رونمایی از طرح روسیه برای خلیج فارس که با حضور نمایندگانی از کشورهای منطقه خلیج فارس از جمله ایران ، کشورهای عربی، اتحادیه عرب و پنج عضو دائمی شورای امنیت صورت گرفت، بحث های زیادی را در خصوص اهداف مسکو در منطقه پدید آورده است.
اخبار سیاسی- این بحث ها هنگامی تشدید شد که مسکو طی سندی رسمی، «مفهوم امنیت جمعی در خلیج فارس » را به شورای امنیت سازمان ملل و مجمع عمومی ارائه و آمادگی خود برای همکاری در این زمینه را ابراز کرد.
با توجه به اهمیت این اقدام روسیه ، پرسش هایی درباره شیوه نقش آفرینی مسکو در تحولات آینده، چشم انداز تنش های موجود در خلیج فارس و دورنمای همکاری ها و ائتلاف های منطقه ای بوجود آمده است. از این رو نوشتار حاضر در صدد برسی مفاد طرح روسیه، اهداف سلبی و ایجابی آن، واکنش بازیگران منطقهای و فرامنطقهای به این طرح و فرصتها و تهدیدهای ایران است.
مفاد طرح روسیه
طرح ایجاد یک سیستم امنیت جمعی در خلیج فارس، نخستین بار در اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ از سوی روسیه مطرح شد. در آن دوره که خطر حمله آمریکا به عراق شدت یافته بود، روس ها نتوانستند حمایت کشورهای منطقه را در خصوص این طرح کسب کنند.
یکی از دلایل چنین امری، محدود بودن طرح به ممانعت از حمله نظامی آمریکا به عراق و عدم جامعیت آن بود. این در حالیست که تحولات نظامی و سیاسی سالهای گذشته در غرب آسیا و شمال آفریقا، رشد سریع تهدیدهای تروریستی در مناطقی که دارای ذخایر غنی از منابع هیدروکربنی هستند و نا امنی در آبراهه ای که یکی از مهمترین مسیرهای انتقال انرژی به شمار می آید،
شرایط تقریبا با ثبات در منطقه خلیج فارس را دستخوش دگرگونی کرده است. از این رو تأمین امنیت خلیج فارس به عنوان یکی از مهمترین مسائل جهان در سند «مفهوم امنیت جمعی در خلیج فارس» که از سوی روسیه ارائه شده، مورد تاکید قرار گرفته است.
بر این اساس روسیه پیشنهاد داده که سیستم امنیتی در خلیج فارس باید جهانی، جامع و بر پایه احترام به منافع همه طرفهای منطقهای و سایر طرفهای درگیر در تمامی حوزههای امنیتی، از جمله نظامی، اقتصادی و انرژی باشد.
روسیه اصل احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها، عدم دخالت خارجی در امور داخلی این کشورها و حل وفصل اختلافات داخلی براساس قانون اساسی و از طریق گفت وگوهای ملی را اصلی مهم در تحقق این طرح دانسته و اعتقاد دارد که چنین رویکردی می تواند از یافتن راه حل برای مشکلات حاد و فوری آغاز شود و به تدریج به یک سیستم امنیتی ارتقا یابد.
هدف بلندمدت طرح روسی، ایجاد یک «سازمان امنیتی» با مشارکت و همکاری کشورهای حاشیه خلیج فارس است. در این سازمان علاوه بر اینکه تمام کشورهای منطقه باید حضور مستمر داشته باشند، کشورهای دیگر از جمله روسیه، چین، هند، ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سایر طرفهای ذینفع می توانند به عنوان اعضای ناظر عمل کنند.
روسیه دستیابی به چنین هدفی را ملزم به حل و فصل چند مسئله اساسی در منطقه کرده است:
برداشتن گام های اساسی در مبارزه با تروریسم بین المللی
حل وفصل بحران های موجود در عراق، یمن و سوریه
پایبندی همه طرف ها به توافقات مربوط به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)
حل و فصل بحران فلسطین و اسرائیل (رژیم صهیونیستی) به عنوان عامل اصلی در بی ثبات شدن خاورمیانه (غرب آسیا).
در راستای ایجاد یک سیستم امنیتی در منطقه خلیج فارس به منظور ایفای نقش کلیدی در تحکیم فعالیتهای سیاسی و دیپلماتیک در منطقه، روسیه در طرح خود به محورهای مهمی اشاره کرده که مهمترین آنها عبارتند از:
اجرای یک برنامه طولانی مدت به منظور عادی سازی وضعیت، تقویت ثبات و امنیت، حل و فصل اختلافات، شناسایی پیشنهادهای کلیدی و همچنین راههای اجرای وظایف مربوطه
احترام به حق حاکمیت و تمامیت ارضی کشورهای منطقه
عدم استفاده از زور یا تهدید به استفاده از زور برای حل وفصل اختلافات
قبول تعهدات متقابل و شفافیت در حوزه نظامی (گفت وگو در مورد دکترینهای نظامی، جلسات منطقهای وزرای دفاع، ایجاد خطوط ویژه، تبادل اعلانهای اولیه در مورد برگزاری رزمایشهای نظامی و پرواز هوایی، تبادل ناظران، تبادل اطلاعات در مورد خریدهای تسلیحاتی و نیروهای مسلح)
تعهد به حل اختلافات منطقهای و مرزی تنها از طریق گفت وگو یا سایر ابزارهای صلح آمیز براساس تعهدات بین المللی
انعقاد توافقنامههایی در راستای مبارزه با تروریسم بین المللی، قاچاق انسان، مواد مخدر و سلاح و جرایم سازمان یافته
انجام اقدامات اعتمادساز مشترک کشورهای منطقه با یکدیگر و با سایر کشورها
پایبندی همه کشورها به قوانین بین المللی به خصوص منشور سازمان ملل متحد و قطعنامههای شورای امنیت.
هدف بلندمدت طرح روسی، ایجاد یک «سازمان امنیتی» با مشارکت و همکاری کشورهای حاشیه خلیج فارس است. در این سازمان علاوه بر اینکه تمام کشورهای منطقه باید حضور مستمر داشته باشند، کشورهای دیگر از جمله روسیه، چین، هند، ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سایر طرفهای ذینفع می توانند به عنوان اعضای ناظر عمل کنند
اهداف سلبی و ایجابی روسیه
بخش مهمی از رویکرد روسیه به منطقه خلیج فارس از بلندپروازی های مسکو در سیاست های جهانی ناشی می شود. در طول سال های اخیر، روسیه توانسته از حالت تدافعی خود در دهه ۱۹۹۰ خارج شود و در اکثر بحران های مهم بین المللی همچون بحران سوریه، بحران اوکراین و بحران ونزوئلا، دست برتر را بیابد.
اگر چه همه این بحران ها را آمریکایی ها ایجاد کردند، اما در نهایت این روس ها بودند که که در رقابتی سخت با آمریکا، مانع اجرای طرح ها و اهداف واشنگتن شدند. بنابراین رویارویی با آمریکا و تشدید رقابت ها و اختلافات ژئوپلیتیک، نقش مهمی در افزایش توجه مسکو به خلیج فارس دارد.
در شرایطی که آمریکا تلاش می کند حضور نظامی خود را در منطقه افزایش دهد و در پی تشکیل یک ائتلاف برای برقراری امنیت مد نظر خود در منطقه است، قاعدتا روسیه نمی تواند نسبت به یکی از استراتژیکترین نقاط جهان بی تفاوت باشد. به خصوص که در ذهنیت ژئوپلیتیکگرای حاکم بر سیاست خارجی روسیه، ایفای نقش فعال در نقاط ژئوپلیتیک جهان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
در نتیجه، هدف سلبی روسیه جلوگیری از افزایش نظامیگری آمریکا و ایجاد ائتلاف های نظامی جدید در خلیج فارس است. هدف ایجابی نیز تقویت نفوذ خود در یکی از مهمترین نقاط استراتژیک جهان یعنی خلیج فارس و تنگه هرمز است.
در کنار این اهداف عمده، چند محور دیگر نیز برای روسیه اهمیت دارد که در طرح خود به آنها اشاره کرده است:
ایجاد یک غرب آسیای دموکراتیک و موفق با حمایت از صلح و همزیستی میان مذاهب
مبارزه با تهدیدات تروریستی از طریق بسیج افکار عمومی مسلمانان و دیگر کشورها
کاهش حضور نظامی کشورهای خارجی در منطقه
تقویت رژیم منع گسترش سلاحهای هستهای در غرب آسیا براساس ان. پی. تی با هدف دستیابی به منطقهای عاری از سلاحهای کشتار جمعی
واکنش بازیگران منطقهای و فرامنطقهای
طرح روسیه نسبت به آنچه که در حال حاضر همکاری منطقه ای در خلیج فارس را شکل می دهد، متفاوت است. مهمترین طرحی که در سال های گذشته به شکل گیری ساز و کار همکاری در خلیج فارس منتهی شده، «شورای همکاری خلیج فارس» است.
این شورا که به دلیل هراس از تسری انقلاب اسلامی در کشورهای جنوبی خلیج فارس شکل گرفت، همواره با چالش های متعددی مواجه بوده است. از قطبسازی و مقابله با ایران گرفته تا اختلافات دائمی میان اعضاء، اختلافات ارضی و مرزی و برتری طلبی عربستان بر سایر کشورها به همراه وابستگی اعضای شورا به آمریکا و کشورهای اروپایی، همگی در زمره مواردی محسوب می شوند که تنها ترتیبات امنیتی خلیج فارس را ناکارآمد کردهاند.
در چنین شرایطی، کشورهای منطقه بیش از هر زمان دیگری نیاز به گفتگو دارند و این در حالیست که طرح روسیه، عملا آغاز پروسه گفتگو و دیالوگ میان همه طرف های حاضر در منطقه را پیشنهاد می دهد.
با این حال چالش های متعددی برای شروع گفتگو میان کشورهای منطقه وجود دارد. به عنوان مثال گفتگوی ایران و عربستان تا حد زیادی به دلیل مسائل خارج از خلیج فارس صورت نمی گیرد. گفتگوی قطر با عربستان و امارات به دلیل مسائل ایدئولوژیک دارای روندی چالشی است. همچنین نگاه برتریطلبانه ای که عربستان به کشورهای منطقه از جمله کویت، بحرین، امارات، قطر و عمان دارد، آنها را از برگزاری هرگونه گفتگوی برابر دور می کند.
در نتیجه به دلیل وجود چالش های درونمنطقهای، عملا طرح روسیه با استقبال گسترده ای از سوی همه بازیگران مواجه نشده است. به خصوص که این طرح در نهایت، کاهش وابستگی به حضور نیروهای فرامنطقه ای را پیشنهاد می دهد و چنین امری برای برخی از کشورهای منطقه دور از ذهن تصور می شود زیرا آنها عملا امنیت خود را به حضور نیروهای خارجی در منطقه گره زده اند.
بر این اساس اکثر کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس که از لحاظ امنیتی و نظامی دارای وابستگی های زیادی به آمریکا هستند، موضع شفاف و صریحی درباره سند «مفهوم امنیت جمعی در خلیج فارس» اتخاذ نکردند و یا با سکوت از کنار آن گذشتند.
با این حال طرح روسیه از سوی کشورهایی همچون ایران و چین با استقبال مواجه شد. به عنوان مثال، چین ضمن استقبال از طرح پیشنهادی روسیه، برای تقویت تماسها و همکاری در خصوص این مسئله با طرفهای مربوطه ابراز آمادگی کرد.
از نظر چین، کشورهای منطقه خلیج فارس به منظور تامین امنیت باید روابط حسن همجواری بین خود را بر اساس احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر به پیش ببرند و جامعه بینالمللی باید برای دستیابی به این هدف، یاری رساند.
طرح روسیه دارای شباهت های زیادی با طرح ها و ایده هایی است که ایران در گذشته برای ایجاد و حفظ امنیتی در منطقه ارائه کرده و می تواند منافع و اهداف تهران را تا حد زیادی محقق کند
فرصتها و تهدیدهای ایران
طرح روسیه دارای شباهت های زیادی با طرح ها و ایده هایی است که ایران در گذشته برای ایجاد و حفظ امنیتی در منطقه ارائه کرده و می تواند منافع و اهداف تهران را تا حد زیادی محقق کند. در این خصوص توجه به چند نکته حائز اهمیت است:
نخست آنکه، محور اصلی مباحث مطرح شده توسط ایران در طول سال های گذشته، «حفظ امنیت منطقه توسط کشورهای منطقه بدون دخالت بازیگران فرامنطقهای» بوده است که می توان از آن با عنوان «امنیت درونزا» یاد کرد.
طرح روسی نیز همانند راهبرد ایران به دنبال تامین امنیت خلیجفارس به وسیله کشورهای منطقه است. در واقع طرح روس ها ناظر بر اولویتبخشی به همکاری های منطقه ای بجای تکیه بر قدرت ها یا بازیگران فرامنطقه ای است.
دوم آنکه ایران همواره بر شکل گیری ترتیبات امنیتی در خلیج فارس با حضور همه بازیگران منطقه ای تاکید کرده است. روس ها نیز در طرح خود این مسئله را به وضوح مطرح کرده اند که امنیت منطقه باید به وسیله کشورهای منطقه تامین شود و در این پروسه، همه کشورها حضور داشته باشند.
در واقع فقدان حضور هر یک از کشورهای منقه می تواند به روند کلی برقراری امنیت در منطقه آسیب برساند.
سوم آنکه با توجه به تجربه شکستخورده شورای همکاری خلیج فارس که بدون ایران شکل گرفته، در طرح روسها شکل گیری هرگونه نظام امنیتی در منطقه بدون حضور ایران ناممکن خوانده شده و تمام کشورهای حاشیه جنوبی به مذاکره و گفتگو با تهران فراخوانده شده اند.
از این منظر، طرح روسیه با طرح هایی که از سوی آمریکا یا کشورهای اروپایی در سال های گذشته ارائه شده، تفاوتهای قابل تاملی دارد. زیرا کشورهای غربی در اکثر طرحهایی که ارائه داده اند، دو هدف اصلی را پیگیری کرده اند: هدف نخست، مهار و در انزوا قرار دادن ایران از طریق همکاری میان کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و هدف دوم، افزایش حضور نظامی خود در منطقه بوده است.
در واقع آمریکا و کشورهای اروپایی از طرق مختلف به دنبال آن هستند که بتوانند نیروهای نظامی خودشان را در منطقه افزایش دهند و منطقه را نظامیتر کنند. آنچه به این هدف کشورهای غربی یاری می رساند، ایجاد ترس و هراس از ایران در میان کشورهای عربی منطقه است که آنها را ناگزیر به خرید تسلیحات بیشتر یا در اختیار گذاشتن پایگاه نظامی به آمریکا و کشورهای اروپایی می کند.
در چنین شرایطی، بر خلاف طرح های غربی که هیچ تاکیدی بر سازوکار منطقهای و ایجاد گفتوگو میان کشورهای منطقه ندارند، طرح روسی بر این منطق استوار است که کشورهای منطقه باید گفتوگوی فراگیر را میان خود آغاز کنند و بهمرور به توافق و تفاهم برسند.
همچنین بر خلاف طرح هایی که به حضور مستقیم کشورهای غربی در منطقه می پردازند، روسها اعتقاد دارند که قدرتهای بزرگ یا بازیگران خارج از منطقه نباید در منطقه حضور نظامی داشته باشند.
در نتیجه، طرح روسیه به این دلیل که تمام بازیگران منطقه ای را در بر می گیرد و هیچ کشوری از جمله ایران را از نظام امنیتی خلیج فارس بیرون نمی گذارد، نسبت به طرح های غربی که معمولا بر ائتلاف و همکاری بخشی از کشورهای منطقه علیه بخشی دیگر متمرکز هستند، از جامعیت برخوردار است.
از این رو پیگیری طرح روس ها با توجه به اینکه بر امنیت درونزا در منطقه تاکید می کند و آن را بر هر نوع امنیت برونزا ارجح می داند، با منافع ملی و راهبردهای ایران در خلیج فارس همخوانی زیادی دارد.
نتیجه گیری
در شرایطی که به دلیل بروز نا امنی و تنش در خلیج فارس، آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی تلاش می کنند با ارائه طرح های مختلف به تقویت حضور نظامی خود در منطقه بپردازند، طرح روسیه که مبتنی بر تامین امنیت منطقه توسط خود کشورهای منطقه است، می تواند پیشنهاد معقولتری برای آینده خلیج فارس به شمار آید.
به همین دلیل طرح روسیه با استقبال کشورهایی مواجه شده که آرامش و ثبات در منطقه را به ناامنی و تنش ترجیح می دهند.
در عین حال باید توجه داشت که تحقق طرح روسها با چالش های متعددی روبهرو است؛ بهعنوان نمونه کشورهای منطقه ابتدا باید اختلافات بنیادینی را که با یکدیگر دارند، کنار بگذارند. البته حتی اگر طرح روسها به مرحله اجرا در نیاید، در شرایط فعلی می تواند موجب اخلال در اجرای ائتلافهای نظامی غربی شود.
از این منظر، زمانبندی ارائه طرح روسیه در مورد خلیج فارس از اهمیت زیادی برخوردار است. این طرح در شرایطی در فضای عمومی مطرح شد که آمریکا در پی ایجاد یک ائتلاف نظامی برای محافظت از خلیج فارس و تنگه باب المندب بود و تنش ها میان ایران و غرب بیش از هر زمان دیگری در منطقه افزایش یافته بود.
همچنین در حالی که برخی از کشورهای غربی مدعی ناامنی در تنگه هرمز نقطه شده اند و دلیل این ناامنی را ایران می دانند، روسیه نه تنها به هیچ وجه با این رویکرد آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی همچون انگلیس موافق نیست، بلکه علت بروز تنش در منطقه را حضور نیروهای فرامنطقه ای و پیامدهای ناشی از سیاست منطقه ای آمریکا تلقی می کند.
در نتیجه طرح روسیه برای ایجاد ساز و کار امنیتی در خلیج فارس، هم بر امنیت درونزا در منطقه تاکید دارد و هم با طرح های غربی در تضاد است.