۱- آقای روحانی همچنان با انتظارات و درخواستهای غیرمنطقی و فراقانونی در فضایی غیرواقعی و با تزریق «امید کاذب» به جامعه، انتظار دارد مردم نیز با مشاهده این همه انفعال و محقق نشدن شعارها و وعدههای داده شده دولت، همچنان باور کنند که این دولت میتواند با هنر دیپلماسی و تابوت برجام فتحالفتوح کند!.
بعداز شش سال پمپاژ «امید کاذب»، آقای روحانی در دیدار اصحاب فرهنگ و هنر و همچنین دیدار روحانیون، «مردم» را بدلیل اینکه «امید واقعی» شان را به این دولت از دست دادهاند، عامل مشکلات کنونی معرفی کرد، گویی که شخص ایشان و ناکارآمدی دولت وی و سوء مدیریتهای اجرایی و تفکر غربگرای حاکم بر دولت یازدهم و دوازدهم هیچ نقشی در بروز مشکلات کنونی نداشتهاند!.
نکته مهم و تعجب برانگیز این است درحالیکه دولت تاکنون با دور زدن نهادهای قانونی، کشور را با توافقنامههای تحمیل شده بینالمللی از جمله سند ۲۰۳۰ و پاریس و افایتیاف و… و برجام متعهد و گرفتار کرده و موجب بوجود آمدن مشکلات کنونی شده، آقای روحانی اکنون خواستار اختیارات گستردهتر با کنار گذاشتن مجلس و قوه قضائیه و دیگر نهادهای قانونی از روند تصمیمگیریها شده است!!!.
این یعنی پاک کردن صورت مسئله و انحراف افکارعمومی از علت اصلی مشکلات که همان ناکارامدی دولت و سوء مدیریتهای اجرایی و نگاه غربگرای نفوذیهای حاکم بر دولت است، درحالیکه مردم با تحمل همه فشارها و هزینهها، شاهد حمایتهای همهجانبه رهبری و همراهی کامل مجلس و آمادگی قوه قضائیه برای کمک به دولت و داشتن اختیارات کافی و حتی فرا قانونی آقای رئیسجمهور بودهاند. مردم از چنین درخواستی بوی دیکتاتوری استشمام خواهند کرد و قطعاً بر بیاعتمادی آنها به دولت افزوده خواهد شد و موجب تقویت امید در جامعه نخواهد شد. لذا مشکل کمبود اختیارات نیست بلکه مشکل استفاده نکردن صحیح و بهجا از اختیارات فراوانِ در اختیار دولت است.
اینکه شش سال دولت قبل و برخلاف شعارهای انتخاباتیتان تحریم و آمریکا را مسبب مشکلات حال بدانید و دست روی دست بگذارید تا مشکلات کشور انباشته شود، آن گاه برای فرار از پاسخگویی و انحراف افکارعمومی، خودِ مردم را عامل مشکلات معرفی و درخواست اختیارات گسترده کنید، در قاموس اداره هیچ کشوری قابل پذیرش و «رسم جوانمردی» نیست. لذا اول باید پاسخ دهید با این همه منابع مالی از جمله صندوق توسعه ملی و اختیاراتی که داشتید تاکنون چه کردید و چه اقدام اقتصادی به نفع مردم انجام دادهاید؟
۲- آقای روحانی بار دیگر ادعا کرد دولت را با تورم ۴۰ درصدی تحویل گرفته و اکنون به مدد برجام تورم را مهار کرده است!. این در حالی است که چند روز قبل مرکز آمار ایران رسماً اعلام کرد «در اسفند ۹۷ نسبت به سال قبل «تورم نقطه به نقطه برای خانوارهای کل کشور به ۴۷/۵ درصد و برای خانوارهای روستایی به ۵۲/۷ درصد» رسید و مرکز پژوهشهای مجلس نیز در گزارشی نسبت به بروز «تورم افسارگسیخته» هشدار داده است.!
۳- آقای روحانی با سخن گفتن از فضای احساسی و تخیلی و هنر دیپلماسی ادعا کرد «وجود مشکلات بسیار، نتیجه ضعیف شدن سرمایه اجتماعی است، در حالی که دولت، همان دولت سال ۹۲ و ۹۳ است». وی همچنین اذعان کرد «در دوره یازدهم مردم امیدوار بودند که مشکلاتشان حل شود اما در دوره دوازدهم امید مردم نسبت به رفع مشکلات کم شده است». جسارتاً خدمت آقای روحانی باید عرض کرد اتفاقاً «امُ المُشکلاتِ» کشور همین سخن است که «دولت همان دولت سال ۹۲ و ۹۳» است و متاسفانه از این همهاشتباهات و مسیر غلط رفتنها و نگاه به غرب و کدخدای جهان و فریب و انحراف افکار عمومی با «دوگانه سازیهای کاذب» و «فضاسازیهای رسانهای» بهعنوان عامل اصلی تضعیف امید در جامعه، هنوز درس عبرت نگرفته و رویکرد غلط خود را در مواجهه با سیاست خارجی و حل مشکلات داخلی تغییر نداده و قصد ندارد این سیاست را کنار بگذارد!. طبیعی است مردم اندک امید خود به دولت را از دست داده باشند چراکه بعد از یک دوره امیدواری مشاهده کردند دولت که با شعار برجام و حل مشکلات اقتصادی وارد انتخابات شده بود، نتوانست مشکلات مردم را حل کند و در تبلیغات انتخابات سال ۹۶ نیز خود آقای روحانی آب پاکی را روی دست مردم ریخت و گفت «مشکلات تا ۲۰ سال دیگر هم حل نخواهد شد و من کی قول حل مشکلات را دادم»!.
در حالی آقای روحانی از دیگران میخواهد که بدون توجه به عقل و با استفاده از قدرت تخیل و هنر و جایگاه خود امید را به جامعه بازگردانند که دولت، خود هیچ برنامهای برای تقویت امید واقعی و تحرک اقتصادی و رونق تولید ارائه نکرده است. آقای رئیسجمهور اگر به جای دستاوردسازی کاذب برای برجام، از اجرای اقتصاد مقاومتی و کار و تلاش و تولید و از برخورد قاطع با رانتخوارانِ وارداتچی و حقوقهای فوق نجومیبگیر و کنار زدن تفکر غربگرای حاکم بر دولت سخن بگوید و به فرمایش رهبرمعظم انقلاب با «عوامل مخرّبِ بخشهای گوناگون اقتصاد مثل قاچاق، احتکار، دلّالیهای بسیار مضر، خریدهای خیانتکارانه گندم، گوشت و ارزاق عمومی» برخورد کند و اجازه ندهد مدیران تحت تاثیر نفوذیها دچار تغییر واشتباه محاسباتی شوند، آنگاه خواهد دید که با چه سرعت باور نکردنی «امید واقعی» به جامعه باز خواهد گشت و «سرمایه اجتماعی» تقویت خواهد شد.
4-آقای روحانی همچنین در بخش دیگری از سخنانش باردیگر ادعا کرد«برجام پالایشگاه ستاره خلیجفارس را ساخت و اگر برجام نبود این پالایشگاه هیچ وقت افتتاح نمیشد»!. برخلاف این ادعاها برجام تعطیل کرد، نه افتتاح !. در این خصوص سخن فراوان است اما اولا- دولت یازدهم پالایشگاه ستاره خلیجفارس را با پیشرفت ۷۵ درصدی در اوج تحریمها، از دولت دهم تحویل گرفت اما متاسفانه از یک سو با اعتقاد به اینکه ساخت پالایشگاه «صرفه اقتصادی» ندارد و «خودکفایی سخنی مزخرف» است و «باید با واردات کشور را اداره کرد»، و از سوی دیگر بهدلیل اینکه منتظر برجام و شرکتهای توتال و شل و... بود، از تکمیل آن سر باز زد. در حالیکه در دولت گذشته بسیاری از منابع این طرح ملی پیشبینی شده بود
اما آقای زنگنه تا یکسال انجام تعهدات قبلی وزارت نفت را عقب انداخت و بیش از دو سال وام ۶۵۰ میلیون یورویی صندوق توسعه ملی به طرح پالایشگاه ستاره خلیجفارس را اختصاص نداد و حتی بیش از ۲۵ میلیون یورو که برای تهیه کمپرسورها از شرکت زیمنس لازم بود، پرداخت نکرد و در عوض چندین میلیارد دلار با ایجاد رانت برای عدهای خاص صرف واردات بنزین کرد.
ثانیا- بعداز برجام با ناامیدی از دریافت تجهیزات از شرکت زیمنس آلمان ، سازمان هوافضای سپاه کمپرسورهای مورد نیاز را میسازد. بخشی از اقلام را هم مثل قبل از برجام از کره و چین و بخشی را نیز با دور زدن تحریمها وارد کردیم، نه از طریق کانال برجام و لغو تحریمها!. این در حالی است که شرکت مپنا هم در ساخت توربین و کمپرسور به توانمندی مطلوبی دست یافته است.
ثالثا- اگر بدون برجام تهیه تجهیزاتِ پالایشگاهها امکانپذیر نبود پس چگونه در دهه قبل از دولت یازدهم و در اوج تحریمها کمپرسورهای مورد نیاز برای توسعه پالایشگاههای تهران، تبریز، لاوان و بندرعباس تامین و پالایشگاه اراک با تکنولوژی جدید تکمیل و افتتاح شد؟. رابعا- اگر تحریم مانع افتتاح پالایشگاه خلیجفارس بود پس چرا قبل از برجام اول وعده افتتاح آن را در سال ۹۲ و بعد در سال ۹۴ و بعد دمِ انتخابات در سال ۹۶ دادید؟ و اگر نتیجه برجام بود چرا دو شرکت خارجی که بدلیل تحریمها از این پروژه خارج شده بودند، حاضر نشدند بعداز برجام برگردند و آن را تکمیل کنند؟
خامسا- اگر ساخت و تکمیل این پالایشگاه نتیجه برجام بود چرا روزنامههای حامی دولت و اصلاحطلب که هنگام امضای برجام و حضور رئیس توتال در ایران تیترهای آنچنانی از جمله «توتال به ایران آمد، بفرمایید گلابی برجام» و «روز تاریخی برای نفت ایران» و… زدند، روز افتتاح پالایشگاه خلیجفارس تیتر نزدند «برجام خلیجفارس را ساخت»! و «بفرمایید این هم گلابی برجام»!؟ و چرا این اتفاق بزرگ و مهم را به صورت هماهنگ سانسور کردند. چون با دستور رهبرانقلاب تکمیل شد و دستاورد متخصصان قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء سپاه بود، نه دستاورد برجام!.
۵- در حالی آقای روحانی براساس اطلاعات نادرست ادعا کرده که برجام فازهای پارس جنوبی را هم ساخته و افتتاح کرده است که طبق گزارش شبکه اطلاعرسانی نفت و انرژی و خبرگزاری رسمی وزارت نفت، دولت یازدهم فازهای ۱۰ تا ۲۴ را با پیشرفت ۶۰ تا ۹۷ درصدی از دولت قبل تحویل گرفت و سایر فازها و توسعه سایر میادین مشترک نیز در اوج تحریمها قبل از برجام ساخته و افتتاح شدند.
۶- آقای رئیسجمهور بهتر است بررسی کند که چرا کارشناسان و مشاوران ایشان چنین اطلاعات نادرستی را در اختیار ایشان میگذارند.در کنار سوءمدیریتها، قطعا یکی از علل اصلی از دست رفتن امید مردم به دولت و تضعیف این سرمایه اجتماعی همین اظهارنظرهای غیردقیق و غیرواقعی است و قطعا راه تقویت امید در جامعه عمل به این سخن رهبری است که «در همه زمینهها بایستی با مقاومت به خودکفایی فکر کنیم. قدرت و اقتدار و آبروی کشور در خودکفایی است»، نه «شرطی کردن اقتصاد کشور به تصمیمات دشمنان »!.
همانگونه که امید کاذب به برجام برای مردم نان نشد، امید کاذب به اختیارات گسترده هم نمیشود!
محمدحسین محترم