آمریکا با بازی جنگ چه‌هدفی را دنبال می‌کند؟

در حالی که بیش از یک سال از خروج آمریکا از برجام می‌گذرد و دولت ترامپ طی این مدت بسیاری از قوانین بین‌المللی را در ارتباط با برجام و ایران زیر پا گذاشته، جامعه بین‌الملل هنوز نتوانسته است در این خصوص آمریکا را وادار به پاسخگویی کند.

از طرفی در شرایطی که شواهد و قرائن موجود نشان می‌دهند که آمریکا اساساً توان لازم برای آغاز و ادامه یک جنگ دیگر را ــ آن هم با یک قدرت منطقه‌ای مانند ایران که تجربه زیادی در جنگ‌های گذشته اندوخته است ــ ندارد، این کشور اخیراً با هیاهوی بسیار از تقویت حضور نظامی خود در منطقه خلیج فارس سخن گفته و بر اساس تحلیل بسیاری از رسانه‌ها تلاش می‌کند تا از طریق تهدید نظامی ، ایران را به پای میز مذاکره بکشاند.

اما با دانستن این نکته که  آمریکا پس از چهار دهه توطئه‌چینی و تهدیدات گوناگون (حتی از نوع نظامی) علیه ایران باید به این نتیجه رسیده باشد که چنین تهدیدهایی بر ایران اثرگذار نخواهد بود، پس چه توجیهی باعث شده است که آمریکایی‌ها بار دیگر راهکار تهدید را علیه ایران امتحان کنند؟ آیا آمریکایی‌ها به هدف دیگری فکر می‌کنند که رسانه‌ها و جامعه بین‌الملل از آن غافلند؟

واقعیت این است که خروج آمریکا از برجام و وضع تحریم‌های اقتصادی شدید علیه ایران ــ که محمد‌جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران، آن را برابر با تروریسم می‌داند ــ از همان ابتدا نیز دست‌کم در ظاهر با مخالفت آشکار کشورهای مختلف جهان از جمله متحدان اروپایی واشنگتن مواجه بود و نهادهای بین‌المللی نیز این اقدام آمریکا را توجیه‌ناپذیر می‌دانستند.

آمریکا در حالی ایران را به نقض برجام متهم می‌کند که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی 14 بار پایبندی ایران به تعهدات هسته‌ای خود ذیل برجام را به‌صورت رسمی تأیید کرده است. از طرفی تحریم‌های آمریکا علیه ایران باعث شده است که حتی ورود کالاهای بشردوستانه و داروهای ضروری نیز به ایران با دشواری انجام شود و این مسئله نیز نقض آشکار قوانین بین‌المللی محسوب می‌شود.

حتی اگر آمریکا خود را با خطر بازخواست شدن از سوی دیگر کشورها و همچنین سازمان‌های بین‌المللی مواجه نبیند ــ کما اینکه در چند دهه اخیر به‌ندرت شاهد واکنش جدی آنها به اقدامات غیرقانونی آمریکا بوده‌ایم ــ مقامات این کشور نگاه‌های سنگین و غیردوستانه همتایان خود در دیگر کشورها را احساس می‌کنند و به‌خوبی دریافته‌اند که وجهه و اعتبار آمریکا به‌دلیل این قانون‌شکنی‌های مکرر به‌شدت خدشه‌دار شده است.

آمریکا از برجام خارج شده و شهروندان عادی ایران را تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی قرار داده است، این واقعیتی است که حتی با بازگشت آمریکا به برجام یا رفع تحریم‌ها نیز از تاریخ پاک نخواهد شد و به‌عنوان یک لکه ننگ در کارنامه آمریکا خواهد ماند.

اکنون آمریکا راه دیگری را در پیش گرفته است تا شاید از این طریق خود را تطهیر کند و آن ایجاد تنش‌های مصنوعی علیه ایران است، به‌گونه‌ای که دیگر کشورها و همچنین نهادهای بین‌المللی را به دخالت برای جلوگیری از وقوع جنگ وادار کند و پس از آن با کنار کشیدن از جنگ بگوید به‌دلیل حفظ جان انسان‌ها و به‌خواست جامعه جهانی دست از جنگ کشیده است.

 ترامپ در مصاحبه اخیرش با شبکه خبری فاکس‌نیوز اعلام کرده است که از جنگ استقبال نمی‌کند زیرا جنگ اقتصادها را ویران می‌کند و به کشتار انسان‌ها منجر می‌شود. آیا می‌توان این سخن را از کسی که با اعمال تحریم‌های شدید و به صفر رساندن صادرات نفت یک کشور، قصد دارد اقتصاد آن کشور را فلج و به‌زعم خود مردمش را دچار قحطی و گرسنگی کند، پذیرفت؟

پرواضح است که دولت ترامپ به‌دنبال این است که اصطلاحاً «روغن ریخته را نذر امامزاده کند!» یعنی در حالی که اساساً توان جنگ با ایران را ندارد، می‌خواهد شرایط را به‌گونه‌ای جلوه دهد که گویی جنگ با ایران قریب‌الوقوع بوده و آمریکا صرفاً برای عمل به تعهدات انسانی خود از این جنگ چشم‌پوشی کرده است.

رسانه‌های آمریکایی این روزها خاطرات جنگ عراق و هزاران نفر از غیرنظامیان بیگناه عراقی را که در این جنگ خونشان به‌ناحق ریخته شد بیش از گذشته مرور می‌کنند تا نشان دهند که وقوع یک جنگ دیگر چه فاجعه انسانی بزرگی به‌بار می‌آورد.

از سوی دیگر همین رسانه‌ها با علام اینکه آمریکا قصد دارد هزاران نیرو به خلیج فارس اعزام کند، این ایده را به مخاطبان خود می‌قبولانند که آمریکا توانایی لازم را برای یک رویارویی نظامی تمام‌عیار با ایران دارد.

این رویه تا جایی ادامه پیدا می‌کند که جامعه جهانی عملاً قانون‌شکنی‌ها مکرر دولت آمریکا و تروریسم اقتصادی علیه ملت ایران را فراموش کند و تنها به متوقف شدن یک جنگ فاجعه‌بار راضی شود؛ جنگی تخیّلی که اساساً قرار نبوده اتفاق بیفتد.

در واقع آمریکایی‌ها می‌خواهند با جدی جلوه دادن خطر جنگ، مطالبات جهانی علیه خود را مدیریت کنند. تا قبل از خروج آمریکا از برجام، جامعه جهانی از آمریکا می‌خواست به تعهدات خود در قبال برجام پایبند باشد، اما پس از خروج آمریکا از برجام سطح این مطالبات روز به روز تقلیل یافت و از مطالبه‌گری برای عدم وضع تحریم علیه ایران به مطالبه‌گری برای اعطای معافیت به مشتریان نفت ایران رسید.

اکنون آمریکا به‌دنبال این است که جامعه جهانی تنها به اینکه جنگی بین آمریکا و ایران رخ ندهد، راضی شود، به‌عبارتی آمریکا می‌خواهد سقف مطالبات جامعه جهانی از خود را به‌حدی تقلیل دهد که  تنها با چشم‌پوشی کردن از جنگی که اساساً قرار نبوده است اتفاق بیفتد، به یک قهرمان بدل شود.