اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ که با بهانه ساقط کردن صدام از سوی امریکا انجام گرفت و حتی برای همراه کردن اروپا از زبان وزیر دفاع وقت کالین پاول آنها را تحقیر کردند، فقط به ویرانی تمامی زیرساختها و نابودی مؤلفههای حیاتی اقتصادی منتهی نشد و استقلال عراق را در بر گرفت. دوره اشغال نظامی عراق تا ۲۰۱۰ که نمیخواستند حتی قانون اساسی و حکومت در عراق شکل بگیرد و با نسخه حاکم نظامی برای عراق، سیاستهای خود را دیکته میکردند.
زمانی که امریکا مجبور شد قانون اساسی و حکومت عراقی را بپذیرد، با فشار حضور نظامی و قطعنامههای فصل هفتم و فرهنگ امریکایی – استعماری برای هر مؤسسه و وزارتخانه یک فرد و یا یک تیم را مستقر میکرد و بدون موافقت آنها، هیچ اقدامی در این وزارتخانهها به جریان نمیافتاد و عملاً یک حکومت سایه امریکایی بر همه شئون عراق حاکم بود و حاکمیت آنها را نقض میکرد.
به میدان آوردن داعش و سپس حضور مجدد امریکا با نام ائتلاف مبارزه با داعش، یک تدبیر جدید برای انتقام از عراقیها و سلطه مجدد بر این کشور بود که اراده مرجعیت عالی عراق و مردم این کشور، طرح امریکا را شکست داد. در تجربه تلخ عمر سه ساله داعش، در حالی که مردم عراق و مستشاران ایرانی با شهادت و ایثار در حال مبارزه با داعش بودند، امریکاییها برای نجات و انتقال و یا ارسال لجستیک برای داعش، خاطره فراموش نشدنی جدیدی از رفتار امریکایی را ثبت کردهاند. حتی در خلال انتخابات اخیر پارلمان، تمامی مقامات کرد، سنی و برخی از شیعیان با تحقیرهای زننده امریکایی روبهرو بودند تا چینش مسئولین قوای سهگانه در عراق را به میل خود کسب کنند و این نکته مهمی در تنفر مردم و مقامات عراقی نسبت به امریکاییهاست.
در مدل دیگری که ایران اسلامی از لحظات اولیه حیات داعش برای نجات مردم کرد، سنی و شیعه و حاکمیت عراق و مردم آن وارد میدان شد، در ذهن و قلب تمامی عراقیها جای گرفته است. در حقیقت ایران و عراق در بدترین شرایط و برای مقاومت در مقابل تروریسم مورد حمایت امریکا و همپیمانان وهابی و خونریز، در کنار یکدیگر بوده و امنیتسازی کرده و بدون چشمداشت، در جای جای عراق خونشان بر زمین ریخته شده است.
اگر در مهمترین مؤلفه حیات که امنیت برای دو ملت عراق و ایران است، دو کشور عراق و ایران، زیباترین و قدرتمندانهترین شراکت را از خود نشان دادهاند، در شرکت برای سازندگی و همکاری همهجانبه که عرصههای سادهای را دربر میگیرد و منافع دو کشور را در مسیر کاملکننده تضمین حاکمیت و استقلال عراق تصویر میکند، به سادگی امکانپذیر است.
امریکا از زبان عالیترین مقامات خود، هدف غارتگری ثروتهای عراق را در اولویت دارد و تلاش مذبوحانهای برای حیات مجدد داعش را ابزار سلطه خود قرار داده است و هیچگاه منافع امنیت ملی مردم عراق را در برنامه ندارد، حال آنکه گسترش همکاری ایران و عراق، با منطق تجربه شده امنیتسازی و مبارزه با تروریسم و نجات عراق و تأمین منافع ملی و تضمین امنیت ملی برای دو کشور، محکمترین دلیل برای پایدار ماندن مناسبات ایران و عراق است.
نماد دو تصویر از رویکرد و سیاست و اهداف که عراقیها به شکل کامل میتوانند از چرایی سفر ترامپ به عراق که با ذلت همراه بود و سفر دکتر روحانی که با عزت و استقبال صمیمانه و برادرانه از سوی تمامی اقشار و احزاب و مقامات انجام گرفت و به توافقات همهجانبه منجر شد، قابل تفسیر است.
به همین دلیل حاصل سفر دکتر روحانی، سرآغاز و سرفصل تاریخی مناسبات بین دو کشور و دو ملت خواهد بود.
هادی محمدی