همیشه این سوال مطرح است که ابزار آمریکا برای مهار ایران در منطقه چیست و اساساً چرا جمهوری اسلامی ایران به بیرون از مرزها توجه ویژه ای دارد. سوالی که برای پاسخ به آن باید تناسبی از راهبردها ی آمریکا و توان و ابزار های ایران برای مقابله با این راهبردها را مدنظر قرار داد. تناسبی که بررسی آن پیام های مهمی در خود دارد.
الف) تروریسم: بزرگ ترین سلاح آمریکا در منطقه که هر نوع رفتار و تصمیم گیری آن می تواند به ضرر جمهوری اسلامی ایران و منابع انقلاب اسلامی تمام شود، تروریسم است. تروریستی که از نظر دینی چهره سیاه و منفوری دارد و می تواند نمادی از جریانات اسلام گرا و حکومت هایی با متد اسلامی باشد تا تبلیغات دستگاه رسانه ای آمریکا در جهان جلوی نفوذ انقلاب اسلامی را بگیرد.
ضمن اینکه این گروه با داشتن انگیزه های مذهبی و از همه مهم تر اعتقادی سخت، حاضرند جان خود را فدای آرمان هایی کنند که حذف جمهوری اسلامی ایران یکی از این آرمان هاست.این توان برای آمریکایی ها از چند لحاظ حائز اهمیت است که مهم ترین آن سالم نگه داشتن توان رزمی و محیطی برای درگیر شدن مستقیم با جمهوری اسلامی ایران و مشغول سازی ایران به مبارزه با تروریسم است. کما اینکه به دلیل بی ثباتی دولت های منطقه در مواجهه با تروریسم، این فرصت به وجود می آید که پایگاه های منطقه ای بیشتری تاسیس شود.
ب) کشورهای حاشیه خلیج فارس: کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان و امارات دیگر ابزار آمریکا برای مهار جمهوری اسلامی ایران است. از یک سو این کشورها می توانند خرج براندازی و جنگ علیه ایران را تامین کنند و از سوی دیگر آمریکا قادر است با جلب نظر آنان، سلاح هایی را که برای یک جنگ فراگیر با ایران نیاز است توسط این دو کشور در منطقه انباشت کند.
از طرفی نباید فراموش کرد به دلیل مخالفت های مذهبی و تنگنای ژئوپلیتیکی که عربستان و امارات در منطقه حاشیه خلیج فارس دارند و نفوذ فراگیر انقلاب اسلامی در عراق و یمن، بازیگری آمریکا برای تحریک این دو کشور افزایش یافته و این دو کشور از پروژه ایران هراسی واشنگتن حمایت کامل دارند. کما اینکه در جنگی سه ساله تمام هزینه های مبارزه با انصارا…را تامین کردند اما نتیجه ای در برنداشت.
ج) رژیم صهیونیستی: دیگر ابزار آمریکا در منطقه رژیم صهیونیستی و روحیه تهاجم طلبی و جنگ خواهی تل آویو است. هرچند امنیت این رژیم به طور کامل به آمریکایی ها وابسته است اما نباید فراموش کرد که صهیونیست ها در طول مدت سال های اخیر تلاش زیادی کردند تا جنگی را علیه ایران آغاز کنند یا منافعی از امنیت ملی ایران را در منطقه تضعیف کنند.
د) ارتش آمریکا در منطقه: اگر بخواهیم آخرین ابزار آمریکا را در منطقه برای مهار و براندازی جمهوری اسلامی ایران نام ببریم باید از ارتش این کشور در منطقه یاد کرد. اگر فقط واژه ارتش آمریکا را در موتور گوگل جست وجو کنیم، در خواهیم یافت چه تعداد پایگاه نظامی و یگان دریایی در منطقه توسط آمریکا در دور ایران وجود دارد. مسئله ای که می تواند موجب نگرانی هر کشور در محیط پیرامونی خود شود.
با این حال تدبیر جمهوری اسلامی ایران نیز در خور توجه است.تدابیری که بررسی تفصیلی آن وضعیت معادله فرامرزی تقابل ایران و آمریکا را به شکل روشن تری ترسیم می کند.
الف: محور مقاومت: در مواجهه با تروریسم، جمهوری اسلامی ایران محور مقاومت را تشکیل داد و توانست ضمن دفع تروریسم از منطقه، در تقویت امنیت پایدار همسایگان خود تلاش بسیاری از خود نشان دهد. به طوری که رسماً ایالت متحده آمریکا از هزینه شدن هفت تریلیون دلار از بودجه عمومی این کشور در منطقه غرب آسیا سخن گفت که به نفع ایران تمام شده است. در مبارزه با تروریسم جمهوری اسلامی ایران رسماً به عنوان مستشار در سوریه و عراق ورود کرد و توانست تروریسم را از مرزها در مرحله اول و از محیط پیرامونی خود تا حدودی در مرحله دوم دور سازد.
ب :۲ تدبیرمقابله با عربستان و امارات: در برابر و مواجهه با عربستان و امارات اما تدبیر ایران متفاوت بوده است. آنها دولت هایی مستقر هستند و ایران نمی تواند همانند تروریسم با آنها برخورد کند، در چنین شرایطی دو سیاست مهم در دستور کار ایران قرار گرفت. اولین سیاست، سیاست بی توجهی است.
تهران در مواجهه با بی خردی و خامی سران این دو کشور از رویکرد بی توجهی و کم توجهی استفاده کرد و در این زمینه موجب شد تا افکار عمومی و نهادهای بین المللی را با خود همراه سازد. در سیاست نظامی نیز به افزایش توان دفاعی گروه های مقاومت تمرکز کرد و توانست گروه های مقاومت را در بدترین شرایط تحریمی و حصر محیطی، به گونه ای رشد دهد که مستقل و غیر وابسته باشند.
نمونه بارز آن انصارا… یمن و محور مقاومت در سوریه است. به طوری که در بدترین شرایط ممکن این دو گروه توانستند در برابر سیاست های ریاض و ابوظبی ایستادگی کنند و حاکمیت ملی آنها را به چالش بکشند.
ج :۴ گام مقابله با رژیم صهیونیستی: اما رفتار ایران در مواجهه با رژیم صهیونیستی قطعاً متفاوت است. تهران دولت های امارات و عربستان را به عنوان دو دولت رسمی می شناسد اما چون قصدی بر اقدام پیش دستانه ندارد کمتر تخاصم رسمی در نهادهای بین المللی میان تهران و ریاض به وجود می آید. ولی رژیم صهیونیستی ماهیت متفاوتی دارد و جمهوری اسلامی ایران از هر تلاشی برای براندازی مستقیم در سرزمین های اشغالی استقبال می کند و بارها علناً توسط مقامات کشورمان بیان شده است.
در چنین شرایطی همراه سازی مردم منطقه به مبارزه با رژیم صهیونیستی در گام اول و ایجاد اختلال در صلح سران دولت های منطقه با تل آویو در گام دوم، تسلیح کرانه باختری در گام سوم و از همه مهم تر افزایش دقت موشک های مقاومت در لبنان و سوریه و نیز افزایش قدرت تخریب موشک های برد بلند ایران در گام نهایی، مسئله رژیم صهیونیستی را به چالش کشانده است. به گونه ای که رژیم صهیونیستی ظرف دو روز در نبرد با حماس در غزه مجبور به پذیرش آتش بس شد و امروز بحث بر سر توان موشکی حزب ا… و قدرت تخریب آن در نبرد آینده با ارتش صهیونیستی است.
د-نحوه مقابله با ارتش آمریکا: اما مسئله ارتش آمریکا متفاوت است. واشنگتن می داند در صورت رخداد هر تنش میان دو کشور، پایگاه ها و سربازان ارتش آمریکایی به عنوان یک هدف ثابت، هدف اصابت موشک های ایرانی قرار خواهند گرفت و ایران لحظه ای مکث نخواهد کرد.
خروج آمریکا از منطقه نیز به همین دلیل است، زیرا ترامپ می داند با تصمیمات اخیری که برای مبارزه با تهران گرفته، اجرایی کردن آن نیازمند تامین امنیت پایگاه های نظامی و سربازان این کشور در غرب و جنوب غرب آسیاست، در حالی که این سربازان در کمربند محور مقاومت به نوعی محاصره شده اند.
در چنین شرایطی خروج آمریکا تنها سیاست معقول ترامپ برای در امان ماندن از موشک ها و توان مقابله ای و دفاع و تهدید جمهوری اسلامی ایران است. با نگاهی به تناسب بیان شده در باره سیاست آمریکا برای مقابله با ایران وراهبردها و ابزارهای کشورمان برای پاسخ به این سیاست ها می توان به خوبی از قدرت جمهوری اسلامی برای برتری در این تقابل فرامرزی چشم انداز واقعی تری ترسیم کرد این جاست که می توان فهمید چرا جمهوری اسلامی ایران در سال های اخیر تلاش زیادی برای تقویت امنیت ملی خود در فرای مرزها کرده و چه دستاوردهای موفقی داشته است.
امیر مسروری