گروه سیاسی- این روزها تب تحریمهای غیر انسانی آمریکا علیه ایران در حالی فروکش کرده و جامعه به سمت آرامش اقتصادی میرود که برخی جریانات در داخل سخن از احتمال تشدید برخوردهای آمریکا با ایران به میان میآورند و به همین بهانه به دنبال شکل دادن پروژه گفتگو با آمریکا و طرح موضوع سازش با غرب هستند.
به گزارش افکارنیوز، این تفکر زمانی به سراغ این جریان آمد که پس از خروج ایالات متحده از برجام به یکباره کاخ آرزوهایی که بر روی این تپه شنی ساخته شده بود ویران شد. شرکت های غربی بدون توجه به قراردادهای خود یکی پس از دیگری از ایران خارج شدند و تحریمهای سنگینی علیه ایران اتخاذ شد.
در این میان حتی کشورهای اروپایی نیز که بیشترین عایدی از برجام را داشتند و به خاطر همین عایدی فراوان وعده حفظ برجام را به ایران داده بودند هم تحت فشار ایالات متحده و تهدیدهایش، عملا این توافق را بدون سرانجام رها کرده اند. در طرف مقابل برجام جریانی قرار داشت که نه تنها به تمامی تعهداتش در خصوص این توافق عمل کرده بود، بلکه حجم بزرگی از تعهدات لازم الاجرا را نیز در پیش روی خود می دید و عملا هیچ پاداشی از این اقدام خود دریافت نکرده بود و البته به دلیل همین عملکرد مورد خطاب و پرسش صریح افکار عمومی کشور نیز قرار داشت.
از این رو بدیهی بود که این جریان چون راه حلی برای بازگشت و یا ادامه مسیر نمی یافت به سراغ راه سومی برود که از مسیر سازش و مذاکره می گذشت. مذاکره با ایالات متحده که به زعم آنان کدخدای دنیا بود و از قضا پس از خروجش از برجام نیز پالسهای فراوانی برای نشستن پشت میز مذاکره و سازش با ایران ارسال کرده بود.
بسیاری از چهره های سیاسی به همراه برخی از اقتصاددان های اصلاح طلب در پازل طراحی شده جریان سیاسی حاکم بر دولت ایفای نقش می نمایند و چنان فضا را ترسیم می نمایند که گویی بدون مذاکره با آمریکا و رفع تحریم شرایط، روز به روز بدتر خواهد شد و کشور به ورطه سقوط خواهد رسید!
برجسته کردن شرایط سخت معیشتی مردم در دوران تحریم و بحرانی جلوه دادن شرایط جامعه برای تن دادن به مذاکره با آمریکا بخشی از پروسه "تردیدانگاری" تجدیدنظر طلبان در بین افکار عمومی برای بازی سازشی جدید می باشد.
به عنوان مثال فائزه هاشمی در همین زمینه به روزنامه فایننشال تایمز گفته است: نباید منفعل عمل کرد بلکه باید با آمریکا به زودی، قبل از آنکه شرایط بدتر شود مذاکره نمود.... وی در ادامه اظهار داشته است که: «هیچ گزینه دیگری نداریم مذاکرات دیرهنگام می تواند بعد از فشار بیشتر انجام بگیرد!»
اما منهای مشکلات معیشتی و اقتصادی، تحریم به عنوان عامل رشد افسردگی، یاس و ناامیدی در جامعه نیز معرفی می شود.
در همین خصوص پروانه مافی عضـو فراکسیون امید مجلس در گفت وگو با روزنامه سازندگی در آبان ماه جاری تاکید کرد: «واقعیت این است که وضعیت زندگی مردم بعد از تحریم سخت تر خواهد شد! پنهان نیست که بعد از تحریم احساس محرومیت نسبی مردم بیشتر می شود؛ احساس شادی کمتر و وقت کمتری برای شاد بودن در کنار خانواده وجود دارد!»
همچنین اسلامی دبیرکل نمایندگان ادوار مجلس نیز نمونه ای دیگر از القای نا امیدی در این خصوص است. او تاکید کرده است که مادامی که کشور در دوران تحریم به سر ببرد بحران ناامیدی جامعه را فرا خواهد گرفت. وی در ادامه افزود: هم اکنون بحران بی اعتمادی و نا امیدی در کشور در حال شکل گیری است! پیشنهاد ما این است اگر دولت آمریکا و ایران نمی توانند با هم صحبت کنند بدنه اجتماعی و نخبگان آمادگی این گفتگو را با نمایندگان آمریکا دارند و وزارت خارجه با مدیریت شرایط می تواند زمینه این گفت و گوها را فراهم کند!
به نظر می رسد جریان لیبرال داخلی پروژه سازش با آمریکا را در دستور کار قرار داده تا بتواند اهداف کاخ سفید را در کشور پیاده کند اما تجربه برجام که تجربه تلخی در مذاکره با آمریکا بود به ملت ایران ثابت کرد دستان چدنی آمریکا فقط دستکش مخملی دارد و آمریکایی ها تا جایی که بتوانند به دنبال ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی هستند و همانطور که رهبری معظم انقلاب تاکید فرمودند مذاکره با آمریکا ممنوع است.