نظر به اینکه برخی که توافق برجام حاصل دستپخت آنهاست، هنوز هم علیرغم ناکارآمدی و عدم رفع تحریمها و افزایش فشار اقتصادی بر مردم، برجام را یک پیروزی برای کشور میخوانند! نکاتی چند را یادآور میگردد:
۱- در حالی که بر اساس تأکید مقام معظم رهبری میبایست استراتژی «توافق نکردن بهتر از توافق بد است» محور هر نوع تصمیمگیری در مذاکرات هستهای قرار میگرفت؛ لیکن متاسفانه سیاستی که در برجام دنبال شد «انجام توافق به هر شکل ممکن» بود که بعد از اجرای توافق نیز در قالب «حفظ توافق به هر شکل ممکن» ادامه پیدا کرد. این شیوه منفعلانه توافق موجب گردید علیرغم تعهدات نامتوازن و مبهم طرف مقابل، تعهدات جمهوری اسلامی ایران به نحوی شفاف و یکجا پیشپرداخت شود. اگرچه توقف کامل غنیسازی در دژ مستحکم فردو و برچیدن عجولانه ۱۳ هزار سانتریفیوژ و بتنریزی محفظه قلب رآکتور آب سنگین اراک با ۸۶ درصد پیشرفت فنی و مهندسی بومی و انجام اقدامات شفافساز فرا روتکلی که در تاریخ هستهای جهان بیسابقه بوده است میتوانست لغو کامل تمامی تحریمها و حتی خروج ایران از لیست سیاه FATF را به دنبال داشته باشد لیکن عملا موجب شد شرایط سختتری بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل گردد به گونهای که نسبت به قبل از برجام، کشور در شرایط دشوارتری قرار گیرد.
۲- علیرغم آنکه تیم مذاکرهکننده آمریکایی با تاکید بر حفظ مصوبه کنگره توانست به جای لغو تحریمها، تعلیقهای موقت ۱۲۰ روزه و ۱۸۰ روزه را بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل نماید، در مقابل تیم مذاکرهکننده هستهای جمهوری اسلامی ایران با نادیده گرفتن ۴ مصوبه مهم هستهای مجلس شورای اسلامی که آخرین آنها در دوم تیرماه ۱۳۹۴ با هدف لغو کامل و یکجای تحریمها همزمان با اجرای تعهدات جمهوری اسلامی ایران به تصویب رسیده بود، حاصلی جز تعلیق موقت و تار عنکبوتی تحریمها را برای جمهوری اسلامی ایران به ارمغان نداشت. پایبندی طرف آمریکایی به مصوبات کنگره و بیاعتنایی تیم مذاکرهکننده ایرانی به مصوبات مجلس شورای اسلامی حاکی از نادیده گرفتن نقش مجلس و انجام توافق به هر شکل ممکن بوده است، چه در غیر اینصورت پایبندی تیم مذاکرهکننده بر مصوبات مجلس شورای اسلامی میتوانست سرنوشت مذاکرات را به گونه دیگری به نفع جمهوری اسلامی ایران رقم بزند.
۳- درحالی که بر اساس بند ۷ ضمیمه ۵ برجام، طرفین میبایست موانع موجود را تا قبل از مرحله اجرایی شدن برجام از سر راه توافق بردارند، اجرای یکجانبه و عجولانه این بند توسط ایران و اکتفای طرف مقابل به صدور بیانیه صوری بدون برداشتن موانع از سر راه موجب گردید طرف مقابل با تحقق زودهنگام تمامی خواستههای خود عملا انگیزهای برای اجرای تعهدات از خود نشان ندهد و همین امر باعث شد اجرای بخش اساسی تعهدات طرف مقابل از همان ابتدا بر زمین بماند.
۴- در حالی که در بند ۲ شروط ۹گانه مقام معظم رهبری به صراحت اعلام شده بود که وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری خودساخته حقوق بشری و تروریسم) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکره، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است بر طبق بند ۳ مصوبه اقدام متقابل مجلس شورای اسلامی، برجام را متوقف و عملیات غنیسازی ۱۹۰ هزار سو را عملیاتی نماید؛ عهدشکنی آمریکا درست یک روز بعد از اجرای توافق در ۲۷ دی ۱۳۹۴ و تلاش تیم مذاکرهکننده در توجیه این عهدشکنی و به دنبال آن عهدشکنیهای مکرر آمریکا در مصادره اموال جمهوری اسلامی ایران، ایجاد محدودیت در صدور ویزا، تمدید قانون تحریمهای ۱۰ ساله داماتو و تصویب قانون کاتسا و.... و در مقابل عدم انجام هرگونه اقدام بازدارنده در برابر این عهدشکنیها، علیرغم تهدیدات پرحجم برخی اعضای هیئت نظارت و اعضای تیم مذاکرهکننده؛ همگی گواه استراتژی منفعلانه «حفظ توافق به هر شکل ممکن» و ترغیب طرف مقابل بر عهدشکنی در برابر پایبندی جمهوری اسلامی ایران به اجرای تعهدات بوده است.
چنانچه با اولین عهدشکنی آمریکا؛ جمهوری اسلامی ایران بر طبق اعلام صریح رهبری انقلاب، قدرتمندانه برجام را متوقف میکرد یقیناً سرنوشت برجام به گونه دیگری رقم میخورد. اینکه گفته میشود برجام تصمیم نظام بوده است در صورتی است که ۲۸ شرط مورد تأکید مقام معظم رهبری مشتمل بر مفاد نامه ۹بندی ایشان به رئیسجمهور محترم، مصوبه ۹مادهای مجلس شورای اسلامی و مصوبه ۱۰بندی شورای عالی امنیت ملی جمعا ۲۸ شرط اجرای برجام که در بند ۲ نامه رهبری انقلاب مورد تأکید قرار گرفته است بهطور کامل رعایت شده باشد در غیر این صورت برجام حاصل دستپخت کسانی است که برجام را آنگونه که خواستند توافق، اجرا و نظارت کردند.
۵- دو سال و اندی عهدشکنی مکرر آمریکا و عدم هر گونه اقدام متقابل از سوی ایران و اعلام پایبندی ایران به برجام حتی در صورت خروج آمریکا از برجام آنهم سه روز قبل از خروج قطعی آمریکا از برجام، عملا بستر لازم را برای خروج آمریکا از توافق فراهم نمود و در کمال شگفتی در حالی که آمریکا بدون کوچکترین هزینهای از برجام خارج شده بود و سختترین تحریمها را علیه جمهوری اسلامی ایران تدارک دیده بود، رئیسجمهور محترم این اقدام آمریکا را برداشتن یک مزاحم از سر راه توافق اعلام نمود و این در شرایطی بود که آمریکا پس از دستیابی کامل به خواستههای هستهای خود بهعلت رد قاطع شروط بیشرمانه آنها از سوی جمهوری اسلامی ایران از برجام خارج شده بود! پیروزی اعلام نمودن خروج آمریکا از برجام توسط وزیر محترم امور خارجه در پاسخ سؤال یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی جلوهای از سادهانگاری سیاسی دستگاه دیپلماسی کشور در مواجهه با برجام است که اثرات سوء آن در روند تدوین، اجرا و نظارت بر اجرای برجام، به خوبی گواه این واقعیت است.
۶- زمان طلایی جمهوری اسلامی ایران در مقابله با خروج آمریکا از برجام دقیقاً همان زمانی بود که بهترین شرایط برای پاسخ متقابل به عهدشکنی آمریکا در فضای عمومی دیپلماسی جهانی بر اساس حقوق بینالملل کاملاً مهیا بود. متاسفانه این فرصت طلایی که میتوانست جلوی تحریمهای بعدی آمریکا را بگیرد در یک غفلت استراتژیک از دست رفت و هماینک با وقتکشی اروپاییها زمان همچنان در حال از دست رفتن است. بدون شک در صورت عدم اقدام بهنگام از سوی ایران، اروپا با وقتکشی سیاسی، هماهنگ با آمریکا و آژانس، زمان اقدام متقابل را از جمهوری اسلامی ایران سلب خواهد نمود و ایران را در شرایطی قرار خواهند داد که با انجام یکجانبه تعهدات، شرایط تحمیلی آنها را بپذیرد.
۷- در حالی که طرف مقابل میبایست به علت عدم پایبندی به تعهدات مورد مواخذه قرار گیرد، پذیرش توجیه طرف مقابل در کاهش قابل توجه ذخایر غنیسازی جمهوری اسلامی ایران به کمتر از ۳۰۰ کیلوگرم علیرغم تاکید صریح رهبری معظم انقلاب و حتی کاهش آن تا سقف ۸۰ کیلوگرم و از سوی دیگر موافقت با انتقال و نگهداری آب سنگین مازاد بر ۱۳۰تن به کشوری دیگر و عدم انجام اقدام متقابل و ایستادگی در برابر مخالفت انگلستان با خرید۹۰۰تن اورانیوم طبیعی از قزاقستان، پاسخ مثبت به زیادهخواهیهای طرفهای مقابل بود که عملا موجبات گستاخی بیشتر آنها را فراهم نمود.
۸- در حالیکه بعد از اجرایی شدن برجام، اعضای تیم مذاکرهکننده و هیئت نظارت بر اجرای برجام به منظور برحذر داشتن طرف مقابل از عهدشکنی، همواره تهدید به مقابله سخت و حتی اقدام غیر قابل تصور کردهاند، متاسفانه عدم انجام هر گونه اقدام متقابل در طول قریب به سه سال که از اجرای برجام میگذرد، موجبات گستاخی بیشتر آمریکا و اروپا را در عدم پایبندی به تعهدات خود فراهم نموده است. بدون شک اعلام تهدید و به دنبال آن عدم انجام اقدام متقابل، نه تنها اثر تهدید را زایل میکند بلکه موجبات گستاخی بیشتر طرف مقابل را نیز در عدم پایبندی به تعهدات فراهم میسازد.
۹- مسئلهای که شاید جانکاهترین بخش برجام باشد موضوع بند ۳۷ برجام است. بر اساس این بند در صورت ارجاع شکواییه به شورای امنیت، چنانچه ظرف سی روز قطعنامهای صادر نشود، مفاد قطعنامههای شورای امنیت مجددا اعمال خواهد شد و در غیر این صورت «تداوم لغو تحریمها» به روش دورهای شورای امنیت به رای گذاشته میشود که بر این اساس کلیه اعضای دائم شورای امنیت حق وتو خواهند داشت. با این شیوه رایگیری؛ امکان حق وتو روسیه و چین به نفع جمهوری اسلامی ایران از آنها سلب میگردد، لیکن سایر کشورها خواهند توانست از حق وتوی خود استفاده نمایند و این در حالی است که اگر برگرداندن تحریمها به رأی گذاشته میشد، این امکان وجود داشت که کشورهای روسیه و چین با استفاده از حق وتو، از برگرداندن تحریمها ممانعت به عمل آورند و این دقیقاً همان چیزی است که آمریکا تحت عنوان مکانیزم ماشه از قبل آن را طراحی کرده بود و متاسفانه تیم مذاکرهکننده با پذیرفتن آن عملاً جمهوری اسلامی ایران را در شرایط دشواری در شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار داده است. بدون شک ماده ۳۷ برجام اقدامی ظالمانه و مستبدانه علیه جمهوری اسلامی ایران است که حتی بعد از بازگشت قطعنامههای شورای امنیت نیز در مفاد آن بر توقف کلی و یا جزیی تعهدات جمهوری اسلامی به عنوان یک حق مسلم تصریح نگردیده است بلکه تنها عنوان شده است: «ایران بیان داشته است که چنانچه تحریمها بهطور جزیی و یا کلی اعمال شوند، ایران این امر را منزلهای برای توقف کلی یا جزیی تعهدات خود وفق این برجام قلمداد خواهد نمود.»
___________________________
* رئیس کمیته هستهای مجلس نهم شورای اسلامی
ابراهیم کارخانهای*