چند روز پیش رویترز خبر تشکیل ناتوی عربی را با حضور هشت کشور عربی، شامل عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، قطر، کویت، اردن، عمان و مصر اعلام کرد که هدف آن هم مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی ایران، ایجاد سپر دفاعی در برابر تهدیدات ایران و امنیت آبراههای تجاری ذکر شده است. همچنین محور این ائتلاف کشور عربستان سعودی است.
سابقه این موضوع هم سفرهای بنسلمان به امریکا و کوبیدن بر طبل مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی و همچنین سفرهای منطقهای وزرای امور خارجه امریکا، بهویژه پمپئو، در ماههای اخیر میباشد که مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی ایران ترجیعبند پیامهای آنها بوده است. جالب اینکه حدود یک ماه قبل از خبر رویترز، دو کشور عربی منطقه که اسامی آنان در این ائتلاف ذکر شده، خبر ائتلافسازی به دستور امریکایی را به ایران داده و البته تأکید کرده بودند که هیچگاه در سطح نظامی اقدامی علیه جمهوری اسلامی ایران نخواهند کرد ولی در شرایط فعلی چارهای جز پیوستن به این ائتلافها را نخواهند داشت.
برای پاسخ به این سؤال که وجود چه ظرفیتها و ویژگیهایی در مجموعه این کشورها، آنان را مستعد تشکیل ناتوی جدید میکند و این ناتوی عربی به چه میزان میتواند تهدیدی برای جمهوری اسلامی به حساب آید، میتوان موارد زیر را مورد توجه و اشاره قرار داد:
1- پیش از این هم ائتلافهای مشابهی برای مقابله با جمهوری اسلامی و البته در واکنش به خطر سقوط نظامهای استبدادی عربی و یا حمایت آشکار از صدام در جنگ ظالمانه علیه جمهوری اسلامی در قالب شورای همکاری خلیج فارس تشکیل شده که نتیجه آن هدر دادن سرمایه و اعتبار این کشورها پای دیکتاتوری، چون صدام بود که با پایان جنگ برخی متحدان دیروز مثل کویت و عربستان را تهدید و باز همین کشورها با اختصاص بخش دیگری از سرمایه و اعتبار خود به امریکا و ائتلاف غربی علیه صدام که کویت را اشغال و دیگران را تهدید میکرد، اقدام کردند.
شبیه همین ائتلاف غیررسمی برای حمایت از جریان تکفیری در سوریه و عراق و با انگیزه سد نفوذ جمهوری اسلامی نیز تشکیل شد که البته کشوری، چون قطر بعداً مغضوب قرار گرفت و الآن در محاصره و تهدید برخی دیگر از اعضا، مثل عربستان و امارات قرار دارد.
همچنین عربستان برای حمله به کشور مظلوم یمن دست به تشکیل ائتلافی زد که نهتنها نتوانسته با گذشت حدود چهار سال این کشور فقیر را از پای درآورد، بلکه نتیجه آن اختلاف بین برخی از کشورهای حاضر در این ائتلاف دلاری بهویژه امارات و عربستان، اتلاف سرمایه مالی و جانی این کشورها و توسعه ناامنی به آبراه بابالمندب و دریای سرخ بوده است.
2- این طرح بر دوش کشورهایی گذاشته شده که دارای شکافها و اختلافاتی راهبردی و تاریخی بوده و یا برخی از آنها در شرایط بحرانی قرار دارند که خود محتاج کمک دیگران برای ادامه حیات میباشند.
قطر نهتنها سابقه اختلافات تاریخی با عربستان و حتی درگیری نظامی بر سر مرزها دارد، بلکه در شرایط فعلی عربستان و امارات این کشور را تهدید و محاصره کرده و تنها وساطت امریکا و دولتهای اروپایی مانع بروز جنگ بین آنها شده است. کشورهایی، چون بحرین و اردن در وضعیتی بحرانی به سر میبرند که تنها با دلارهای نفتی دوستان عربی خود سرپا نگه داشته شده و حتی از نیروهای نظامی آنان برای سرکوب داخلی بهره میگیرند. دولتهایی مثل کویت و عمان با تجربه استبداد و زیادهطلبی صدام نگران قدرتیابی بنسلمان و سیاستهای توسعهطلبانه وی هستند و شرایط لرزان کشور مصر و حکومت کودتا در این کشور نیز مستلزم توجه بیشتر السیسی به داخل است تا پیوستن به ائتلافی که هیچ ارتباطی با امنیت کشور مصر ندارد.
3- در حالی امریکاییها، متحدان عربی خود را به تشکیل ناتو تشویق میکنند که در شرایط فعلی از کشورهای اروپایی میخواهد هزینه امنیت خود و حضور امریکا در ناتو را پرداخت کنند؛ درخواستی که اروپاییها آن را مغایر با اهداف و اصول شکلگیری و دوام ناتو میدانند.
به عبارتی ترامپ که سیاستهایش سرنوشت ناتوی سنتی را با چالش مواجه ساخته و متحدان اروپایی خود را رها کرده، امروز به متحدان عربیاش دستور تشکیل ناتو داده است.
بنابراین ناتوی عربی را باید در پیوند با نگاه کاسبکارانه ترامپ یک ائتلاف دلاری-دستوری به حساب آورد که بر اساس سیاست دوشیدن گاوهای شیری دنبال میشود و تنها میتواند این کشورها را در تأمین هزینههای نقض برجام شریک سازد.
اما همانگونه که برخی از این کشورها پیش از تشکیل این ناتوی غیررسمی راه خود را جدا کرده و پیام دادهاند که حاضر به همراهی با ائتلافهای امریکایی ساخته علیه جمهوری اسلامی ایران نیستند، میتوان گرفتاری برخی از کشورها را از جنس گرفتاری کویت در حمایت از صدام در شورای همکاری خلیج فارس و سرانجام قطر در همراهی با ائتلاف حامی جریان تکفیریها در سوریه را برای کشورهای عضو این ناتوی ویترینی پیشبینی کرد. به عبارتی نهتنها این ناتو امنیت منطقهای را تأمین نخواهد کرد که به سلب امنیت برخی اعضا و توسعه ناامنی منطقهای کمک خواهد کرد که البته در راستای اهداف امریکا برای فروش تسلیحات و تحمیل قراردادهای ننگین بر این کشورها میباشد.
رسول سناییراد