سیده فاطمه حسینی دختر صفدر حسینی، نماینده اصلاح طلب مجلس است. او روز شنبه در گفتگو با ایرنا از طرحی سخن گفته است که براساس آن، «در حوزه های انتخابیه با 2 تا 5 نماینده، باید حداقل یک نماینده زن و در حوزههای انتخابیه بیش از 5 نماینده هم دو نماینده زن به مجلس شورای اسلامی راه یابد. براساس جزئیات این طرح در حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر باید حداقل 10 نماینده زن از 30 نماینده به مجلس راه یابد». آنچه در ابتدای یادداشت در مورد خانم حسینی ذکر شد به این سبب بود که روشن شود که منشا ارائه این گونه طرحها کدام ذهنها و تفکرات جامعه است!
بر مبنای این طرح که البته جزئیات آن معلوم نیست، در هر حوزه انتخابی بایستی رای دهندگان حداقل به تعداد مشخصی خانم رای دهند! این گونه سهمیهبندی یقینا آفتهای بسیاری خواهد داشت که مهمترین آن نفی شایستهسالاری است و به تبع آن با نبود شایستهسالاری کار به رانت و لابی و فساد خواهد کشید.
تفکیک جنسیتی شایستهسالاری بزرگترین ضربه را به خود زنان وارد خواهد کرد چنانچه در همین دوره مجلس شاهد هستیم وقتی قرار باشد لیستی با سهمیهبندی و رانت بسته شود، ورودی نمایندگان به مجلس چگونه خواهد شد و کسانی و یا زنانی به مجلس راه پبدا میکنند که نه تنها نماینده زنان نیستند بلکه عنصر سیاسی گروهها و جناحهای سیاسی می باشند که مطالبات آنها را پیگیری میکنند!
واقعا اگر در یک حوزه انتخابی زنی شایسته حضور در مجلس نیست و مردم این مطلب را تشخیص دادند چرا باید حتما به یک خانم رای دهند؟ اگر قرار است این خانم نمایندگی زنان در مجلس را داشته باشد به این معناست که فقط زنان یک حوزه باید به او رای دهند؟ اگر هم قرار است مردان و زنان به او رای دهند ممکن است به دلایلی رای مردان در موردی به فردی از رای زنان بالاتر باشد در این صورت چطور این خانم که زنان حوزه انتخابی او را قبول ندارد میتواند نماینده زنان کل کشور در مجلس شود؟
چرا باید با تفکرات فمینیستی دوگانه بیجهت مرد و زن در جامعه راه بیفتد و مطالبات نادرست و در ادامه آن حواشی بی مورد به کشور و مجلس تحمیل گردد؟
اگر بنا بر شایستهسالاری و اعتماد به فهم و رای مردم باشد زنان هم مانند مردان میتوانند در انتخابات مجلس نامزد شوند و خود را در معرض رای مردم بگذارند و شایستگیهای خود را بیان نمایند در این صورت ممکن است مثلا در تهران زمانی حتی 30 نماینده زن هم در مجلس رای بیاورند و یا از آن سو زمانی فرض شود که تعداد کمی از زنان به مجلس راه یابند.
کسانی که این گونه سخن میگویند در واقع به توانمندیهای زنان کشور اعتقاد ندارند، در حالیکه امروزه نباید از شایستگیهای زنان هراسی داشت و این گونه طرحهای ناقص و با ریشههای ناسالم را ترویج کرد. در دورانی که بانوان در دانشگاهها در بسیاری از رشتهها از مردان پیشی گرفتهاند و توان خود را در عرصههای مختلف به منصه ظهور رساندهاند؛ به جای آنکه مبنای رایگیری را مبنای بیدلیل و خلاف عقل جنسیت قرار دهیم، میتوان شایستهسالاری را مبنای انتخاب قرار داد و مطمئن بود هم زنان در این عرصه موفق هستند و هم مردم در تشخیص میتوانند خوب عمل کنند!
راه ورود بیشتر زنان به مجلس این گونه طرحها نیست بلکه اگر مردم ببینند زنان در مجلس بهدنبال مطالبات واقعی زنان و مردم هستند، خود به خود به رای دادن به آنها گرایش پیدا میکنند اما اگر مشاهده کنند برخی از بانوان مجلس بهدنبال سهم خود از سفره انقلاب باشند و تنها رزومهشان برای ورود به مجلس، دختر فلان وزیر بودن است، یقینا از رای خود احساس ندامت و پشیمانی خواهند کرد!
امروز زنان در انتخابات مجبور به رای دادن به مردها نیستند و اگر حضور زنان در مجلس کم است یک دلیل مهمش فارغ از عدم اقبال زنان به بانوان، نوع عملکرد احزاب و نمایندگان و به خصوص نمایندگان زن مجلس است. هنگامی که گروههای سیاسی برای بستن لیست خود بدون توجه به شایستگی ها به همیه بندی جنسیتی می پردازند خروجی آن مجلس این چنینی است.
ایراد مهم دیگر این طرح این است اگر قرار است برای زنان حداقلی در نظر گرفت چرا از آن مردان نباید حد و حدود داشته باشند؟ اگر حداقلی برای زنان تعیین کنیم و در پاره ای از موارد رایها تا حداکثر هم برسد آنگاه ماجرا بر عکس شده و تعداد مردان در مجلس کم میشود! پس طبق این منطق باید برای مردان نیز حداقلی در نظر گرفت تا حقوق مردان نیز خدشهدار نشود!
چنانچه مشاهده می شود این طرح اگر چه ادعای حمایت از حقوق زنان را دارد اما در باطن زن را موجودی درجه دو می داند که باید با رانت و سهمیه به مجلس ورود پیدا کند!
ضمن آنکه تاثیر گذاری در قوانین و مجلس به نمایندگی منحصر نمی شود و نمایندگان
می توانند برای بسیاری از امور از نظرات فرهیختگان و صاحب نظران استفاده کنند که در این مورد محدودیتی هم وجود ندارد. خوب است کسانی که این طرح را آماده میکنند توضیح دهند تا به حال چه مقدار توان اندیشه ای اندیشمندان حوزه زنان را برای بهره گیری در قانون و پیگیری مطالبات به کار گرفتهاند؟
مهدی عامری