دشمنان نظام اسلامى در طول سالهاى بعد از انقلاب از شیوههاى مختلفى براى مقابله این نظام مردمى استفاده کرده اند. در این میان غائله تیر 1378 یک پروژه جدید در نوع خود و زمان خود بوده است. براى آن که ریشههاى ماجراى 18 تیر مشخص شود باید به قبل از آن و گامهایى که شورش سازان قبل از انجام مرحلهى نهایى خود برداشته بودند بپردازیم.
متن حاضر به اختصار به برخى از روشهاى آشوبسازى دشمن که در سالهاى 78، 88 و 96 به کارگرفته شده است مىپردازد. از بررسى وضعیت کنونى کشور مشخص مىشود که آشوب سازان براى تابستان 97 نیز طرحهایى براى آشوبسازى و شورش سازى دارند و از همان روشهاى معمول براى ایجاد شورش در کشور بهره مىگیرند. راه حل مقابله با شورش سازى دشمن نیز حضور آگاهانه مردم است.
دشمنان نظام اسلامى در طول سالهاى بعد از انقلاب از شیوههاى مختلفى براى مقابله این نظام مردمى استفاده کرده اند. در این میان غائله تیر 1378 یک پروژه جدید در نوع خود و زمان خود بوده است.
18 تیرماه 1378 آغاز یک بحران ساختگى و علنى شدن فعالیتى بود که ماهها پیش از آن در دست اقدام بود. از 18 تیر تا 23 تیر در طول کمتر از یک هفته تهران شاهد آشوبهایى بود که در ظاهر آن جماعتهاى دانشجویى و دستههایى از مردم به شورش علیه نهادهاى امنیتى و قضایى کشور دست زده بودند. اما واقع ماجرا بسیار پیچیده تر بود.
ظاهر امر این بود که اعتراضى مدنى در کار است و دانشجویان از بسته شدن یک روزنامه ناراحت هستند و به اعتراض و راهپیمایى روى آوردهاند اما در عمل شورشى آغاز شده بود که دستهایى در پشت صحنه آنرا اداره مىکرد. در چنین شرایطى بود که مردم در 23 تیر به میدان آمدند و حضور گسترده مردم در راهپیمایى 23 تیر غائله 18 تیر را خواباند و به مسأله و بحرانسازى خارجى و عناصر داخلى آنها پایان داد.
* شورشسازى و برنامههاى طراحى شده آن
براى آن که ریشههاى ماجراى 18 تیر مشخص شود باید به قبل از آن و گامهایى که شورش سازان قبل از انجام مرحلهى نهایى برداشته بودند، بپردازیم. امروزه با گذشت قریب به 19 سال از ماجراى 18 تیر 78 مشخص شده است که مسأله شورشسازى یک کار تخصصى و یک برنامهى از قبل طراحى شده است.
در سالهاى اخیر بارها و بارها عناصر مختلف ضد انقلاب بهصراحت اعتراف کردهاند که براى ایجاد بحران و شورش و ایجاد یک اعتصاب و یا اعتراض سراسرى چه مراحلى را طى مىکنند و چه اقداماتى را به صورت هماهنگ در داخل و خارج از کشور برنامه ریزى مى کنند. به عبارت بهتر واضح است که این شورش هاى ساختگى امورى دست ساز و برنامه ریزى شده هستند و ریشه در حرکت خودجوش مردمى و خواست عمومى مردم ندارند.
البته گاه براى ایجاد یک بحران و شورش از برخى زمینه هاى واقعى نیز استفاده مىشود و براى آن که بتوان بخشى از مردم را با خود همراه کرد بر روى برخى مطالبات واقعى و خواستهها و دغدغههاى اصیل مردمى نیز تأکید مىگردد. اما ساختى بودن یک شورش را از آنجا مىتوان فهمید که آن خواستههاى واقعى صرفا بهانه اى براى اقدام فرصت طلبان قرار مى گیرد و در نوع رفتارهایى که برنامهریزى مى شود هرگز دست یافتن به خواستههای واقعى مردم ملاک اصلى قرار نمى گیرد. یعنى برنامه ریزان این شورش هاى ساختگى، از خواسته هاى مردم استفاده ابزارى مىکنند ولى جهتگیرى اقدامات برنامهریزى شده به سمت و سویى نیست که خواستههاى آن مردم که مورد بهانه واقع شده اند، محقق شود.
به عنوان مثال براى ایجاد یک شورش و آشوب از تجمع اعتراضى کارگران یک کارخانه سوء استفاده مى شود. هدف اصلى شورش سازان این است که امنیت و استقرار نظام سیاسى بر هم بخورد. از اینروست که در تجمع اعتراضى کارگران به مثلا معوق ماندن حقوقشان، آشوب سازان به بستن جاده هاى اطراف و یا حمله به ساختمانهاى دیگر دست مى زنند و با ایجاد ناامنى و درگیرى کارى مى کنند که نه کارگران به حقوقشان مى رسند و نه راهى به این سو باز می شود.
آیا با بستن یک اتوبان و یا حمله به ساختمانها و ماشینهاى عمومى حقوق کارگران زودتر پرداخت مىشود؟ خیر، تنها اثرى که این کار براى کارگران دارد آن است که به صورت ناخواسته درگیر فعالیتهایى غیر قانونى مى شوند که ممکن است پاى برخى از آنها را به کلانترى و یا زندان نیز باز کند. این در حالى است که کارگران خواسته هایى حقیقى داشته اند و در واقع براى دست یافتن به حقوق معوقه خود تجمع کرده اند و این حق طبیعى آنهاست که از طریق قانونى به حقوق واقعى خود دست یابند.
یک مثال بسیار مشهود از اینکه آشوب سازان خواستههاى مردم را بهانه و آلت دست خود مىکنند در انتخابات سال 1388 و فتنه سازى بعد از آن رخ داد که آشوب سازان در برخى از راهپیمایى هاى بعد از آن انتخابات با صراحت شعار می دادند که « انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» این شعار در واقع بر ملاکننده اقدام واقعى و تلاشهاى آشوب سازان براى سوء استفاده از خواستههاى بخشهایى از مردم است.
* ریشههاى ماجرا در کجا بود؟
اما ریشههاى ماجراى 18 تیر در کجا بود؟ 18 تیر 1378 یک شبه رخ نداد. از تقریبا دو سال قبل از آن جریانى رسانه آغاز به کار کرده بود که با در دست داشتن تمرکز رسانههاى آن زمان یعنى روزنامه هاى زنجیره اى سعى در جهت دهى به افکار عمومى به سمت و سوى مورد نظر خود بودند.
روزنامه هاى زنجیره اى به مجموعه اى از روزنامه هاى آن زمان گفته مى شد که در اقدامى هماهنگ و برنامه ریزى شده در واقع متعلق به یک گروه اندک از حلقه هاى به هم پیوسته از سیاسیون بودند. این روزنامهها به واسطه اقدامات خلاف قانون در فواصل کوتاهى فعالیت مىکردند و به زودى بسته مىشدند اما به خاطر دریافت مجوزهاى فراوان از سوى آن حلقه سیاسى، اعضاى تحریریه و تیم یک روزنامه بلافاصله بعد از بسته شدن روزنامه قبلى با آرمى جدید که مجوز آنرا از قبل دریافت کرده بودند شروع به کار مى کردند.
روزنامه در آن زمان یک رسانه شایع محسوب مىشد و هنوز رسانههاى جدید مثل وبلاگ، سایت، شبکههاى اجتماعى و کانالهاى خبرى و... در شبکههاى پیام رسان ایجاد و رایج نشده بودند.
مبناى کار این جریانهاى سیاسى آن بود که از حماسه دوم خرداد و حضور گسترده مردم در انتخابات ریاست جمهورى سال 76 یک حرکت ضد نظام اسلامى بسازند.
مردم در انتخابات سال 1376 در یک رقابت جدى و حساس حماسهاى آفریده بودند و با راى خود تکلیف مدیریت اجرایى کشور را براى 4 سال تعیین کرده بودند. کارى که در همه انتخاباتهاى کشورمان بعد از انقلاب مرسوم بوده و هست. اما جریانى که در پشت صحنه این روزنامهها قرار داشتند تلاش مىکردند از راى مردم در انتخابات سال 76 تفسیرى ضد نظام ارائه کرده و آنرا یک نه بزرگ به نظام اسلامى معرفى کنند.
در این راستا، سردمداران رسانه هاى زنجیرهاى از سال 76 اقداماتى را آغاز کردند که در نهایت به تیرماه 1378 رسید و منجر به فتنه 78 شد. برخى از این اقدامات به شرح زیر است:
1. تبلیغ حاکمیت دوگانه:
حکومت دو پایه و جدا کردن نهادهاى مختلف حکومتى در ایران از یکدیگر و تلاش براى در برابر هم قرار دادن این نهادها از اقدامات همین حلقه رسوخ کرده در درون حاکمیت بود.
بر این اساس شورش سازان مدعى بودند که مثلا شوراى نگهبان و قوه قضائیه مردمى نیستند ولى ریاست جمهورى مردمى است زیرا شوراى نگهبان با راى مستقیم مردم انتخاب نمى شود ولى رئیس جمهور با راى مردم انتخاب مى شود. ایجاد دولت دو پایه و یا دوگانگى در حاکمیت ایران البته طرحى هماهنگ شده با خارج بود.
آمریکایىها و دستگاه تبلیغاتى آنها نیز در آن زمان منافقانه مدعى بودند که ایران داراى دو سرى نهاد و دو حاکمیت جداگانه است. حاکمیت اول نهاد ریاست جمهورى است و حاکمیت دوم نهادهاى غیر انتخابى. این در حالى است که در واقع همه این نهادها مبتنى بر قانون اساسى شکلگرفتهاند که متکى به اسلام و مورد حمایت مردم بوده است و از این نظر فرقى بین نمایندگان مجلس و مسئولان قضایى کشور نیست. زیرا هر دو متکى به قانون اساسى هستند و این قانون بر اساس اسلام و حمایت مردمى ایجاد شده است.
2. صدمه به اعتبار نهادهاى امنیتى کشور
یکى دیگر از تلاشهاى شورش سازان در سالهاى 76 تا 78 آن بود که کارى کنند نهادهاى امنیتى نظام جمهورى اسلامى که مورد اعتماد مردم بوده و هستند از اعتبار خود ساقط شوند. هدف از این کار این بود که در شرایط بحرانى نهادهاى امنیتى مورد اعتماد مردم نباشند و مردم به گزارش ها و خواستههاى این نهادهاى امنیتى توجهى نکنند.
براى این کار در طول سال 76 و 77 هجمههایى جدى علیه وزارت اطلاعات و نهادهاى اطلاعاتى دیگر کشور آغاز شد. بهانه قتلهاى زنجیرهاى و نیز هزاران دروغ و شایعهاى که در مورد آن ساخته شده بود دستاویز شورش سازان براى بى اعتبار کردن نهادهاى امنیتى کشور به خصوص وزارت اطلاعات جمهورى اسلامى بود.
این شایعه سازىها و حملات رسانه اى با این هدف صورت مىگرفت که وقتى شورش سازان دست به کار شدند و نهادهاى امنیتى براى برخورد با آنها اقدام کردند مردم دچار سردرگمى شوند و اعتبار و اعتماد لازم را به نهادهاى امنیتى کشور نداشته باشند.
در چنین حالتى وقتى شورش سازان موفق به لکه دار کردن اعتبار نهاد امنیتى شده باشند، کار برخورد با آنها بسیار مشکل مىشود و مردم در اعتماد به ابلاغیهها و خواستههاى نهادهاى امنیتى دچار تردید شوند.
در سالهاى اخیر به خصوص دو سال اخیر نیز شاهد این ماجرا و تلاش براى بىاعتبار کردن دستگاههاى امنیتى کشور بوده و هستیم. دروغسازى و شایعهسازى در آن زمان از طریق روزنامههایى صورت مىگرفت که برخى از آنها به پایگاه دشمن در داخل تبدیل شده بودند و در سالهاى اخیر در شبکههاى اجتماعى و با استفاده از ابزارهاى جدید پیامرسانى صورت مىگیرد. اما هدف و روند کار دقیقا یکى است.
3. بىاعتبار کردن دستگاه قضایى کشور
یکى دیگر از روشهاى آشوب سازان که در سال 76 تا 78 به شدت صورت گرفت، حمله به دستگاه قضایى کشور و تلاش براى غیر عادلانه جلوه دادن احکام قضایى و رفتارهاى قوه قضائیه بود. این روند همواره مورد استفاده کسانى قرار مىگیرد که خواهان ایجاد بحران و آشوب هستند. زیرا با آغاز بحرانسازى و شورشسازى، بعد از نهادهاى امنیتى این دستگاه قضایى است که در جهت ایجاد آرامش در کشور عمل مىکند و آشوب سازان را مورد مواخذه قرار دهد. حمله سازمان یافته به دستگاه قضایى معمولا با بزرگ نمایى و سوء استفاده از برخى ضعفهاى واقعى دستگاه قضایى همراه مىشود و آشوب سازان براى بىاعتبار کردن دستگاه قضایى از برخى اشکالات واقعى این دستگاه به همراه هزاران دروغ و شایعه دیگر بهره مىگیرند. در سالهاى 76 تا 78 هجمه سازمان یافتهاى علیه قوه قضائیه آغاز شد تا وقتى که قوه قضائیه آشوب سازان را دستگیر و محکوم مىکند تا در افکار عمومى از آنان قهرمانانى آزادى خواه و مظلوم ساخته شود.
در سالهاى اخیر نیز به طور جدى شاهد همین روند بوده ایم. حمله سازمان یافته به دستگاه قضایى از سوى عناصر سیاسى مختلف در حالى صورت مىگیرد که دستگاه قضایى از اولین نهادهاى کشور است که باید در برابر آشوب سازى اقدام نماید.
4. کشتهسازى و مظلومنمایى
از دیگر شیوه هاى آشوب سازان در چنین فرآیند، ایجاد صحنه هاى احساسى و در صورت امکان کشته سازى است. در ماجراى 18 تیر نیز شاهد آن بودیم که عناصر آشوب ساز تلاشى مجدانه داشتند که با کشته سازى و مظلوم نمایى کارى کند که فضاى احساسى بر تعقل و تفکر صحیح غلبه کند و افکار عمومى دچار هیجان شود. حمله به کوى دانشگاه و ایجاد صحنه هایى فجیع از صدمه به دانشجویان و ایجاد شایعاتى در مورد کشتار دانشجویان و... همه با همین هدف صورت گرفته بود.
در آشوب سازى فتنه 88 نیز به خوبى شاهد همین روند بودیم. فتنه سازان براى تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومى و ایجاد هیجان احساسى دست به هر کارى زدند و صحنه سازىهاى مختلفى کردند تا حدى که براى افراد زنده مجلس ختم گرفتند و شایعه تجاوز و کشتار و جنایت را پخش کردند که در نهایت مشخص شد که بخش قابل توجهى از این شایعات کاملا دروغ و ساخته و پرداخته همین جریانهاست.
در پروژه آشوب سازى کنونى نیز که از زمستان سال گذشته آغاز شده است و در تابستان امسال بهدنبال تکمیل آن هستند نیز باید منتظر چنین دروغها و شایعاتى بود و حتى احتمال آن که دشمن خود عمدا دست به کشتهسازى بزنند تا کشور را دچار بحران کنند، وجود دارد.
حضور آگاهانه مردمى چاره نهایى کار
در نهایت باید خاطرنشان کرد که همهى طرحهاى دشمن در تیرماه 78 با حضور دشمن شکن مردم در 23 تیر با شکست مواجه شد. مردمى که نشان دادند از طرحهاى دشمن فریب نمىخورند و صنعت آشوب سازى دشمن را درک کردهاند و تحت تأثیر شایعات و بازىهاى آنها قرار نمىگیرند. مردمى که بازى رسانهاى دشمن را درک نمودند و با حضور آگاهانهى خود به غائله پایان دادند.
در فتنه 88 نیز مردم با حضور خود در 9 دى به یک دورهى طولانى از بازى روانى و طرحهاى حساب شده آشوب سازى و براندازى دشمن پایان دادند.
اکنون نیز آنچه مىتواند در برابر طرحهاى شورشسازى و آشوبسازى دشمن بهخوبى عمل نماید همین حضور آگاهانه مردم در برابر دشمن است.
در دى ماه 1396 دشمن طرح آشوبسازى گسترده خود به بهانه معضلات اقتصادى را کلید زد اما حضور مردم در روزهاى نیمه دى ماه و راهپیمایىهاى آنها نشان داد که مردمى که از مشکلات اقتصادى در رنج هستند تحت تأثیر تبلیغات دشمن قرار نمى گیرند و در عین اینکه از معضلات اقتصادى گلایه دارند اجازه نمىدهند که دشمنانى که بخش زیادى از مشکلات حاصل دشمنى همانهاست، از این آب گل آلود ماهى بگیرند.
هدف اصلى شورشسازان این است که امنیت و استقرار نظام سیاسى بر هم بخورد. از اینروست که در تجمع اعتراضى کارگران به مثلا معوق ماندن حقوقشان، آشوب سازان به بستن جادههاى اطراف و یا حمله به ساختمانهاى دیگر دست مى زنند و با ایجاد ناامنى و درگیرى کارى مى کنند که نه کارگران به حقوقشان مىرسند و نه راهى به این سو باز میشود.
ایجاد دولت دو پایه و یا دوگانگى در حاکمیت ایران البته طرحى هماهنگ شده با خارج بود. آمریکایىها و دستگاه تبلیغاتى آنها نیز در آن زمان(18 تیر 1378) منافقانه مدعى بودند که ایران داراى دو سرى نهاد و دو حاکمیت جداگانه است.
در سالهاى اخیر به خصوص دو سال اخیر نیز شاهد این ماجرا و تلاش براى بىاعتبار کردن دستگاههاى امنیتى کشور بوده و هستیم. دروغسازى و شایعهسازى در آن زمان از طریق روزنامههایى صورت مىگرفت که برخى از آنها به پایگاه دشمن در داخل تبدیل شده بودند و در سالهاى اخیر در شبکههاى اجتماعى و با استفاده از ابزارهاى جدید پیامرسانى صورت مىگیرد.