گروه سیاسی- انگار ماجراهای شورای پنجم تمامی ندارد و هیچ گاه نمی توان نقطه پایانی برای سلسله ماجراها و اتفاقات شورای اصلاح طلبان، متصور بود، چرا که به تازگی ماه از پشت ابر بیرون آمده و دفتر حجت الاسلام منتجبنیا با صدور بیانیه ای، عنوان کرده، عده ای با وعده گرفتن پست در شهرداری به قائممقامی الیاس حضرتی در حزب اعتماد ملی رأی دادهاند، اما برای اینکه بهتر بتوانیم این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم، باید به علت صدور این بیانیه اشاره داشته باشیم، البته پر واضح است که، اختلافات میان دفتر سیاسی حزب اعتماد ملی در افشا شدن این مسائل نقش پررنگی داشته است.
به گزارش افکارنیوز، به عبارت دیگر اختلاف میان الیاس حضرتی و منتجبنیا، زمانی تشدید شد که الیاس حضرتی خبر انتخاب خود بهعنوان قائممقام جدید این حزب را در رسانه ها مطرح و دفتر منتجب نیا در بیانیه مذکور به این مسئله واکنش نشان داده است: «در جلسه اخیر شورای مرکزی از تعداد 61 نفر اعضا اصلی و علی البدل شورای مرکزی زمان راگیری فقط تعداد 25 نفر صاحب رای حضور داشتند که جلسه رسمی نبوده و مصوب آن فاقد اعتبار است. ضمن آنکه به دلایل متعدد آن جلسه غیرقانونی و کودتاگونه بوده و نمی توان آن را جلسه حزبی نام گذاشت زیرا 36 نفر از اعضاء اکثرا تعمدا شرکت نکردند چون آن را غیرقانونی می دانستند.»
باز هم سر زبان ها افتادند!
هربار این مسائل و یا مسائل مشابه به شکلی تازه؛ مجموعه شورای پنجم و شهرداری تهران را بر سر زبان ها می اندازد. در حال حاضر نزدیک به یک سال است که این مجموعه کار خود را آغاز کرده و در طول این مدت هیچ اتفاق مثبتی در مجموعه شهرداری روی نداده زیرا همواره بحث های سیاسی نزد اصلاح طلبان جایگاه بالاتری داشته است.
وقتی از میان تمام گزینه های مطرح برای تصدی شهرداری تهران، ناگهان قرعه به نام محمدعلی افشانی می افتد، باید دانست که موضوع از چه قرار است، این فرد عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی بوده و استانداری فارس در دولت یازدهم، ریاست سابق سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور، معاونت استانداری استانهای کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان و سمنان و معاونت وزیر آموزش و پرورش را در کارنامه خود دارد اما در حوزه مدیریت شهری هیچ گاه دارای مسئولیت نبوده و به رغم همه این مسائل بازهم به عنوان شهردار تهران انتخاب می شود زیرا وقتی پای زد و بندهای سیاسی در میان باشد، دیگر چه فرقی می کند، شهردار منتخب از امور شهری، مطلع باشد یا نه، مهم این است که مطامع و منافع فرصت طلبان و قدرت طلبان برای مدتی هرچند کوتاه و گذرا تامین شود.
منفعت طلبی یا خدمتگذاری؟
امروز توجه به منفعت طلبی ها؛ کار را به جایی رسانده که همه می توانند، مباحث پشت صحنه و به تعبیر دیگر پشت پرده را بینند و بیش از هر زمان دیگری به این واقعیت تلخ پی ببرند که اصلاح طلبان راه یافته به شورا و شهرداری، دارای منش قدرت طلبی بوده و از روحیه خدمتگذاری به دور هستند. این موضوع ادعای نگارنده نیست بلکه در بخشی از بیانیه دفتر حجت اسلام منتجب نیا آمده است: «حضرتعالی به موفقیت حزب در انتخاب شهردار تهران اشاره کرده و آن را دلیل اثرگذاری و توفیق این حزب دانستید! ایکاش به معاملات و قرار و مدارهای پشتصحنه با افراد و احزاب تندرو برای رسیدن به این پیروزی اشاره میکردید». بی تردید از این سخن می توان اینگونه برداشت کرد که پست ها در شهرداری تهران، به سادگی خرید و فروش می شوند و در واقع زد و بندها و بده، بستان های سیاسی سهم بالایی در اداره کلانشهر تهران داشته است.
وقتی افشانی هم مانند نجفی درباره کاهش نیروهای شهرداری و به تبع آن کاهش هزینه های شهر سخن می گوید، باید این حقیقت دردناک را پذیرفت که در پس این تعدیل ها؛ تغییر و تحولاتی از جنس لابی در راه است و از قرار معلوم، می خواهند نیروهای خودشان را بر سر کار بیاورند تا بتوانند بخشی از دین خود را به کسانی که آنها را حمایت کرده اند، ادا کنند. آنگاه همان طور که پیش از این مطرح شد؛ شهردار منتخب بسیار ساده انگارانه مدعی می شود: «هزینههای جاری در شهرداری باید کنترل شود. تعداد کارکنان شهرداری بسیار بالاست و تعدادی در سن بازنشستگی هستند. باید چارهای اندیشیده شود تا این افراد بازنشسته شوند تا تعداد حقوقبگیران کاهش یابد. وقتی کاهش یافت، هزینههای ما صرفهجویی میشود و صرف خدمات به مردم میشود.»
وی حتی در ارائه برنامه های خود بدون هیچ راهکار مشخصی به مباحث بسیار بدیهی اشاره کرده و گفته است: «ترافیک مهمترین مسئله شهر تهران است. پرداختن به حمل و نقل عمومی و توسعه قطار شهری از برنامه هایم است زیرا با توسعه آن حملونقل و دسترسی راحتتر خواهد بود و آلودگی هوا کمتر میشود و اگر هر شهرداری این برنامهها را اجرا میکرد، مردم جا برای نفس کشیدن داشتند». این سخنان عوام فریبی محض است، آن هم در شرایطی که شهردار پیشین یعنی محمدباقر قالیباف در حوزه حمل و نقل عمومی و توسعه قطار شهری، گام های محکمی برداشت. بنابراین موضوعات مطرح شده، نشانه های روشنی است که اثبات می کند؛ اصلاح طلبان از سازندگی تا اتحاد ملت و حالا اعتماد ملی به خدمت رسانی فکر نمی کنند، بلکه در گیر و دار بده و بستان های خود هستند و بیانیه دفتر منتجب نیا بسیاری مباحث را که در حد گمانه زنی بود به واقعیت مسجل تبدیل کرد.