خدعه اروپا با ایران

 اطلاعاتی که این روزها در دسترس است موفقیت پروژه گرفتن تضمین از اروپا درباره برجام را تقریبا به طور کامل منتفی می‌کند. برخلاف تبلیغات سطحی که ادعا می‌کند ایران قادر است از میانه اختلاف اروپا و آمریکا منافع خود را تامین کند، شواهد می‌گوید ما در میانه یک برنامه عملیاتی مشترک بین اروپا و آمریکا هستیم که بخش مشترک آن، ده‌ها برابر بخش اختلافی، عمق و گستره دارد.
اروپایی‌ها در روزهای گذشته روشن کرده‌اند دستور کار مذاکرات با ایران از دید آنها نه حفظ برجام، بلکه گسترش آن و تبدیل برجام به توافقی است که از سوی آمریکا هم قابل امضا باشد. این چیزی است که رئیس‌جمهور فرانسه به صراحت و روشنی از آن سخن گفته و انبوهی از اطلاعات دیگر هم آن را تایید می‌کند. اروپا و آمریکا از مدت‌ها قبل بحث‌های خود درباره مفاد این توافق تکمیلی را نهایی کرده و جز در یک مورد - یعنی حذف سقف‌های زمانی تعهدات ایران در برجام - به طور کامل با یکدیگر توافق داشته‌اند.
ساده‌اندیشی محض است اگر کسی تصور کند اروپا اکنون در پی آن است که راهی بیابد و فشار اقتصادی را بر ایران کاهش دهد. اروپا درصدد تحقق هدف مشترکی است که با آمریکا بر سر آن توافق کرده و کانون این هدف نیز نشاندن ایران پای میز مذاکره درباره مسائل موشکی و منطقه‌ای است. استراتژی غرب درباره ایران همچنان دومسیره است؛ مسیر فشار را آمریکا نمایندگی می‌کند و اروپا عهده‌دار مسیر مذاکره شده است. کاملا طبیعی است که فرض کنیم توافق میان اروپا و آمریکا این است که آمریکا فشار بیاورد و اروپا در میز مذاکره از ایران امتیاز بگیرد. زمان‌بندی‌های 90 و 180 روزه برای اعمال تحریم‌ها هم در واقع فرجه‌ای است برای فعال کردن طیفی از گزینه‌های فشار علیه ایران (که جنگ اقتصادی تنها یک بخش آن است) و وادار کردن ایران به پذیرش برجام گسترش یافته در مذاکره با اروپا، پیش از پایان این مهلت‌های زمانی.
این مساله‌ای نیست که میان اروپا و آمریکا درباره آن اختلافی باشد. اروپا شریک آمریکا در پروژه گسترش دادن برجام است و راهبرد آمریکا برای عملی کردن این هدف هم متمرکز کردن فشارها بویژه فشار اقتصادی بر ایران در یک بازه زمانی کوتاه است. معنا ندارد که اروپا شریک آمریکا در پروژه گسترش دادن برجام باشد اما با ارائه تضمین‌های اقتصادی به ایران، فشار اقتصادی به عنوان مهم‌ترین اهرم تحقق این پروژه را کند یا تخریب کند.
تحت این شرایط که دو طرف هدف مشترکی دارند و تنها ابزار رسیدن به آن هدف هم فشار اقتصادی است، بی‌معناست که توقع داشته باشیم اروپایی‌ها تضمین‌هایی به ایران بدهند که پروژه تحریم را مختل کند. خود اروپایی‌ها هم باور ندارند - و از ایده‌هایی هم که می‌دهند پیداست - بتوانند مقابل تحریم‌های ثانویه آمریکا مقاومت موثری انجام بدهند و تمرکز عمده آنها بر سر وادار کردن ایران به پذیرش توافقی فراتر از برنامه است که برنامه‌های موشکی و منطقه‌ای را هم در بر بگیرد و با ملحق شدن آمریکا به آن توافق، کار به اعمال تحریم علیه شرکت‌های اروپایی نرسد.
لااقل در مهلت 180 روزه آتی، اروپا به عنوان شریک راهبردی آمریکا در اعمال فشار به ایران عمل خواهد کرد تا بتواند با استفاده از این فشار زمانی، پروژه مشترک خود با آمریکا را پیش ببرد، بنابراین در این بازه زمانی چیزی شبیه به لطیفه است که انتظار داشته باشیم اروپا فشار اقتصادی بر ایران را کاهش دهد. تنها پروژه واقعی اروپا در این مدت این خواهد بود که ایران را هم در برجام و هم سر میز مذاکره نگه دارد تا پروژه‌ای که آمریکا درصدد اجرای آن است، امکان تحقق یابد.
از سوی دیگر، همانطور که گفتیم اروپا و آمریکا مطابق آنچه خود گفته‌اند توافقات‌شان درباره اصلاح برجام را نهایی کرده‌اند. حتی درباره برداشتن سقف‌های زمانی برجام نیز در واقع دو طرف تفاهم دارند، منتها نظر اروپا این است که اعلان این مساله به ایران که هرگز نباید محدودیت‌های هسته‌ای خود را لغو کند، باید به زمانی موکول شود که ایران در آستانه اتمام  زمان‌بندی‌های 8 ، 10 و 13 ساله برجام باشد و اعلان آن از حالا، جز اینکه اراده ایران برای حفظ تعهداتش را سست کند، فایده‌ای ندارد.
از قضا این نکته بسیار حیاتی است. در واقع، لابه‌لای بحث‌ها درباره اصلاح برجام این موضوع روشن شد که برجام حتی اگر پایدار بماند یک توافق بی‌آینده است و حتی اگر ایران به همه تعهداتش پایبند بماند، روزی که توافق به پایان می‌آید و نوبت به گسترش برنامه هسته‌ای ایران می‌رسد، غربی‌ها دوباره فشارها و تحریم‌ها را احیا خواهند کرد تا ایران قادر به استفاده از مزایای حضور چندین ساله در برجام نباشد.
اما گذشته از اختلاف جزئی که درباره موضوع بندهای غروب وجود دارد، درباره بقیه امتیازهایی که باید از ایران گرفت هیچ اختلافی میان اروپا و آمریکا نیست. ماموریت اصلی اروپا هم این است که ایران را  به بحث تضمین مشغول کرده و در این مدت فشار آمریکا را به فرمول‌های سازش سر میز مذاکره ترجمه کند.
آمریکا درصدد است فاز اول فشار بر ایران را تا می‌تواند با ابزارهای عملیات روانی برجسته کند. این چیزی است که پس از سخنرانی پمپئو با جزئیات بیشتری درباره آن سخن خواهیم گفت. منتها فعلا درک این مساله حیاتی است که اروپا در این بازی سمت آمریکا ایستاده و توقع تخریب پروژه فشار به ایران درست مثل این است که انتظار داشته باشیم آمریکا به دنبال راهی برای کاهش فشار بر ایران باشد.

 مهدی محمدی