دانشجویان دکترای کانون دانشگاهیان ایران اسلامی در نامه ای سرگشاده ضمن درخواست از رئیس جمهور برای تمرکز بر بهبود اوضاع معیشتی و اقتصادی مردم و توجه روز افزون به مسائل و مشکلات ایشان و اجتناب از حاشیهها، نوشتند: شما دقیقاً کدام «مسأله خیلی مهم» را در نظر دارید که بحث رفراندوم را مطرح کردید؟
متن این نامه در ادامه آمده است:
« نظر به حماسه پرشکوه 22 بهمن و سخرانی رئیس محترم جمهور ،جناب آقای حسن روحانی جمعی از دانشجویان دکتری کانون دانشگاهیان لازم دیدند نکاتی را در باب این سخنان به شرح ذیل مطرح نمایند؛
جناب آقای رییس جمهور، این انقلاب با انقلابیگری و فداکاری مردم انقلابی شکل گرفته و فقط با انقلابیگری و روحیه انقلابی پا برجا خواهد ماند. در کلام شما شاهد آن بودیم که «هر کس به قانون اساسی پایبند است، انقلابی است». مفهوم انقلابیگری و انقلابی بودن ورای پذیرش قانون اساسی است. مطابق بیانات مقام معظم رهبری، انقلابی بودن در گرو پنج شاخص است.
پایبندی به مبانی و ارزشها اساسی اسلام و انقلاب.
هدفگیری آرمانها انقلاب و همت بلند برای رسیدن به آنها.
پایبندی به استقلال کشور.
حساسیت در برابر دشمن و نقشه دشمن و عدم تبعیت از آن.
تقوای دینی و سیاسی.
طبق قانون اساسی کشور، همه شهروند جمهوری اسلامی ایران هستند و تا زمانی که پایبند عملی قانون اساسی هستند هیچ کس حق تعرض به حریم شخصی انها را ندارد و همه از حقوق قانونی یکسانی برخورداریم، اما انقلابی گری به جهت گیری نظام بر میگردد. همه کسانی که در مناصب نظام اسلامی هستند باید شاخصههای آن را داشته باشند والا شایستگی حضور در این مناصب را ندارند. ممکن است کسانی که در این نظام مقبولیت دارند، وظیفهای انجام میدهند یا تصمیمی میگیرند، از مفهوم و آرمان انقلاب به دور بوده و در نتیجه سیاستهای ایشان در تعارض با آرمانهای انقلاب باشد؛ که این مواردکم نبودهاند.
همچنین در جایی دیگر از صحبتهای خود اشاره نمودید که: «برخی خودشان خواستند از قطار انقلاب پیاده شوند و برخی را هم از قطار انقلاب پیاده کردیم که می توانستیم پیاده نکنیم و امروز باید همه را مجدداً به سوار شدن به قطار موفقیت و پیروزی انقلاب دعوت کنیم.». دقیقاً چه گروهی را باید به قطار انقلاب برگردانیم؟. منافقین؟ کسانی که خون به دل مردم کردند؟ یا کسانی که به دین، مردم و حق آنان توهین نمودند؟ اساساً آیا میتوان خوارج اصلاحناپذیر را به مسیر انقلاب برگرداند؟ آیا نباید همیشه هوشیار باشیم تا کسانی که در قطار انقلاب سوار هستند مسیر آن را منحرف نکنند؟ مسیر این قطار بود که عرصههای استکبار جهانی را درهم شکست و ما امروز ثمره آن را در عرصه منطقه و بین الملل میبینیم. همین امر بود که باعث شد تروریسم منطقه در سوریه و عراق متلاشی شود، و الحق که این مسیر، حق است. و باز این مردم انقلابی بودند که سینه سپر کرده و شهیدان مدافع حرم را تقدیم اسلام و انقلاب نمودند و مسیر قطار انقلاب را هموار کردند. و این عین انقلابیگری و از خود گذشتگی است.
این عبارات که «میدانیم راهحل منطقه، راهحل سیاسی است و باید با همکاری و تعاون کشورهای دیگر، بتوانیم این ثبات و امنیت را تقویت کنیم» بسیار ارزشمند است، و این همان گفتمان انقلاب مبنی بر حسن همجواری و رعایت آداب برادری با سایر ملل مسلمان است. اما آیا مقصود شما از «کشورهای دیگر» کشورهای منطقه است یا کشورهای مستکبر که در در دهههای اخیر دائماً در مسائل مربوط به منطقه ما دخالت کرده و مردم بیگناه مسلمان را دستخوش سیاستهای پلید خود نموده و به خاک و خون نشاندهاند؟ کشورهایی که خود باعث این بلاها و مصائب، و دشمن آرمان ها و انقلاب مردم جمهوری اسلامی ایران هستند. آیا خیالمان راحت باشد که این صحبت شما بوی مذاکرهای جدید را به بهانه مسائل منطقهای با کشورهای بیگانه نمیدهد؟ دلواپسی امروز ما از درسهایی است که از برجام و عدم حصول وعدههای پسابرجام، عاید کشور و مردم ما شد.
اینکه گفته شود «اگر کسی از برجام خارج شود ما هم خارج می شویم» یک حادثه ساده نیست. این بازگشت به عقب است. ما در برجام از حق خودمان گذشتیم برای اثبات صلحآمیز بودن فعالیت هستهای کشورمان، و این درحالی بود که طبق فرمایش رهبر فرزانه انقلاب در پای میز مذاکره افرادی قرار داشتند، که قابل اعتماد نیستند. برای متقاعد کردن شیطان بزرگ، که امام خمینی (ره) از آن جهت فقط امریکا را مصداق «شیطان بزرگ» دانستهاند که شیطان مستکبر است و همه چیز را برای خود میخواهد و هیچ حق و سهمی برای دیگران قائل نیست و به وضوح در امور سایر کشورها دخالت نموده و استقلال آنها را با وعدههای اغواگر مورد خدشه قرار میدهد.
نکته دیگر در مورد اشاره به اصل 59 قانون اساسی است. این اصل اشاره به مورادی دارد که مسأله خیلی مهمی در مقام قانون گذاری برای کشور پیش آمده باشد. بر طبق همین اصل رفراندوم فقط از دو مجرای قانونی قابل پیگیری و انجام است: اول به دستور مقام معظم رهبری و دوم با تایید مجلس شورای اسلامی، که در مورد دوم باید به تایید شورای نگهبان قانون اساسی برسد و رئیس محترم قوه مجریه فقط میتواند در خواست دهنده این موضوع به یکی از مراجع قانونی فوق باشد.
با شنیدن این جمله برای ما این سوال مطرح شد که شما دقیقاً کدام «مسأله خیلی مهم» را در نظر دارید؟ آیا موردی هست که در رابطه با آن قانون به کفایت صحبت نکرده باشد؟ این توقع وجود داشت که ایشان اگر به دنبال بیان مسألهای هستند آن را به طور واضح و از طریق مجاری صحیح قانونی با مسئولان ذیربط در میان بگذارند. گُنگ بودن این گونه بیانات به هیچ وجه به نفع مصالح کشور نمیباشد.
مجدداً شاهد توصیه شما به مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان به سهل گرفتن در تأیید صلاحیتها بودیم. همچنین شما گواهی دادن عدهای را برای تایید صلاحیت او کافی دانسته و برای اثبات مدعای خود به غفران الهی در مورد بندهای که 40 نفر به صالح بودن او گواهی دادهاند تمسک نمودهاید.
جناب آقای رئیس جمهور باید بدانند که مباحث اَعمال فردی با انتخاب مسئولی که سرنوشت یک ملت را رقم خواهد زد کاملاً متفاوت است و قابل مقایسه نمیباشد. در مورد اَعمال فردی افراد، بنا را بر صحت فعل مسلمان میگذارند و از اصل تغافل استفاده میشود. اما در مورد انتخاب فرد تصمیم گیرنده یا برای واگذاری مناصب مهم، اسلام توصیه به تغافل ننموده است تا با شهادت گروهی از افراد، صالح بودن فرد تأیید گردد. در چنین مواردی از اصل حزم و هوشیاری استفاده میشود و باید بر اساس شواهد و قرائن، و توسط متخصصین مورد بررسی قرار گیرد. علاوه بر این، شما با این توصیه خود در حیطه وظایف مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان دخالت نمودهاید. آیا این مصداق نادیده گرفتن قانون اساسی نیست؟
آقای رییس جمهور، این انقلاب با مشارکت مردم شکل گرفته و در سالهای جنگ تحمیلی و سایر دورانهای پر خطر، با جان و خون این مردم حفظ شده است. بله، اینها مشارکت است و به همین دلیل این حکومت از آن همین مردم است نه اشخاص دیگر و اگر قرار به ارتزاق از سفره انقلاب باشد، مردم محروم و مستضعف این کشور در اولویت نشستن بر سر این سفره اند و نه مدیران. آقای رییس جمهور، مشارکت این مردم فقط به معنای شرکت در رأی گیریها و حمایت از نظام نیست.
مردم باید در همه امور مشارکت و نظارت داشته باشند. اساساً مطابق آموزههای اسلام، مردم حق دارند حاکمان را امر به معروف و نهی از منکر نمایند. همچنان که مردم حق دارند از عملکرد دولت اطلاع داشته باشند. آقای رییس جمهور امروز مردم باید از عملکرد دولت و مدیران دولتی اطلاع حاصل نمایند و نتایج تصمیم گیریهای مختلف در طول دوره ریاست جمهوری شما به ایشان اطلاع رسانی درست و صحیح شود.
در پایان ضمن درخواست از شما به عنوان رئیس قوه مجریه به منظور تمرکز بر بهبود اوضاع معیشتی و اقتصادی مردم و توجه روز افزون به مسائل و مشکلات ایشان و اجتناب از حاشیه ها، برای شما و همکارانتان به منظور موفقیت در امور اجرایی کشور ارزوی توفیق می نماییم.
اگرچه، امروز به خواست الهی و با به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی، شاهد استقلال کشور عزیزمان هستیم. ولی باید آگاه بود که امروزه کشورهای مستکبر جهان با استفاده از عامل نفوذ به دنبال ایجاد تغییر در مراکز تصمیمسازی کشورها برای انحراف این کشورها به سمت اهداف خود هستند. نمونه بارز نفوذ را شاید بتوان در سند 2030 دید که با هوشیاری مقام معظم رهبری این دسیسه با بنبست مواجه شد. وابستگی ذهنی به تفکر و روش غربی در مقابل اندیشه اسلامی، انقلابی و ایرانی، از مصادیق نفوذ است. نفوذی که با دخالت مستقیم استکبار انجام نمیشود، اما یک جنگ نرم چند بُعدی و هوشمندانه به شمار میآید.»