گروه سیاسی- هنوز امضای وزیر کشور بر پای برگه حکم شهرداری محمدعلی نجفی خشک نشده بود که در همان هفته های اول به صورت تلویحی از شهردار جدید بابت انتصاباتش انتقاد شد. به مرور این انتقادات حالت تهاجمی تری گرفت و اعضای شورا در جلسات مختلف شورا نسبت به اقدامات و رفتارهای نجفی و مدیران جدید شهری نقدهای تندتری را اتخاذ کردند.
به گزارش افکارنیوز، فضای تقابل میان مدیران شهری و اعضای شورای شهر و رسانه های اصلاح طلب تنها در چندماه اول زعامت اصلاح طلبان بر پایتخت، بسیار جای تامل دارد. دلیل اصلی این انتقادات نیز نه بر سر نوع خدمات رسانی شهری یا تعطیلی پروژه ها و برخی از فعالیت ها مانند خط 7 مترو بلکه بر سرع تقسیم پست هاست.
اصلاح طلبان با بر روی کار آمدن شورایی که کاملا در قبضه جریان مطبوع خویش اس، انتظار داشتند تا در سفره تازه پهن شده، سهم بیشتری به آنها برسد. انتظار می رفت که محمدعلی نجفی که پایه و ریشه کارگزارانی دارد در انتصاب مدیران و معاونان خویش از کسانی استفاده کند که به دولت اعتدالی وابستگی بیشتری داشته باشند. نجفی یکی از افراد اصلی دولت یازدهم و ستاد انتخاباتی روحانی در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری بود و بر کسی پوشیده نیست به کارگیری نیروهای دولتی مانند پورسیدآقایی و پیروز حناچی از وزارت راه و شهرسازی به دلیل حضور نجفی در دولت بوده است. علی رغم اینکه شهردار تهران پس از 15 سال توانست به هیات دولت راه یابد، اما این راه یافتن بیشتر به کام دولت بوده و بسیاری از مدیران دولتی، پست های به مراتب بهتری در شهرداری نصیبشان شده است.
دست فرمان نجفی به سمت شورای اول
به هر حال آنچه در این بین از اهمیت فوق العاده برخوردار است، افزایش تنش ها میان اعضای شورا و شهردار است که یادآور خاطرات شورای اول تهران است که دقیقا آنها نیز در همان ماههای نخست کلنگ اختلاف و تقابل را با شهردار وقت زدند.
حجت نظری، جوانترین عضو شورای شهر تهران در 12 آبان ماه در مصاحبه ای گفته بود: « آقای شهردار (نجفی) همراه با نظرات شورا اقدام نمیکند، معتقدم نباید شورا را در انتصاباتی که به آنها نقد وارد است، دخیل و مقصر بدانیم. تجربه شورای شهر اول نشان میدهد اینگونه اختلافات باعث بروز تنش بسیار زیادی میان شورا و شهردار شد که نتیجه آن انحلال شورای شهر اول و ناامیدی مردم از شوراها شد.» نظری از بزرگان اصلاح طلب خواسته بود که با میانجیگری مانع از افزایش اختلاف و فاصله میان شورا و شهردار شوند، امری که به نظر می رسد با افزایش اختلافات و نقدها ثمربخش نبوده است.
مروری بر برخی از رویدادهای شورای اول نشان می دهد که اصلاح طلبان همان مسیر را در حالی طی کردن هستند. مسیری که تشابهات عجیبی با دوران کنونی دارد. در زمانیکه پس از محاکمه و زندانی شدن غلامحسین کرباسچی به جرم فساد و اختلاس، نوبت شورای نخست برای انتخاب شهردار رسید، مناقشه بر سر این انتخاب بالا گرفت. از قضا مرتضی الویری که در ابتدا اعلام کرده بود تمایلی برای شهردار شدن ندارد، توانست با لابی با اعضای بلندپایه دولت نظر شورا را جلب کند و به ساختمان بهشت برود. در این بین محمد علی نجفی نیز با مطرح شدن به عنوان یکی از گزینه ها از عدم تمایلش برای تصدی این پست گفته بود ولی در نهایت خروجی شورا نام وی بود. الویری از لحاظ فکری به حزب کارگزاران سازندگی گرایش زیادی داشت. اعطای نجومی و غیر قانونی کاربری مسکونی و تجاری به زمینهای باغی شمال شهر از جمله اتهامات الویری بود. با شکایت نمایندگان شورای شهر، الویری از سمت خود استعفا داد.
از دیگر انتقادات به الویری در شهرداری تهران در زمان شورای اولی، اختیارات شهردار بود که اعضای شورا به خصوص نیروهای مشارکتی مانند اصغرزاده به دلیل این اختیارات، دست به افشاگری علیه مدیران شهری می زد. الویری در اظهارنظری در آن زمان گفته بود«برخی از اعضای شورای شهر بر این باور بودند که بایستی در کارهای اجرایی هم دخالت داشته باشند و حوزه کار خود را فراتر از یک عضو شورا و کارهای تقنینی آن میدانستند. به عنوان مثال انتظار داشتند در عزل و نصب شهرداران مناطق و مدیران شهری شهردار طبق نظر آنها عمل شود و یا حداقل از آنها مشورت بگیرد و یا برخی اوقات مصوباتی را مطرح و تصویب میکردند که با نوع کار اجرایی شهرداری و فعالیت شهردار سازگاری نداشت.» در اولین نقدها به نجفی نیز، اعضای شورا نسبت به اختیارات وی نقدهایی وارد کردند. افشین حبیبزاده، رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران با اشاره به اینکه معتقدیم برخی اختیارات شهردار تهران توسط شورای شهر باید لغو شود، گفته بود: «اختیارات شهردار در مواردی مثل بهرهبرداریها از املاک و واگذاری آن به افراد باید مجددا بررسی شود. پیشنهاد ما لغو تفویض اختیارات شهردار تهران توسط شورای شهر است.»
کارنامه درگیری های شورای اول با حضور نیروهای برجسته ای از زعمای اصلاح طلب مانند عبدالله نوری، سعید حجاریان، ابراهیم اصغرزاده و ... پر از مناقشاتی بود که برای چندسال تهران را از پیشرفت و توسعه بازداشت و نوع خدمات رسانی شهرداری باعث نارضایتی مردم شده بود. نتیجه نیز برکناری و استعفای 3 شهردار و انحلال شورای شهر توسط دولت اصلاحات بود.
با چنین کارنامه ای از سوی اصلاح طلبان در شورای شهر، بار دیگر مشاهده می شود تهرانی که به بیش از یک دهه آبادانی و توسعه عادت کرده بود، دچار روزمرگی و توقف پروژه ها و سرگمی مدیران شهری و اعضای شورا به بگو مگوهای بی حاصل شده است. در این میان انتقاد رسانه های اصلاح طلب به حمایت از اعضای شورا در نقد نجفی به پشنهاد استیضاح شهردار تهران تنها چند روز پس از ارائه گزارش 100 روزه اش ختم شده است. یکی از روزنامه های اصلاح طلب در صفحه نخست خود پیشنهاد استیضاح نجفی را ارائه داده و نوشته است: « به نظر می رسد چالش اعضای شورای شهر تهران و شهردار کمی پیچیده تر از این است که به نظر می رسد. اتفاقی که اگر از هم اکنون برایش تدبیری اندیشیده نشود، میتواند باعث بروز یأس و نا امیدی در بدنه رای این جماعت شورا شود. اعضای شورای شهر، نمایندگان تفکر مردم در بهشت هستند و باید قطب نمای خود را با مردم تنظیم کنند. سخن این است که یک پایان تلخ بهتر از تلخی بیپایان برای روابط شورا و شهرداری می تواند باشد.»
باید دید آیا ادامه فشارها به نجفی و تقابل اعضای شورای شهر و مدیران جدید به استعفا یا استیضاح شهردار 66 ساله تهران ختم خواهد شد یا روند جدیدی طی خواهد شد ولی خاطرات و تحولات شورای شهر اول که تشابه زیادی به شورای پنجم دارد، سرنوشت خوشی را نه برای شهردار اصلاح طلب و نه شورای یکدست اصلاح طلب رقم زد!