به سیم آخر زده اند؛ دیگر برایشان مهم نیست تائیدیه یک جریان را داشته باشند گویا فقط قرار است نقش اپوزیسیون را به خود بگیرند؛ محمود احمدینژاد،بقایی و مشایی و جوانفکر که در انتخابات ریاست جمهوری موفقیتی به دست نیاوردند پیکان تیز انتقاداتشان را نسب به هر چیز و هرکسی نشانه می روند تا افکار عمومی را با خود همراه کنند و در این مسیر از افشاگری و برچسب زنی هیچ ابایی ندارند.
این رفتار تا جایی پیش میرود که تعدادی از مسولان بلند پایه را متهم می کنند که از دولت وقت سکه دریافت کرده اند و این ادعا آنچنان سریع در فضای مجازی منتشر می شود که دفاتر مقامات یکی یکی دست به قلم می شوند و تکذیبیه می نویسند. وقتی خبرآنلاین درمورد این رفتارهای احمدینژاد از مجتبی ذالنوری که از نمایندگان اصولگرای مجلس دهم است می پرسد او پاسخ می دهد: احمدینژاد خود را در حالتی قرار داده است که گویا روانگردان مصرف کرده است. او این رفتارها را خلاف شرع و اخلاق می داند. وقتی پای سکوت اصولگرایان درباره بگم بگم های احمدینژاد به میان آمد، خود را از منتقدان آن بگم بگم ها معرفی کرد و گفت احمدینژاد یکی از پایه های فتنه در سال 88 بود.
مشروح گفتگوی با این نماینده اصولگرای مجلس را در ادامه بخوانید:
این روزها احمدینژاد با تیم مشاوران و معاونانش انتقاداتی را مطرح می کند که بسیار تند است و یک جدالی هم میان مسئولین به راه افتاده است این رفتار را چگونه ارزیابی می کنید؟
کاری که احمدی نژاد انجام می دهد نه اخلاقی است و نه شرعی چراکه سرتا پا دروغ است. نکته دیگر اینکه به نظر می رسد ایشان خود را در حالتی قرار داده است که گویا روانگردان مصرف کرده است نعوذبلله نمی خواهم بگویم ایشان چنین کاری کرده است اما منظورم این است که حالتشان مانند حالت افرادی که روانگردان مصرف کرده اند در یک فضای توهمی است یعنی فکر می کند 80 میلیون نفر به دنبال او هستند امروز فضای جامعه این نیست. احمدی نژاد جایگاه ریاست جمهوری و شخصیت دوم نظام بودن را وهن کند و به عنوان فردی که زمانی بعد از مقام معظم رهبری قرار داشت امروز به دنبال مشایی و بقایی افتاده است. افراد نابابابی که وزن همه چیز را با هوچی گری و زنبیل بازی و ... پایین آوردند. واقعا وقتی مردم به این فکر می کنند که رئیس جمهورشان کسی بوده است که تا چنین درجه ای جایگاه ریاست جمهوری را تنزل داده است دچار مشکل می شوند.
من نمی خواهم بگویم ما در دستگاه های دیگر مانند قوه قضائیه یا مقننه و... مشکلی نداریم بلکه مشکل وجود دارد اما راه حل آن در پیش گرفتن چنین روش هایی نیست. هدف وسیله را توجیه نمی کند به این معنا که اگر می خواهیم به کسی انتقاد کنیم به هر ابزاری متوسل شویم و با آن جایگاه بازی کنیم.
بههرحال آقای احمدی نژاد که یکباره این چنین نشده او به هر حال در طول این چند سال تا حدودی این خصلت هایش را نشان داده است چرا تا پیش از این به ویژه از سوی اصولگرایان حمایت می شد و امروز همه نقد می کنند؟
میزان حال فعلی افراد است. من معتقدم هیچ جریانی در کشور با کسی نباید عقد اخوت داشته باشد جز حول محور منافع ملی، آرمان های یک نظام و مردم تا زمانی که فردی یا جریانی در آن راستا حرکت می کند حرف و مخالفتی وجود ندارد و باید او را حمایت کنیم اما هر کجا از این مسیر منحرف شد و در مقابل منافع ملی ایستاد باید درمقابل او بایستیم.
من کاری به اصولگرا و غیر اصولگرا ندارم؛ هرکجا این دولت کار درست و خوبی انجام دهد با اینکه نقد سیاسی به او دارم وظیفه خودم می دانم از آن حمایت کنم. هرکجا هم مشکلی ببینم نقد می کنم. اگر از نظر جناح سیاسی با این دولت همراه نیستیم به این معنا نیست که اگر دولت کار خوبی انجام داد از آن حمایت نکنیم. در دوران احمدی نژاد کارهای عمرانی خوبی صورت گرفت ما از آن حمایت کردیم. اگر ما در مقابل فتنه ایستادیم برخی آن را به حمایت از احمدینژاد تعبیر کردند؛ اصلا بحث فتنه و احمدینژاد نبود بلکه فتنه در مقابل نظام بود نه احمدینژاد؛ احمدینژاد خودش یکی از پایههای فتنه بود. لذا نمی گوییم اگر ما در مقابل فتنه ایستادیم یعنی از احمدینژاد حمایت کردیم. در مورد فتنه تمام جریان سلطه پشت آن بود که همه انها را با کد می توانم بیان کنم. لذا برخی این موضوعات را به هم پیوند می دهند و تصور می کنند مقابل فتنه ایستادن یعنی تائید احمدینژاد درحالی که اینها دو مقوله جدا از هم بود؛ بله برخی کارهای احمدی نژاد خوب بود و ما از آن حمایت می کردیم اما برخی رفتار های دیگر مانند هاله نور و اعتقادات امام زمانی الکی و توهم های این چنینی را ما همان زمان هم به شدت نقد می کردیم و امروز هم نقد می کنیم. این مسائل اقتضائی است و بستگی به نوع و رفتار فرد دارد. من عادت ندارم شخص را تائید و رد کنم بلکه در مورد عملکردها نظر می دهم.
منظور من مشخصا بگم بگمهایی است که احمدی نژاد سال 88 در مناظرهها به راه انداخت و اصولگرایان هم چندان از این رفتار بدشان نیامد.
در همان سال که آن بگم بگم ها که را به راه انداخت من چندین سخنرانی داشتم و اعلام کردم آقای احمدی نژاد با این رفتار مرتکب خلاف شرع بین شدند؛ فایلهای صوتی آن سخنرانی ها موجود است؛ دلیل من برای این حرف ها دارم این است که 1- احمدینژاد یا راست می گوید چنین لیستی دارد یا دروغ می گوید اگر دروغ میگوید خلاف شرع است 2- اگر راست میگوید؛ یا در وظایف ایشان افشای چنین لیستی وجود دارد یا نیست که اگر افشای این لیست در زمره وظایفش نیست باز این رفتارش خلاف شرع است و اگر در حیطه وظایفش قرار دارد چرا آن را منتشر نمی کند آیا می خواهد امتیاز بگیرد؟! پس باز عملکردش خلاف شرع است؛ در آن مقطع من این موارد را اعلام کردم و گفتم خلاف شرع است.
بحث تخلفات احمدینژاد از اواخر مجلس هشتم خیلی مطرح شد و در مجلس نهم به اوج رسید چقدر قوه مقننه به دنبال پیگیری این تخلفات بود و هست و چرا با وجود مستندات قوه قضائیه به آن رسیدگی نکرد؟ فکر میکنید مصلحتاندیشی وجود دارد؟
من در آن زمان مجلس نبودم؛ اما فردی که در سمت ریاست جمهوری قرار دارد مصون است و معمولا تا یک خلاف متقن و برجسته که مصداق بین جرم و قابل اثبات باشد اتفاق نیفتد این مصونیت از آنها سلب نخواهد شد. اما اگر این جرم قابل اثبات باشد یا خود قوه قضائیه به عنوان مدعی العموم بتواند به موضوع ورود کند آنجا هم انتظار برخورد وجود دارد. اما در مجموع من عملکرد قوه قضائیه را در رسیدگی به تخلفات مسئولین مثبت ارزیابی نمی کنم. معتقدم قوه قضائیه نباید منتظر باشد تا از یک مسئولی شکایت شود. وقتی می بیند خطایی رخ داده است و حیف و میلی در بیت المال به وجود می آید یک شان مدعی العمومی دارد و خودش باید وارد شود و با آن برخورد کند.
صحبتهای دادستان و سخنگوی قوه قضائیه در مورد احمدینژاد را چطور ارزیابی میکنید؛ آنها گفتهاند تخلفات زیاد بوده؛ یعنی میتوان حتی گفت با فرض داشتن مصونیت، احمدینژاد 5 سال پیش که مسئولیتش تمام شد باید تخلفاتش مورد بررسی قرار میگرفت اما هیچ دادگاهی برگزار نشد؟
میگویند کسی که مسئول است افراد خیلی اسناد رو نمی کنند و شاید به این دلیل باشد که می خواهند احساس ناامنی شغلی به آنها دست بدهد. وقتی یک مسئولی کنار می رود آن زمان است که جزئیات در مورد عملکردش بیان می شود. بنابراین من فکر می کنم تا امروز هم اقدام قوه قضائیه دیرهنگام بوده است؛
البته آقای احمدی نژاد هم مشمول این فرمایش حضرت علی (ع) در نهج البلاغه می شود که « فِی تَقَلُّبِ الْأَحْوَالِ عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَالِ» یعنی در دگرگونی ها باطن افراد عیان می شود.
به عبارت دیگر باید زمانی بگذرد تا این افراد خود را نشان دهند تا در نتیجه این نشان دادنها یک مطالبه عمومی ایجاد شود. امروز آنهایی که حامی احمدینژاد بودند با دیدن این افتضاح خطاب به قوه قضائیه میگویند چرا رسیدگی نمیکنی در حالی که اگر در همان مقطع برخوردی با احمدینژاد صورت می گرفت میگفتند نمیگذارند کاری انجام دهند. لذا آنچه آقای اژهای گفته است مبنی بر اینکه در این تاخیر یک نتیجه و برکاتی هست همین است که آن طرفداران آقای احمدینژاد این حقایق را میبینند خودشان برخورد را مطالبه میکنند و دیگر قوه قضائیه به سیاسیکاری متهم نمیشود.