کارشناس مسائل سوریه، نوشت: «نشست ژنو که به ابتکار آمریکا انجام شد درباره اهمیت گفتوگو درباره نکاتی بود که دیگر با آنچه که در میدان نبرد میگذرد هیچگونه هماهنگی ندارد. درخواستهایی همانند کنارهگیری اسد و برگزاری انتخابات دموکراتیک در سوریه. هر کسی میداند که این قبیل چیزها دیگر اتفاق نمیافتد.»
بیبیسی درباره وضعیت آمریکا در سوریه مینویسد؛ تلاشهای اولیه آمریکا برای حمایت از مخالفانی که درصدد سرنگونی رژیم سوریه بودند، به نحو چشمگیری با شکست روبرو شد.
اما جوشا لندیس معتقد است که واشنگتن حالا باید تصمیم بگیرد: «آیا میخواهد در شمال سوریه باقی بماند و از دستاوردهای نیروهای دموکراتیک سوریه حمایت کند؟ گروهی که آمریکا آن را مسلح کرده، نیروهایش را آموزش داده و برای پیروزی در رقه و مناطق شمال رود فرات تجهیز کرده است.»
به اعتقاد چارلز لیستر (کارشناس ارشد انستیتو خاورمیانه) مشکلی که وجود دارد این است که: «ورای جنگ با داعش، متاسفانه بسیار دشوار است که بفهمیم آیا آمریکا واقعا سیاستی در مورد سوریه دارد یا خیر؟»
لیستر میافزاید: «این سیاست سرشار از تناقض است. به عنوان مثال، واشنگتن همچنان میگوید که اسد باید برود و دوران حکومتش به سر آمده است. اما آمریکا هنوز از هر کسی که مخالف بشار اسد باشد، حمایت نمیکند.»
نویسنده ایران را دارای دست برتر در این میدان معرفی کرده و مینویسد؛ «این بدان معنا است که ایران میتواند با اسرائیل مقابله کند. این بدان معنا است که ایران میتواند مسیرهای تجاری، بزرگراهها و مسیرهای زیارتی و همچنین خطوط لوله نفتی ایجاد کند که تا سواحل مدیترانه کشیده شود.»