«علی تاجرنیا» فعال اصلاحطلب و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم به تازگی طی یادداشتی در روزنامه الکترونیکی امید ایرانیان درباره بحث کاندیدای پوششی اصلاحطلبان نوشته است:
«از منظر اردوگاه اصلاح طلبی معتقدم که نباید فضای بی اعتمادی ایجاد شود و نباید فضا به سمتی برود که بهانهای به دست مخالفان بیافتد تا بخواهند به اقداماتی دست بزنند. چرا که این مسأله میتواند یکسری مخالفان روحانی را تهییج کند به سمت اینکه بخشی از انتظار اصلاحطلبان با تأیید نامزدیشان حل میشود.
همچنین روحانی احساس کند که اصلاحطلبان نگاهشان به بحث کاندیداتوری، الزاماً پوششی نیست.از این منظر میتوان گفت که طرح یک کاندیدای اصلاح طلب به عنوان کاندیدای پوششی میتواند معایب بیشتری داشته باشد. هر چند که این مشکل حسن روحانی است که هنوز به اصلاح طلباناعتماد ندارد.»
او همچنین میافزاید: به هر صورت در این بحث اگر چهرههای مطرح اصلاحطلبان کاندیدا شوند، کنار رفتنشان به مصلحت نیست. در شرایطی دکتر عارف ایثار بزرگی کردند که به نفع ملت و مجموعه کشور تمام شد. تکرار این کار در این شرایط و در حد شخصیتهای طراز اول اصلاح طلبی به صلاح نیست. در سطح شخصیتهای دیگر هم چون بحث از سوی مردم و اصلاح طلبان جدی گرفته نمیشود، باز هم تأثیر چندانی نخواهد داشت.
*مسئله کاندیدای پوششی یکی از مباحث مورد مناقشه در ستاد جبهه اصلاحات است.
افرادی همچون عباس عبدی و محمد هاشمی با این نظر مخالفند و کسان دیگری نیز موافق.
حامیان این تصمیم دلایل مختلفی را بیان میکنند...
از جمله اینکه ممکن است رئیسجمهور روحانی به هر دلیلی به انتخابات نرسد (اعلام انصراف کند یا ردّ صلاحیت شود) و ایضاً اینکه باید چند نفر کاندیدای سمپات روحانی در انتخابات نامزد شوند تا در مقابل سایر نامزدهای منتقد وضع موجود از روحانی دفاع کنند.(عدهای هم بحث طرح آرمانهای اصلاحطلبی را دارند که مسئلهای بهشدت کمرنگ است)
این نظرات اما از حیث تحلیلی با انقلتهایی مواجه است.
از جمله اینکه جریان سیاسی خاص از آنجا که بارها اعلام کرده است رئیسجمهور روحانی را کاندیدای رسمی خود نمیداند و برای او ستاد انتخاباتی هم تشکیل نمیدهد و با توجه به عظم همهجانبهای که برای انتخابات شورای شهر از خود نشان میدهد؛ بدیهیست که قصدی برای حضور رسمی در انتخابات ریاستجمهوری سال 96 و معرفی کاندیدای رسمی در آن ندارد.
و لذا در قبال رئیسجمهور روحانی دست به یک بازی دوگانه با محتوای أناشریک زدهاند.
به این معنا که اگر روحانی پیروز شود؛ میتوانند مدعی حمایت از وی باشند و اگر بازنده شود اینطور خواهند گفت که روحانی هرگز کاندیدای رسمی ما نبوده پس شکست انتخاباتی متوجه اردوگاه اصلاحات نیست.
با عنایت به این مفروض و نتیجه تحلیلی آن بایستی فهمید که پس علیالقاعده دلیلی ندارد ستاد جریان خاص بخواهد دست به یک اقدام مسئولیتآور مثل معرفی کاندیدای پوششی در انتخابات بزند.
در کنار این موارد، صحبتهای آقای تاجرنیا که در اردوگاه اصلاحات به صراحت مشهور است محل تأملات بیشتری را ایجاد میکند.
او فیالواقع در حال بیان این مطلب است که اصلاحطلبان بهتر آنکه اساساً کاندیدای پوششی معرفی نکنند چون روحانی دلایل زیادی برای بیاعتمادی به اصلاحطلبان دارد اما اگر هم قصد این کار را دارند بهتر است از فازهای پوششی و ضربهگیری خارج شده و به فکر تصاحب آرای اکثریت مردم باشند.
البته همانطور که اشاره شد بعید است اصلاحطلبان تن به معرفی یک یا چند کاندیدای رسمی بدهند و علیالقاعده بصورت چراغ خاموش و در حضوری غیر مسئولیتآور از کنار انتخابات ریاست جمهوری عبور خواهند کرد. (ضمن اینکه مسئله قانع کردن کاندیداهای پوششی به کنار رفتن از عرصه نیز کار بسیاری مشکلی است.)
تحلیلگران اصلاحطلب معتقدند نتیجه انتخابات شورای شهر که همزمان با ریاستجمهوری برگزار خواهد شد؛ چیزی جز تکرار نتیجه انتخابات اسفندماه 94 نیست و میتواند زمینه بهتری را برای حضور اصلاحطلبان در انتخابات 1400 فراهم کند.