"دوناد ترامپ"، رئیس جمهور جدید آمریکا اخیرا سخنان نگران کننده و تحریک آمیزی را درباره لزوم افزایش زرادخانههای هستهای ایالات متحده ایراد کرده است.
«دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا اعلام کرده است که خواهان تضمین دستیابی آمریکا به «برترین زرادخانه اتمی جهان» است و گفت که این کشور از ظرفیت خود برای تولید تسلیحات اتمی عقب مانده است.
وی بر این مسئله تاکید کرد که هرگز نمی خواهد در زمینه تسلیحات اتمی از رقبای خود عقب بماند. وی با این اظهارات در اصل از رقابت تسلیحات اتمی در دنیا استقبال کرده که این مسئله به زعم بسیاری کارشناسان بین المللی و غربی عواقب فاجعه باری را برای جهانیان به همراه خواهد داشت.
در ارتباط با این مسئله و عواقب آن گفتگویی را با پروفسور دکتر "توماس یاگر"، متصدی کرسی استادی سیاست بین الملل و سیاست خارجی دانشگاه کلن آلمان و عضو هیات علمی موسسه سیاست اروپایی در آلمان و از تحلیلگران برجسته این کشور انجام داده ایم که به شرح زیر است.
رئیس جمهور جدید آمریکا اعلام کرده است که می خواهد زرادخانههای تسلیحات اتمی ایالات متحده را افزایش داده و آمریکا را در راس مجموعه قدرت های تسلیحاتی در دنیا قرار دهد. به اعتقاد شما عواقب چنین تصمیمی چیست؟پروفسور یاگر: ترامپ از سیاست صفر جهانی سلف خود باراک اوباما روی بر می گرداند. هیچ یک از برنامه های اوباما دیگر وجود ندارد. همه چیز توسط ترامپ تغییر داده شده است و این مسئله همچنین درباره سیاست تسلیحات اتمی مبنی بر اینکه سلاح های اتمی و گسترش آن در سطح جهانی محدود شود صدق می کند.
ترامپ به این ترتیب از یک طرف به آن دسته از نیروهایی واکنش نشان می دهد که یک دشمن ژئوپولیتیک مهم را در قدرت هستهای روسیه می بینند و از آنجایی که روسیه سلاح های اتمی خود را مدرن می کند حالا همچنین ایالات متحده هم این کار را می کند. هم زمان هر دو کشور به این ترتیب از دیگر کشورهای دارنده سلاح های اتمی که از پتانسیل های کمتری در این زمینه برخوردارند فاصله می گیرند. اینکه آیا آمریکا تسلیحات اتمی خود را مدرن کرده و خود را برای رویارویی های هیبریدی آماده خواهد کرد را شما خواهید دید. چنین افزایش بودجه دفاعی همچنین باید ابتدا جذب شود.
اما مسلما حداقل در یک مسئله دونالد ترامپ در مسیر راه پیشینیان خود قرار دارد و آن اینکه آمریکا را از نظر نظامی به گونهای تجهیز کند که از هیچ کشور و گروه دیگری ترسی نداشته باشد. اینکه آیا گسترش سیاست بازدارندگی آمریکا همچنین به اروپا هم گسترش می یابد مسئلهای است که مطمئنا به منافع اقتصادی خارجی و جدیدی مربوط می شود.
ادامه رویکرد خلع سلاح هستهای از طرف روسیه و آمریکا دیگر بعید است
ترامپ قرارداد کاهش تسلیحات اتمی استراتژیک با روسیه موسوم به استارت را توافقی یک جانبه و بد ارزیابی کرده است. نظر شما در این باره چیست؟
پروفسور یاگر: مسئله خلع سلاح هستهای این دو قدرت مهم هستهای (آمریکا و روسیه) حالا از هر دو طرف بسیار بعید شده است. این دو قدرت هستهای مهم از این راه میدان مانور نظامی جدیدی را برای خود ایجاد می کنند.
انتظار پیش برد روند خلع سلاح اتمی از طرف ترامپ نمیرود
بهر حال مفهوم این گونه اظهارات ترامپ به سختی قابل درک است چرا که تا به حال این طور فرض می شد که وی بیشتر چین را به عنوان رقیب بین المللی خود ارزیابی می کند تا روسیه. با افزایش تسلیحات هستهای هم روسیه و هم آمریکا فاصله خود با دیگر کشورها در این زمینه را بیشتر می کنند. در هر حال انتظار نمی رود که ترامپ در آینده نزدیک با طرح های خلع سلاح اتمی ظاهر شود. این مسئله بسیار به سیاست داخلی آمریکا مربوط می شود، تقویت ارتش آمریکا و ایجاد شرایط زندگی بهتر برای کهنه سربازان آمریکایی از وعده های انتخاباتی ترامپ بوده است. حتی اگر تقریبا نیمی از شهروندان آمریکایی سیاست های ترامپ را رد کنند اما دو سوم این را مطلوب و خوب می دانند که وی به وعده های انتخاباتی خود پایبند باشد. این تصویر متفاوتی نسبت به دیگر سیاستمدارانی که بر خلاف وعده های خود عمل می کنند به ترامپ می دهد.
لغو برجام از طرف ترامپ بعید است
ترامپ همواره توافق هستهای ایران با غرب را مورد انتقاد قرار داده و آن را بدترین توافق همه زمان ها نامیده است. آیا ترامپ می تواند این توافق را لغو کند و در این صورت عواقب آن چه خواهد بود؟
پروفسور یاگر: اینکه آمریکا توافق هستهای با ایران را لغو کند بعید به نظر می رسد چرا که عواقب بین المللی چنین اقدامی قابل پیش بینی نیست. اما این بدین مفهوم نیست که شرایط برای 4 سال آینده به همین شکل باقی می ماند. خیلی چیزها به این مسئله مربوط می شود که مناسبات بین المللی بخصوص روابط با روسیه و کشورهای اروپایی چگونه توسعه می یابد. این مسئله در حال حاضر به صورت قطعی قابل پیش بینی نیست. اگر آمریکا به دنبال فسخ این قرار داد باشد در این صورت دو احتمال وجود دارد؛ آمریکا یا تلاش می کند ائتلافی از کشورها را بسازد که از فسخ این قرارداد حمایت می کنند و این اقدام مدت طولانی زمان می برد تا خود را نشان دهد و ترامپ برای این منظور باید ابتکار عمل های مناسبی را در پیش گیرد. یا اینکه آمریکا به صورت یکجانبه و به تنهایی فسخ این قرارداد را اعلام می کند و به این ترتیب خود را در بین دیگر قدرت های حاضر برای انعقاد این توافق منزوی می کند. اما چنین رویکردی زمانی قابل تصور است که که آمریکا مناسبات سابق خود را نادیده بگیرد که در حال حاضرصحبتی از این نیست و قابل انتظار نیز نمی باشد.
یاگر در عین حال که فسخ برجام را قابل انتظار ندانست درباره عواقب چنین اقدامی گفت: در هر صورت نتیجه این خواهد بود که بازگشت ایران به روابط بین المللی که بخصوص بسیاری کشورهای اروپایی به آن امیدوار بودند پایان می یابد.
به اعتقاد شما سیاستهای ترامپ میتواند به رقابت تسلیحاتی جدیدی در دنیا منجر شود؟
پروفسور یاگر: صرف نظر از اینکه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا شده است برخی علامت ها مبنی بر تلاش برای تقویت و تجهیز تسلیحات در دنیا وجود دارد. سیاست های ترامپ در این راستا چندان تاثیر گذار نیست. اولین دلیل آن این است که روسیه مهم ترین منبع توانایی خود را در ارتش می بیند و همچنان به افزایش تسلیحات برای بالا بردن نفوذ بین المللی خود ادامه می دهد.
وی همچنین به رقابت چین با آمریکا در این عرصه اشاره کرده و در ادامه گفت: اتحادیه اروپا باید اقدامات بیشتری برای پایداری سیاست امنیتی در محیط جغرافیای سیاسی خود انجام دهد چرا که در غیر این صورت با مرزهای باز نمی تواند کنترلی بر هجوم پناهندگان داشته باشد. در این میان رقابت های منطقه ای در خاورمیانه هم به بقیه رقابت های تسلیحاتی اضافه شده است.
تحت ریاست جمهوری باراک اوباما هم آمریکا بودجه نظامی عظیمی داشت و اینکه "دونالد ترامپ"، بار دیگر این بودجه را افزایش می دهد دلایل بین المللی و سیاست داخلی دارد. مطمئنا کشورهای دیگر به این مسئله واکنش نشان می دهند.
وی در عین حال به دلایل و مشکلات مالی در بسیاری کشورها احتمال افزایش بودجه نظامی و تسلیحاتی از طرف آن ها را در چنین شرایطی بعید به نظر دانست.
مسئله جدی در اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا باید چه موضعی را در قبال ترامپ اتخاذ کند؟
پروفسور یاگر: اتحادیه اروپا در برابر مسئله جدی قرار دارد چرا که برخی کشورها از منطق نظامی در روابط بین المللی روی گردان شده اند و برخی دیگررویکردی خلاف آن را دارند، این فرهنگ استراتژیک در فرانسه، انگلیس و آلمان بسیار متفاوت از ایتالیا، لهستان و یا یونان است. البته همه کشورهای اروپایی بر این مسئله تاکید دارند که اتحادیه اروپا باید در این راستا یک خط و مشی مشترک را در پیش گیرد اما این رویکرد چگونه باید باشد را هیچ کس نمی داند.
برای کشورهای اروپایی تنها یک راه برای افزایش نفوذ وجود دارد و آن اینکه بر اساس شایستگی ها و توانایی های خود سعی کنند برای قدرت اجرایی ترامپ این مسئله را آشکار کنند که در کجاها ابزاری برای همکاری بیشتر وجود دارد. کشورهای اروپایی نمی خواهند روی همکاری ها با ایالات متحده انصراف دهند اما موازی با آن شرایطی را فراهم می کنند که آمریکا رفتارهای اروپایی را بفهمد. تا به حال این طور به نظر نمی رسد که کشورهای اروپایی نفوذ پایداری بر ترامپ داشته اند.