راز حمایت مشروط اصلاح‌طلبان از روحانی چیست؟

چند ماهی است که برخی چهره‌های حاضر در جناح موسوم به اصلاح‌طلب، از "حمایت مشروط" و حتی احتمال حمایت از گزینه‌ای غیر از حسن روحانی در انتخابات آتی سخن به میان می‌آورند. یکی از صریح‌ترین حرف‌ها در این باره را شاید روزنامه اعتماد از قول منتجب‌نیا (قائم‌مقام حزب نیمه تعطیل اعتماد ملی) منتشر کرد:

«در اینکه اصلاح‌طلبان هر چه زودتر باید وارد مقدمات انتخابات ریاست جمهوری شده و فرصت را از دست ندهند، تردیدی نیست. در سال 92 با تدبیر بزرگان اصلاحات و شورای هماهنگی بدون هیچ‌گونه مذاکره‌ای آقای عارف کناره‌گیری کرد. بنابراین یک جانبه از آقای روحانی حمایت کردیم، بدون اینکه شرط و شروطی داشته باشیم. چنین رویکردی از نظر سیاسی در دنیا مردود است. ائتلاف باید همراه با معامله و مذاکره طرفین باشد. کسانی که عامل پیروزی یک فرد هستند باید سهمی در اداره امور داشته باشند».  منتحب نیا در همین گفت‌وگو روحانی را تهدید کرد که ممکن است به جای او یک آلترناتیو هم معرفی  کنند.

 

علی شکوری‌راد نیز در گفت‌وگویی در 11 مرداد ماه با روزنامه اعتماد این‌گونه مطرح کرد که «عده‌ای -از اصلاح‌طلبان- معتقدند بدون اما و اگر باید از همین امروز اعلام کنیم که تنها و تنها از حسن روحانی حمایت می‌کنیم. در مقابل، عده‌ای دیگر می‌گویند تداوم حمایت اصلاح‌طلبان از روحانی باید منوط به بررسی عملکرد وی و آغاز گفت‌وگوهای سازنده با روحانی و دولت‌مردانش باشد. آن‌ها حمایت بی‌چون و چرا از روحانی را معادل نفی نقد او می‌دانند و معتقدند مسدود کردن راه نقد دولت با اعلام حمایت بی‌چون و چرا عدول از هویت اصلاح‌طلبانه است.»

از سوی دیگر محمود صادقی عضو فراکسیون امید مجلس به روزنامه آفتاب یزد می‌گوید: «می‌توان به نیروهای آلترناتیو اصلاح‌طلب در کنار حسن روحانی نیز فکر کرد. می‌توان به این سناریو هم فکر کرد که عیبی ندارد برخی آلترناتیوها در کنار ایشان مجال بروز و ظهور داشته باشند. فضا باید به گونه‌ای باشد که افراد این آزادی را داشته باشند که در عرصه انتخاباتی حضور یابند در واقع نباید موضوع را تابو کنیم و یا یک سویه به مسئله نگاه کنیم».

بنابراین می‌توان اینگونه جمع‌بندی کرد که به‌موازات اصرار برخی چهره‌ها بر حمایت قطعی اصلاح‌طلبان از روحانی، برخی دیگر از مشروط بودن آن سخن می‌گویند و برخی نیز با سخن گفتن از فکر کردن به آلترناتیو اصلاح‌طلب در کنار روحانی، به نوعی رئیس جمهور را تهدید به عدم حمایت می‌کنند.

از مجموع این سخنان برمی‌آید که اصلاح‌طلبان برای انتخابات سال 96 به دنبال این هستند تا در برنامه‌ریزی‌ها و انتصابات در دولت با روحانی مذاکره و مفاهمه داشته باشند و سهم‌گیری کنند.

شرط و شروط گذاشتن اصلاح‌طلبان برای روحانی به قدری جلوه کرد که عبدالله ناصری عضو شورای مشورتی اصلاحات در واکنش به این سخنان گفت «اصلاح‌طلبان هیچ‌وقت برای حمایت از روحانی در انتخابات 96 شرط و شروط نمی‌گذارند.» ناصری در واکنش به اظهارات منتجب‌نیا مبنی بر اینکه حمایت از روحانی مشروط برافزایش سهم اصلاح‌طلبان در دولت آینده است، تصریح کرد: «این سخنان نظر شخصی منتجب‌نیا است، زیرا چنین بحثی اصلاً در مجامع و شوراهای اصلاحات مطرح نشده است و موضع جریان اصلاحات هم نیست.»

 

البته پس از انتشار خبر دیدار حسن روحانی با موسوی‌خوئینی‌ها در روزنامه آرمان در 26 مردادماه سال جاری، عبدالله ناصری که مدتی پیش مشروط بودن حمایت اصلاح‌طلبان از روحانی را تکذیب کرده بود، این بار با تائید دیدار «برخی از بزرگان جریان اصلاحات» با روحانی، از شرط و شروط آن‌ها برای حمایت از روحانی خبر داد و گفت «به‌عنوان نمونه یکی از بزرگان جریان اصلاحات به‌صراحت به آقای روحانی عنوان کرده که اگر همین مسیر خود را در آینده نیز ادامه بدهد ممکن است پایگاه رأی خود را از دست بدهد و سال 96 در پاستور نباشد. این چهره برجسته جریان اصلاحات همچنین به آقای روحانی ضرورت تغییر در برخی نگرش‌ها و مدیریت‌های دولت را گوشزد کرده است.»

وی در خصوص این دیدار به روزنامه آرمان می‌گوید: «در این جلسه که در منزل آقای روحانی برگزارشده به آقای روحانی در این زمینه هشدار‌های لازم داده‌شده که ایشان دارای سازمان رأی مستقل نیست و نباید با طناب پوسیده برخی افراد به چاه برود. بدون شک سازمان رأی آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده جریان اصلاحات خواهد بود و کسی نمی‌تواند این مسئله را کتمان کند. اگر کسی دچار توهم شده و احساس می‌کند آقای روحانی جدا از آرای اصلاح‌طلبان می‌تواند رئیس‌جمهور شود سخت در اشتباه است و این اشتباه ممکن است به قیمت بسیار گزافی تمام شود.»

با این مصاحبه‌ها و اظهارنظرها و اعلام رسمی جزییات این دیدار می‌توان یک پیام مهم را دریافت و آن اینکه جریان اصلاحات در پی حمایت از حسن روحانی است اما می‌خواهد با فشار رسانه‌ای و رایزنی‌ بزرگان این جریان، روحانی را مجاب به گردن ‌نهادن به‌شرط و شروط آنها کند.

شاید اصلاح‌طلبان که از عدم پایبندی روحانی به خود در سه سال اخیر که بزرگ‌ترین نمونه‌اش ائتلاف با جریان لاریجانی در ریاست مجلس بود، واهمه دارند و نگرانند تا در صورت حمایت از وی، سرشان بی‌کلاه بماند و نتوانند در دولت دوازدهم جایی داشته باشند، حمایت خود را از روحانی مشروط کرده‌اند.

اما سوالی که در این میان مطرح است، این است که چرا اصلاح‌طلبان اینگونه از روحانی حمایت می‌کنند و اجازه نمی‌دهند نامزد دیگری از این جریان وارد کارزار انتخابات شود؟ آیا در صورت نپذیرفتن شروط اصلاح‌طلبان توسط روحانی، اصلاحات گزینه‌ای برای جایگزین کردن در انتخابات 96 دارد؟ سوال مهم‌تر این است که این جریان که با مسجل شدن شکستش در انتخابات 92، محمدرضا عارف را با فشار از گردونه رقابت حذف کرد و روحانی را با آن سابقه اصولگرایان سنتی به معاون اول خود ترجیح داد، چطور می‌خواهد در سال 96 آلترناتیوی از جریان اصلاحات در مقابل روحانی معرفی کند؟

آنگونه که از شرایط پیداست، اطلاح‌طلبان مطمئن هستند که با مهره‌های خود شانسی برای پیروزی و حتی برد نمایشی هم ندارند و سعی می‌کنند با حمایت مشروط از روحانی، روزنه‌‌های تنفس و حیات سیاسی خود حفظ کنند.

اصلاح‌طلبان در سال 92 نیز با کنارگذاشتن معاون اول دولت اصلاحات، از حسن روحانی حمایت کردند تا بتوانند تا حدودی در ساختار سیاسی ایران خود را بازسازی کنند. این جریان که پس از فتنه 88 و به دلیل نقش فعال سران آن در ایجاد اغتشاشات و ناآرامی‌ها در کشور، پایگاه اجتماعی خود از دست رفته می‌دید، سعی کرد در سال 92 به جای سرمایه‌گذاری بر یک چهره شناخته شده اصلاح‌طلب که زمینه رای‌آوری ندارد، برروی کسی سرمایه‌گذاری کند که با شعار اعتدال و خارج از دایره اصلاح‌طلبی در عرصه انتخابات حضور داشت.

حجت‌الاسلام حسن روحانی که در سال 92 کاندیدای نهایی جریان اصلاحات شد، حیات سیاسی خود را در جامعه روحانیت مبارز سپری کرد و شاید بتوان انتخابات ریاست جمهوری 92 را نخستین انتخابات در سپهر سیاسی ایران برشمرد که در آن جریان چپ سنتی به دلیل بحران هویت مجبور به انتخاب و معرفی فردی از تشکل رقیب سنتی خود به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد که حتی در هیچ مقطعی از فعالیت سیاسی خود گرایشی به جریان و دیدگاه چپ نداشته و همواره به عنوان یک چهره راست سنتی شناخته شده است.

در واقع مجمع روحانیون مبارز در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم، عضو شورای مرکزی تشکلی را به عنوان کاندیدای خود معرفی می کند که 29 سال پیش با ادعای داشتن اختلافات گسترده از آن منفک شد.

بنابراین مشخص است که جریان اصلاحات اطمینان داشت که با مهره خود شانسی برای پیروزی ندارد البته بحران هویت و نداشتن پایگاه اجتماعی و انسداد درونی در جریان اصلاحات، نیز می‌تواند دیگر دلایل جریان اصلاحات برای حمایت از روحانی باشد. درواقع اصلاح‌طلبان به یک معامله پرسود تن دادند؛ هم با حمایت از یک چهره راست سنتی، سهمی از دولت یازدهم گرفتند، هم ریسک شکست در انتخابات را به جان نخریدند و اگر آن فرد شکست می‌خورد، این شکست به پای جریان اصلاح‌طلب نوشته نمی‌شد.

حالا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم می‌توان از اظهارنظرها و سخنان چهره‌های اصلاح‌طلبان دریافت که قرار است سناریو سال 92 تکرار شود لذا مشخص است که «قحط‌الرجالی» در اردوگاه اصلاح‌طلبان تا حدی است که آنان برای حضور در انتخابات با عطش فراوان دم از حمایت از حسن روحانی می‌زنند...