«العبد یدبر و الله یقدر؛ خدا تقدیر کرد ما نیز تدبیر میکنیم. تدبیر ما این است که دانشگاه فرهنگیان نباید باشد و تقدیر ما این بود که در راس این دانشگاه قرار بگیریم.» این گفتههای مهر محمدی سرپرست فعلی دانشگاه فرهنگیان است کسی که در تاریخ دانشگاههای کشور رکورد سرپرستی سه ساله یک دانشگاه را در دست دارد و در آن جا خوش کرده است. کسی نمیپرسد چرا پس از گذشته ۳ سال تکلیف ریاستش معلوم نمیشود؟! او از مخالفان دیرینه تاسیس و ایجاد دانشگاه فرهنگیان است اما اینکه چرا بر مسند ریاست آن تکیه زده سوالی است که دولتیها باید پاسخگو باشند. رکورد بیسابقهای که امروز گریبان حوزههای مختلف آموزشی، پژوهشی و دانشجویی این دانشگاه را گرفته، جبراً نتیجهی همین فضا است.
نفس دانشجو-معلمها به شماره افتاده
سیاستهای اتخاذ شده یکی دو سال گذشته در جذب دانشجو و عدم استخدام آنها در سیستم آموزشی کشور کمر این دانشگاه را خم کرده است. از دوندگی برای شرکت در آزمون استخدامی تا اما و اگرهای استخدام در آموزش و پرورش نفس امید دانشجویانی که روزی قرار است معلمان این مرز و بوم باشند سخت گرفته است. معوقات ورودی های ۹۳ و ۹۴ یک و سال اندی می شود روی هم تلمبار شده اما در جیب دانشجو معلم های ما یک هزار تومانی هم نرفته است! دانشگاه فرهنگیان در پروژه نامحسوس نابودسازی مشکوکی قرار گرفته است و این حقیقتی است که ما از زبان اعضای هیات علمی آن نیز شنیدهایم. طبق بررسی های انجام شده، مدرسان دانشگاه فرهنگیان در هنگام تبدیل به عضو هیات علمی در اواخر سال ۱۳۹۳ با قوانین ساختگی و مضحک بیشتر پایه های خود را از دست دادند و علت این تنزل از طرف مدیر دانشگاه؛ کمبود بودجه و نداشتن بودجه کافی در دانشگاه عنوان شد. این تنزل پایه، تا هم امروز نیز ادامه داشته و باعث ایجاد نارضایتی در بین اعضای هیات علمی دانشگاه شده است.
این مدیران خوش شانس از کجا آمدهاند؟
تتزل پایه اعضای هیات علمی پس لرزه های ورود مدیران وارداتی به این دانشگاه بخت برگشته بود که حالا همه این اعضا را از خواب بیدار کرده است. به طوری که کلیه مدیران ارشد و حتی میانی این دانشگاه با نیروهای وارداتی اشغال شده است. به همین خاطر به بررسی روزمه کاری مسئولین مختلف در معاونت های این دانشگاه می پردازیم که پرده از مشکلات بسیاری بر می دارد.
معاونت آموزشی و تحصیلات تکمیلی: ایشان انتقالی از دانشگاه شهید باهنر کرمان و پژوهشکده تعلیم و تربیت وزارت آموزش و پرورش است که به صورت غیرشمول و غیررسمی در دانشگاه فرهنگیان به سمت عضو هیات علمی و آموزشی تبدیل شده است. در این بخش عمده ترین ضربههای مهلک و کشنده به پیکره و سیستم دانشگاه فرهنگیان وارد شده است و بیشترین نارضایتی و کمبود اخلاق حرفهای و دانشگاهی در این حوزه قابل مشاهده است به طوری که همگان اذعان به بی کفایتی و فلج علمی مدیریتی این بخش از دانشگاه فرهنگیان دارند.
معاونت توسعه، مدیریت و منابع: ایشان عضو هیئت علمی دانشگاه رجایی هستند و علی رغم اقدامات مطلوب نسبی در این حوزه به دلیل این که اخیراً معاون این بخش توسط نهادهای خارج از دانشگاه و مدیریت دانشگاه سفارش و جایگزین فرد قبلی با عملکرد بسیار نامطلوب گردید؛ به همین خاطر تعارض جنگ مدیریتی داخلی در مدیریت دانشگاه بین ایشان و سایر معاونین و حوزه ریاست برقرار است و باعث آسیبهای بسیاری از مشروعیت دانشگاه گرفته تا حوزههای صنفی و دانشگاهی و مدرسان شده است.
معاونت دانشجویی: این فرد انتقالی از آموزش و پرورش شهرکرد است که بدون ضابطه و داشتن حداقل شرایط در رأس این بخش مهم منصوب شده است. وی نه عضو هیات علمی است و نه سابقه مدیریتی و آموزشی در مراکز تربیت معلم را داشته. با این همه امروز در یک پست مدیریت مهم دانشگاه به کار گرفته شده.
معاونت پژوهشی و فناوری: او از اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید رجایی است و در مدت مدیریت خود هیچ کاری جز وارد کردن افرادی به جهت ورود به دانشگاه و گماردن آنها در پستهای مدیریتی و تلاش برای انتقال دائم آنها نداشته است؛ انصافاً خیلی خجالت آور است که گفته شود دانشگاه دارای معاونت پژوهشی است.
معاونت فرهنگی: ایشان از اعضای هیئت علمی پیمانی دانشگاه تربیت مدرس است که آن قدر ضعیف و عملکردی ناامید کننده دارد که باز کردن ابعاد فاجعه، نیاز به زمان دارد.
معاونت نظارت، ارزیابی و تضمین کیفیت: وی عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس است. این معاونت ساختگی فقط به جهت رفاقت ریاست دانشگاه با شخص معاون به وجود آمده معاونتی که حداکثر تلاش آن میتواند در حد اداره کل اداره شود و اکنون این که چرا تبدیل به معاونت شده است قابل بررسی و تامل است.
مدیریت امور پردیسهای استان تهران: این فرد بازنشسته و از اعضای هیئت علمی قراردادی دانشگاه آزاد اسلامی میباشد که به واسطه انجام ماموریتهای شخصی مدنظر ریاست دانشگاه و رفاقت با ایشان در رأس مدیریت تهران قرار گرفته است.
لازم است عنوان شود در تمام مراکز علمی و دانشگاهی دنیا مدیران دانشگاه و دپارتمانها معمولاً از اعضای هیئت علمی همان دانشگاه انتخاب میشوند؛ در ایران نیز معمولاً هیئت رئیسه و تصمیم گیران دانشگاهی از میان هیئت علمی همان دانشگاه بوده و دانشگاه توسط هیئت علمی دانشگاههای غیر، اشغال نمی شود. اما در دانشگاه فرهنگیان کلیه مدیران ارشد و حتی میانی با نیروهای وارداتی اشغال شده اند به عنوان مثال از شرکت نفت، دانشگاه آزاد و ... چه سنخیتی می توان به دانشگاه فرهنگیان پیدا کرد؟!
این پایان تراژدی دانشگاه فرهنگیان نیست. جمعی از اعضای هیات علمی این دانشگاه در تماس های مکرر با خبرگزاری دانشجو از کارشکنی مسئولین در جذب دانشجویان پرده برداشتند. طبق گفته آنها الان آقای مهرمحمدی و روحانی مشق تمام نشده آقای هاشمی و نجفی را به انجام میرسانند چرا که برخلاف موازین امام و رهبری که میگفتند هر کس در راه تربیت معلم قیام کند بداند که قیام الهی است در صدد تضعیف این دانشگاه برآمدهاند. بهمن ۹۱ اولین ورودی ها وارد این دانشگاه شدند که با جذب ۲۱هزار و ۷۰۰ نفر کار دانشگاه آغاز شد. ۲۴ شهریور ۹۲ و ورود مهر محمدی به دانشگاه سالی بود با وجود روی کار آمدن دولت جدید هنوز خط و مشی دولت قبل در دانشگاه فرهنگیان حاکم بود و وی نتوانست مخالفت صریح خود را در جذب دانشجوعنوان کند به همین خاطر ۱۷ هزار نفر دیگر جذب شدند.
شروع سال ۹۳ اما، شروع ریزشی در ساختار این دانشگاه بود. خیلی از معاونین و پس ازآنها مدیر کلها از صافی مهر محمدی رد شدند و برای همیشه از این دانشگاه رفتند آن هم به این دلیل اینکه موضعشان در جذب دانشجو با سرپرست دانشگاه همسویی نداشت. حالا نوبت به پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش رسیده بود. طبق گفته کسانی که جز بیرون شدگان این دانشگاه هستند آقای فانی صراحتا در جلسهای خصوصی به مهر محمدی گفته بود دیگر نمیگذارم جذب دانشجو به این راحتیها باشد چرا که بودجه کافی برای معوقات دانشجوهای ۱۸ ساله و تحصیل چهارساله آنها را نداریم! از بد ماجرا همان سال فانی در گفت وگویی تلویزیونی کمبود ۴۰ هزار نفری نیروی انسانی را لو میدهد و موجب میشود با وجود مخالفتهای از پیش ساخته شده برای کسر کردن میزان جذب دانشجو، ۱۲ هزار و ۵۰۰ نفر دیگر جذب دانشگاه شوند. در همان روزها بود که خبر مخافت شورای عالی انقلاب فرهنگی با به ریاست رسیدن مهر محمدی عنوان شد. حجت الاسلام محمدیان و رحیم پور ازغدی از جمله مخالفان سرسخت او بودند و یکی ازدلایل طولانی شدن مدت سرپرستی مهرمحمدی شاید همین مخالفتهای سفت و سخت باشد چرا که طبق قانون بازه زمانی سرپرستی دانشگاه بین سه تا شش ماه است و مهر محمدی سه سالی میشود لنگ در هوا سرپرست مانده است.
یکی از اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان در گفتوگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو در خصوص مشکلات پیش آمده برای این دانشگاه گفت: متاسفانه دانشگاه فرهنگیان توسط یک عده مدیران وارداتی اشغال شده که پیامدهای بسیار جبران ناپذیری را در دانشگاه به بار آورده است. اگر بخواهم اقدامات کلی سرپرست فعلی دانشگاه را بیان کنم در سه کلمه رکود، پس رفت و نابودی دانشگاه خلاصه میشود.
وی با طرح این سوال که مطالبه ما از مسئولین این است که بگویند آیا هیئت علمی خود دانشگاه پتانسیل و ظرفیت مسئولیت پذیری ندارند که نیروهای مدیر ما صفر تا صد وارداتی هستند تصریح کرد: این اتفاق تبعات زیادی را به همراه داشته است به طور مثال تغییر سرفصل رشتهها در هر دانشگاهی یک امر طبیعی است اما دانشگاه فرهنگیان با وارد کردن افراد ناشناس در پستهای مدیریتی درصدد تغییر سرفصلها بنا به میل شخصی خود است یعنی اساتید وارداتی در کمیتهها برای رشتههای دانشگاه فرهنگیان نسخه میپیچند. حضور اعضای هیات علمی رسمی در این کمیتهها یا اصلا نیست یا خیلی اقلیت است به همین خاطر در رای گیری سر مسائل مهم ما تاثیری در نتیجه گیری نداریم. شما در کجای دنیا دیدید که یک دانشگاه در طول ترم تحصیلی بین ماههای آبان و آذر دانشجویان را با تهدید از یک دانشکده به دانشکده دیگر منتقل کنند؟
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان در خصوص این که آیا شکایتی به مراجع قانونی در خصوص اقدامات غیرقانونی مسئولین دانشگاه کردهاند یا خیر گفت: برای ما چیزی که خیلی دردناک است این بود که وقتی به نمایندگان محترم مجلس علی الخصوص نمایندگان کمیسیون آموزش و تحقیقات مراجعه کردیم فکر میکردیم از صفر تا صد قضیه اطلاعی ندارند و قرار است ما یک سری اطلاعات را به آن ها بدهیم اما پس از مراجعه متوجه شدیم اطلاعات آنها خیلی بیشتر از ما است اما این که چرا هیچ اقدامی نمیکنند برای همه ما جای سوال دارد.
دانشگاه فرهنگیان ادای دین آقای وزیر به رفیق قدیمی اش است
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان ضمن اشاره به اینکه دانشگاه فرهنگیان ادای دین آقای وزیر(فانی) به رفیق قدیمی اش (مهرمحمدی) است گفت: به همین خاطر دانشگاه فرهنگیان گوشت قربانی شده است سوال ما این است که اگر شورای عالی انقلاب فرهنگی با ریاست مهر محمدی مخالفت دارد چرا اقدامی برای تعیین تکلیف وضعیت آن نمی کند؟
وی در پایان سخنان خود در خصوص درس کارورزی در دانشگاه فرهنگیان گفت: این درس از دیرباز یکی از مهمترین درسهای تربیت معلم بوده است که دانشجو معلمان را برای تدریس و نقش معلمی آماده میکند، هم چنین مهارتهای معلمی را نیز آموزش می دهد اما دانشگاه فرهنگیان سه سالی می شود که این واحد درسی را به آن شکل که باید ندارد و این درس از ماهیت اصلی خود نیز خارج شده است. توضیح درباره فاجعهای که در این خصوص رخ داده نیازمند ساعتها مصاحبه و صحبت است اما در این خصوص همینقدر بگویم که دانشگاه فرهنگیان تبدیل به یک تراژدی تلخ شده است.
ماده ۲۸ چه بر سر دانشگاه آورد؟
سال گذشته و در کمال ناباوری طبق دستور سرپرست این دانشگاه و ماده ۲۸ دانشجویان فارغ التحصیل مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد رشتههای دیگر با یک آزمون ورودی جذب این دانشگاه می شوند. ماده ۲۸ در واقع دور زدن اساسنامه دانشگاه فرهنگیان است. ماجرای این ماده از این قرار است، در مواردی که دانشگاه فرهنگیان بعضی رشتههای خاص را ندارد و آن رشته مورد نیاز مملکت و آموزش و پرورش است مثل رشتههای فنی، به دانشگاه اجازه داده میشود تعداد محدودی از فارغ التحصیلان دانشگاههای دیگر را برای آموزش مهارت معلمی جذب کند. در این بین سرپرست دانشگاه سعی دارد جذب دانشجو از طریق کنکور و ورود جوانانی در رنج سنی ۱۸ سال را کاهش و در مقابل فارغ التحصیلان حدودا ۳۰ ساله را آماده و بدون صرف هزینه بیشتر برای تربیتشان وارد بدنه آموزش و پرورش کند.
عمق ماجرا اما فراتر از این حرفهاست. دستهای پشت پرده لابی باز این دانشگاه با تکیه بر این ماده که حالا اعضای هیات علمی از آن به نام ماده نابودگر یاد می کنند به فکر تعطیلی ۱۵ رشته از میان رشتههایی میافتند که هر ساله این دانشگاه به واسطه آنها دانشجو جذب و برای معلمی تربیت میکند. رشتههایی همچون: آموزش زبان انگلیسی، آموزش زبان عربی، آموزش ادبیات فارسی، آموزش جغرافیا، آموزش فیزیک، آموزش ریاضی و ... از جمله رشتههایی هستند که دانشگاه فرهنگیان دیگر قصد دارد از بیرون دانشجوی فارغ اتحصیل شسته رفته و حاضر آماده برایشان ردیف کند. با این سیاست در پیش گرفته شده جذب دانشجوی این دانشگاه که چیزی حدود ۲۵ هزار نفر بود برای سال ۹۴ به رقمی حدود ۳۸۰۰ نفر رسید!
یکی دیگر از اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان در خصوص اجرایی شدن ماده ۲۸ به خبرنگار ما میگوید: طبق گفتههای رسمی مسئولین دانشگاه جذب این دانشجویان حاضر آماده، سال گذشته ۵ هزار نفر و امسال به ۱۰ هزار نفر افزایش یافته است. برایشان یک آزمون ورودی اختصاصی برگزار میکنند یک دوره کوتاه مدت یکی دو ماهه میگذارند و اینجاست که همه فکر میکنند خب میروند سر کلاس درس بچه مدرسهایها برای تحصیل اما ذهی خیال باطل. بسیاری از آنها با مدرک کارشناسی ارشد و دکتری حاضر نیستند سر کلاسی بنشینند که یک بچه ابتدایی برای رفتن به سرویس بهداشتی هم باید از او اجازه بگیرد. به زبان گویاتر این عزیزان که عمدتا از فارغ التحصیلان بی کار جامعه هستند زیر بار دیبری نمیروند بلکه فقط برای گرفتن ردیف استخدامی به آموزش پرورش راه مییابند تا بعد از آن به وزارت خانههای مورد نظرشان عزیمت کنند.
تبلیغات دانشگاه فرهنگیان در این سه سال سیر نزولی را طی کرده یعنی دیگر نتها آن تیرز تبلیغاتی که استخدام تضمینی دارد و چهار سال تحصیل دانشجو جز سی سال خدمت محسوب میشود را نمی بینیم بلکه امسال در زمان انتشار دفترچه انتخاب رشته اسمی از این دانشگاه برده نمیشود اصلا انگار وجود خارجی ندارد چه برسد به جذب دانشجو و تشکیل کلاس. امسال دو روز مانده به اتمام زمان انتخاب رشته دو روز را تمدید کردند و دانشگاه فرهنگیان اطلاعیهای منتشر و طی آن کد رشته محلها را برای انتخاب اعلام کرد اما فرصت کم بود به طوری که مصاحبه گر ورودیهای دانشگاه فرهنگیان در کد رشته محل مرکز شهر ری میگوید: قرار بود افرادی که برای مصاحبه میآیند ۱۳۰۰ نفر باشد اما روز مصاحبه ۳۰۰ نفر بودند. وقتی علت این ریزش را جویا شدیم به ما گفتند خب دانشگاه فرهنگیان را انتخاب نکردند چرا که نتوانست به اهداف خود برسد و مردم از آن استقبال نمیکنند. این آخرین خیانتی بود که در حق معلمان آینده این کشور کردند چرا که فرصت کم بود و همه خبر دار نشدند.
گرههای کور دانشگاه؛ بیچاره معلمها
«این مسئلهی دانشگاه فرهنگیان هم خیلی مهم است؛ این هم از جملهی چیزهایی است که باید به طور جدی به آرایش درونی آن توجه شود. معلم اگر شخصیت خودش ساخته نباشد، نمیتواند به متعلم خود، به مخاطب خود چیزی بدهد. اینجا شخصیت معلمین ساخته میشود. اگرچه این دانشگاه در ذیل آموزش و پرورش تعریف شده است و مربوط به آموزش و پرورش است، لیکن آموزش عالی باید همهی پشتیبانیهای ممکن را از این دانشگاهها بکند. اینها کارهایی است که در زمینهی آموزش و پرورش باید انجام بگیرد» این جملات بیانات رهبر در دیدار جمعی از فرهنگیان در تاریخ ۱۸/۲/۹۲ است و در حضور بسیاری از مسئولان دانشگاه فرهنگیان که امروز به صندلیهای ریاستش تکیه زدهاند گفته شده است.
سیاست گذاران و کسانی که به این دانشگاه خط و جهت دهی میدهند به وضوح بیانات رهبری را زیر پا گذاشته و بیش و از پیش کمر به نابودی آن بستهاند. اینکه سرانجام این دانشگاه به کجا ختم میشود مثل سرپرستی سه ساله مهر محمدی میان زمین و آسمان معلق مانده است. معلمانی که قرار بود در این دانشگاه برای تعلیم و تربیت فرزندان کشور، رشد و نمو پیدا کنند حالا روزهای خوشی را سپری نمیکنند. سرنوشت آنها در این دانشگاه تبدیل به تراژدی بدی شده. گرههای کورش زیاد است و دستان پشت پرده برای اینکه نگذارند این گرهها باز شود بیشتر.