روز گذشته نشست فوق العاده شورای همکاری خلیج فارس در ریاض برگزار شد و در این نشست فوق العاده تصمیمات بسیار مهمی از سوی کشورهای عضور این شورا علیه ایران گرفته شد.
چند کشور بازنده عرصه هماوردی دیپلماسی و تأثیر در منطقه غرب آسیا، دور هم جمع شدند تا علیه جمهوری اسلامی ایران تصمیم گیری کنند. خروجی این نشست فوق العاده، محکومیت ایران به خاطر حمله به سفارت عربستان در تهران بود.
البته خشم فروخفته مردم در قبال اقداماتی که آل سعود علیه ایران تنها در چند ماه گذشته انجام داده است نباید نادیده گرفت. هر چند حمله به سفارت آل سعود در تهران اقدام درستی نبود و همگان در داخل کشور آن را محکوم کردند. اما هنوز حمله به سفارت مشکوک است.
روز گذشته از برگ های برنده جمهوری اسلامی ایران در قبال آل سعود و ائتلافی که علیه ایران راه انداخته است نوشتیم. اما عصبانیت رژیم سعودی به نظر می رسد که نه تنها کاهش نیافته بلکه افزایش هم یافته است.
البته بخش زیادی از این عصبانیت شدید که عقلانیت را هم از سران این رژیم ربوده، به خاطر طمأنینه مسئولان ارشد کشورمان نسبت به سر و صدایی است که سران سعودی به راه انداخته اند. بی توجهی به یاوه گویی های حکام سعودی آنها را جری تر کرده است.
البته در شأن و جایگاه مقامات کشور مقتدر جمهوری اسلامی ایران هم نیست که بخواهند با خشک مغزهایی همچون عادل الجبیر دهان به دهان بگذارند و مانند او صحب کنند. اما هوشیار هستند و رفتارها و تحرکات این رژیم به دقت زیر ذره بین همه دستگاه های تحلیلی، امنیتی، دفاعی و سیاسی کشور قرار دارد و به خوبی رصد می شود.
همه این رصدها و کنترل های دقیق باید عربستان را هم واقف کند که جمهوری اسلامی ایران می داند که سران سعودی تنها به یاوه گویی های فرافکنانه نمی پردازند و هوشیار است که آل سعود اقدامات عملی هم در برنامه خود دارد به همین خاطر در صورت لزوم پاتک های سخت و سنگین خود را وارد خواهد کرد.
سعودی ها سال هاست که سیاست بحران سازی را در منطقه غرب آسیا به ویژه خلیج فارس دنبال می کنند، بحران سازی از سوی آل سعود ماندگاری و تدام حکومت آنها را در پی دارد چرا که از پس آن می توانند علاوه بر این که مردم خود را برای حمایت از رژیم ترغیب کنند، همچنان مردم را از آگاهی واقعی دور نگهدارند تا بتوانند سلطه خود را در سرزمین حجاز حفظ کنند.
دیکتاتوری مطلق آل سعود در عربستان، باعث شده است تا مردم این کشور از تحولات منطقه و جهان اسلام آگاهی لازم را نداشته باشند. ناآگاهی وبی اطلاعی مردم این کشور محاسبات آنها را به هم می ریزد و نمی توانند تصمیم درستی بگیرند.
رسانه ها، روزنامه ها، مطبوعات و سایت های خبری و هر آنچه که از واقعیات جهان اسلام خبر مخابره کنده در عربستان ممنوع و فیلتر است و کسی حق دریافت چنین اخباری را ندارد و تنها از مجاری دولتی و حاکمیتی می توانند اخبار را دریافت کنند.
یکی ازمبانی حقوق بشر دریافت آزاد اطلاعات و اخبار است که عربستان با اقداماتی که انجام داده مردم خود را از آن محروم کرده است تا بتواند آنها را در عمق ناآگاهی نگهدارد. اطلات غلط و دروغین علیه ایران در رسانه های سعودی منتشر می شود در حالی که تا پیش از این اتفاقاتی که میان دو کشور افتاد، رسانه های کشورمان به خاطر برخی مسائل از انتشار اخبار و گزارش علیه آل سعود منع شده بودند، اما در همین زمان رسانه های سعودی هر آنچه که می خواستند علیه ایران می نوشتند و از صفحه تلویزیون خود پخش می کردند.
ذهنیت منفی مردم که تبلیغات رسانه های آل سعود علیه ایران شکل گرفته، رفته رفته رنگ می بازد چرا که راه های رساندن صدای حق به گوش مردمی مانند عربستان زیاد است و این راه ها اکنون باز هستند هر چند پهنای باند آن شاید کم باشد اما می توان از همین هم بهترین بهره را برد.
هم اکنون آل سعود اگر از اقبال عمومی در میان مردم خود برخوردار بود نیازی به یارگیری در منطقه نبود و می توانست به مردم خود اتکا کند، اما چون می داند به خاطر ظلمی که به مردم خود کرده است، نمی تواند روی آنها حساب باز کند، به همین خاطر دوره گردی های عادل الجبیر برای یارگیری در ائتلاف ضد ایرانی را شاهد هستیم. کشورهایی با سعودی همراهی کرده اند که خود با مشکلات عدیده و سنگینی روبرو هستند. آل سعود روی آنها هم نمی تواند حساب کند.
سران سعودی توقع داشتند که کشورهایی همچون کشورهای اروپا و آمریکا با او در در این بازی همراهی کنند اما اینگونه نشد. در واقع حکام سعودی در این ماجرا تنها ماندند.
عصبانیت و خشم سران سعودی هم به خاطر سیاست های ایران و هم به خاطر بی تفاوتی است که از سوی آمریکا و غرب دیده است. تهدیداتی که از سوی آنها علیه ایران می شود، عمق عصبانیت سعودی را نشان می دهد.
در حاشیه نشست شورای همکاری خلیج فارس عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان سعودی تهدید کرده است؛ «اگر ایران به دخالت های خود در امور داخلی کشورهای منطقه ادامه دهد، به دنبال اقدامات بیشتر علیه این کشور خواهیم بود.»
به نظر چقدر این تهدید به گوش ما ایرانی ها آشنا است؟ جنس تهدیداتی که آل سعود علیه ایران می کند هم جنس تهدیداتی است که رژیم اشغالگر اسرائیل علیه ما به کار می برد.
در تحلیلی که از سوی کارشناسان منطقه ارائه می شود، همگان اعتقاد قوی دارند که در تقابل میان ایران و عربستان، ریاض شکست خواهد خورد.
«یوگنی ساتانوفسکی»رئیس مؤسسه مطالعات خاورمیانه مسکو در همین زمینه گفته است؛«تقابل مستقیم تهران و ریاض منجر به فروپاشی و نابودی عربستان سعودی خواهد شد و سعودیها به رغم ثروت خود و حمایتهای آمریکا در برابر ایران بازنده خواهند بود.»
رئیس مؤسسه مطالعات خاورمیانه مسکو تأکید کرد«تقابل مستقیم میان تهران و ریاض به رغم ثروت هنگفت و عظیم سعودیها منجر به فروپاشی و حتی نابودی عربستان خواهد شد، چرا که به رغم ثروتمند بودن پادشاهی عربستان، ایران کشوری جدی است.»»
این کارشناس و تحلیلگر روسیه اعتقاد دارد؛«در صورت بروز مناقشه مستقیم، تهران به اندازه کافی متحد در منطقه دارد حال آنکه ریاض که از بابت حمایت آمریکاییها اطمینان دارد، ممکن است از این حمایت محروم بماند چرا که توجه ندارد که مهربانی آمریکا در قبال آن تا حد زیادی خیالی است.»
حتی تحلیلگران عربستانی هم چنین دیدگاهی دارند و سعی می کنند تا سردمداران خود را ار تقابل جدی با ایران بر حذر دارند.
«علی الاحمد»مدیر عربستانی اندیشکده «مؤسسه امور خلیج فارس» به فارس درباره دلایل عربستان برای قطع ارتباط با ایران گفته است؛«دلیل اصلی اقدام آلسعود، منحرف کردن اذهان عمومی از مشکلات داخلی عربستان است. بزرگترین تهدیدی که خاندان سلطنتی این کشور را تهدید میکند، تضعیف آنها در جبهه داخلی است: وضعیت اقتصادی وخیم است؛ این روزها شاهد بیشترین میزان نارضایتی عمومی از آلسعود و بیشترین شمار زندانیان سیاسی در تاریخ عربستان هستیم.»
این تحلیلگر سعودی هشدار می دهد که ایرانیها باید بسیار مراقب باشند تا بار دیگر به دام سعودیها نیفتند و از توطئه آلسعود جلوگیری کنند. علی الاحمد می گوید؛«افرادی که به سفارت عربستان حمله کردند، اگر واقعاً از میان مردم عادی ایران بودهاند و عوامل تشویق شده از سوی خارجیها نبودهاند، باید بدانند که به سعودیها کمک کردهاند و آب به آسیاب آلسعود ریختهاند. باید خیلی بیش از این مراقبت میکردند تا مبادا به دشمن کمک کنند. اکنون بهانه به دست سعودیها داده شده و دنیا منتظر است ببیند این کشور در آینده و علاوه بر قطع روابط، چه اقدامات دیگری ممکن است انجام دهد.»
الاحمد می گوید؛ناتوانی سعودیها هم در یارگیری نشانهای بسیار مهم است. آلسعود در گذشته میتوانست کشورهای مهمی را وادار به عمل به دستوراتش کند، اما الآن باید خودش را به جیبوتی و سودان راضی کند. البته این را هم بگویم که دستکم گرفتن سعودیها هم اشتباهی است که ایرانیها قبلاً هم مرتکب شدهاند. آلسعود را باید از آن جهت جدی گرفت که وقتی بخواهند به کشوری آسیب برسانند، همه تلاش خود را میکنند و از هر چه در اختیار داشته باشند استفاده می کنند.
تحلیل های علی الاحمد و آن کارشناس روس درست و واقع بینانه است، اما سعودی ها باید بدانند که نباید خود را وارد جنگ واقعی کنند. در این نبرد، شکست سنگین نصیب سران سعودی خواهد شد. آل سعود خیز بلندی را برای تبدیل به آل سقوط برداشته اند و برای این منظور تعجیل می کنند. اما اقدامات سعودی های نمی تواند افکار عمومی جهان اسلام و دنیا را از مهمترین و اساسی ترین گرفتاری جهان اسلام درو کند. فلسطین همیشه اولویت جهان اسلام بوده است.