به گزارشافکارنیوز، تاریخچه جمعآوری و نگهداری جواهرات در ایران، از دوره حکومت صفویه آغاز میشود. تا قبل از صفویه، جواهرات گرانبهایی در خزانه دولتی وجود نداشته و پادشاهان صفوی بیشاز دو قرن به جمعآوری جواهرات پرداختند. حتی کارشناسان دولت صفوی، جواهرات را از بازارهای هند و عثمانی و کشورهایی مانند فرانسه و ایتالیا خریداری میکردند و به اصفهان، پایتخت حکومت، میآوردند. این سرمایه نهایتا پنجاه سال پیش به طور رسمی در یک گنجینه با عنوان خزانه جواهرات ملی نگهداری شد.
خزانه جواهرات ملی یکی از موزههای پرطرفدار ایران است که روزانه تعداد زیادی علاقهمند و بازدیدکننده را به خود جلب میکند و این گنجینه با دارایی هایش، پشتوانه پولی کشورمان است و حتی تنها نامش پشتوانه خوبی برای ریال به حساب می آید.
موزه جواهرات ملی در چهارراه استامبول در طبقه زیر شعبه مرکزی بانک ملی که هم اکنون در اختیار بانک مرکزی است و باید برای ورود به آن از ساختمان قدیم بانک مرکزی رفت از سال ۱۳۳۴ محل نگهداری با ارزشترین دارایی ایران بوده است. گرچه برخی جواهرات آن با تاسیس بانک ملی سال ۱۳۱۶ شمسی در اختیار خزانه آن بانک قرار داشت، اما در نهایت با تاسیس بانک مرکزی از سال ۱۳۳۴ در خزانهای زیر نظر این بانک به مساحت حدود ۱۰۰۰ متر مربع نگهداری شدهاند.
این موزه یا همان خزانه جواهرات ملی از بدو تاسیس خود تاکنون به عنوان یکی از گنجینههای بیبدیل جهان با انواع و اقسام جواهرات تاریخی و ارزشمند خود علاوه بر معرفی توانایی جواهرسازان و هنرمندان ایرانی در کنار تمدن کشور به حفظ پول ملی کشورمان نیز کمک کرده است.
بدون تردید نام این موزه بیبدیل با الماس بسیار معروف دریای نور گرع خورده است، اما در نظر داشته باشید این الماس ۱۸۲ قیراطی تنها یک از جواهرات استثنایی از این مجموعه عظیم و ارزشمند است. برگ زرینی که با ارزش خود همواره به عنوان نمادی از تمدن و ثروت ایران زمین بوده و خواهد بود.
این جواهرات چه رازی در دل دارند؟
به طور کلی تا قبل از پادشاهان صفوی کمتر حاکم یا حکمرانی در ایران آن زمان بود که به فکر جمعآوری یا نگهداری سنگهای قیمتی و جواهرات باشد و برخی سنگهای قیمتی یا طلا به صورت سرمایهای در دست تجار و افراد متول جابهجا میشد. اما از این تاریخ به بعد(۹۰۷ تا ۱۱۱۴ هجری قمری) به دستور حکام وقت، سفرایی برای خریداری و جمعآوری جواهرات و سنگهای قیمتی به کشورهای اطراف یا دور دست مثل ایتالیا و فرانسه فرستاده شدند و با این کار اولین گام برای جمعآوری و حفظ و نگهداری گنجینهای گرانبها در خزانه حکومت برداشته شد.
این سنگها یا زیورآلات گرانبها در خزانه سلطنتی و در پایتخت آن دوران یعنی شهر اصفهان نگهداری میشد. با حمله محمود افغان به ایران، بخشی از این مجموعه گرانبها به تاراج رفت. بخشی از این جواهرات که از مرزهای ایران خارج شده بود به افغانستان امروزی و بخش دیگری به هندوستان رسید.
این هدایا شامل مقدار زیادی وجه نقد، سلاح، جواهرات، سنگهای قیمتی و پارچههای نفیس بود، اما طبق اسناد تاریخی بسیاری از این هدایا هرگز وارد خاک ایران نشد، بلکه در میانه راه از سوی نادر به والیان یا حاکمان مختلف یا سپاهیان بخشیده و بخشی هم به امام رضا(ع) اهدا شد و در نهایت بخش کوچکی از آن به پایتخت و خزانه سلطنت رسید.
به روایت تاریخ برخی جواهرات تحت اختیار افغانها با همت نادرشاه دوباره به ایران بازگشت و برای گرفتن دوباره بخش دیگری از جواهرات ایران که به هندوستان فرستاده شده بود نامهای از سوی نادرشاه به هندوستان ارسال شد که هرگز توسط هندیها پاسخی به آن داده نشد. در نهایت نادرشاه در سال ۱۱۵۸ هجری قمری به منظور باز پس گرفتن جواهرات ایرانی تصمیم گرفت به هندوستان حمله کند که با وارد شدن سپاه نادر به هندوستان، حاکم وقت این کشور یعنی محمدشاه گورکانی برای جلوگیری از حمله نادر به سرزمینش علاوه بر جواهرات ایرانی مقداری هم هدایای بسیار ارزشمند برای او فرستاد.
پس از قتل نادرشاه، یکی از سران او به نام احمد بیگ افغان ابدالی، دست به غارت این جواهرات زد که بسیاری از جواهرات قیمتی غارت شده هرگز به ایران بازگردانده نشد. یکی از معروفترین جواهراتی که توسط این فرد از کشور خارج شد الماس کوه نور بود. این الماس گرانبها در اختیار احمدشاه درانی قرار گرفت و بعد از آن به دست رنجیت سینگ پنجابی افتاد و با شکست دادن او توسط انگلیسیها کوه نور ایرانی به دست کمپانی هند شرقی افتاد و به گواه تاریخ، مدتی بعد در سال ۱۲۶۶ هجری قمری با زور به ملکه ویکتوریا هدیه داده شد.
به این ترتیب در دوران قاجار بسیاری از جواهرات خارج شده از خزانه سلطنتی دوباره بازگردانده شد و برای جلوگیری از سرقت یا غارت مجدد آنها به دستور حکام قاجار بسیاری از جواهرات روی سازههایی مثل تاج کیانی، تخت طاووس، تخت نادر، کره جواهرنشان، سینی، شمشیر جهانگشای نادری، خنجر یا قلیانها نشانده شد تا علاوه بر کنترل بیشتر روی آنها در امان باشند.
تاریخچه ملی شدن جواهرات سلطنتی
به روایت تاریخ برای اولین بار جواهرات سلطنتی در دوره مظفرالدین شاه، مکتوب و رسید شدند. این اتفاق اینگونه رخ داد که با پیروزی مشروطهخواهان بر حکومت، شاه برای حفظ جان خود از کاخ گریخت و به سفارت روسیه پناه برد. محمدعلی شاه، تعداد زیادی از جواهرات سلطنتی از جمله دریای نور را نیز به عنوان اموال شخصی همراه خود به سفارت روسیه برد که با پافشاری مشروطهخواهان به ناچار برخی از آنها از جمله الماس دریای نور دوباره به کاخ گلستان منتقل و در نهایت از آنها فهرستی تهیه شد تا از میزان واقعی این جواهرات اطلاعات دقیقی در دست باشد.
اما اصلیترین زمانی که این جواهرات در واقع ملی یا به عبارت دیگر به بانک ملی ایران اهدا شدند مربوط به زمان رضاشاه است. در این دوره یک شرکت فرانسوی به نام کمپانی بوشرون به دستور شاه از همه جواهرات سلطنتی صورتبرداری و ارزش آنها را تعیین کرد و در نهایت سال ۱۳۱۶ هجری شمسی با تاسیس بانک ملی ایران بسیاری از آنها به خزانه بانک ملی به عنوان پشتوانه پولی و مالی کشور منتقل شدند.
ارزش مالی خزانه جواهرات ملی
اگرچه ارزش جواهرات ملی ایران به ارزش اقتصادی آن محدود نمیشود، ولی از جواهرات ملی ایران به عنوان پشتوانه قدرت و ذخیره خزانه کشور و گاه به عنوان پشتوانه پول منتشر شده توسط بانک مرکزی استفاده میشده است. از نظر فنی به لحاظ منحصربهفرد بودن، بینظیر بودن و اهمیت تاریخی، قیمتگذاری برای چنین جواهراتی(حتی به طور تقریبی) برای زبدهترین کارشناسان و ارزیابان نیز مقدور نیست. اما برخی مورخان تنها ارزش جواهرات غنیمتی ایران از هند را به ارزش آن زمان حدود ۷۰ کرور روپیه برآورد کردهاند.
معرفی چند شاهکار موزه جواهرات
الماس دریای نور
دریای نور، زوج الماس معروف کوه نور است و هر دو از قدیمیترین جواهرات شناخته شده جهان میباشند. این الماس صورتی رنگ، یکی از بزرگترین الماسهای شناخته شده جهان است.
تاریخچه این الماس به اساطیر و افسانهها میرسد. نقل است که بر دسته شمشیر افراسیاب نصب بوده و رستم آنرا در جنگ با تورانیان تصاحب نموده است. در حمله امیر تیمور به غارت رفت و به دست محمدشاه هند رسید. این الماس به همراه زوج دیگرش کوه نور(که اکنون روی تاج ملکه انگلستان نصب شدهاست) توسط نادر شاه افشار در جنگ با هند به دست آمده و در سال ۱۷۳۹ میلادی به ایران آورده شدند. ظاهرا محمدشاه به هنگام تسلیم به نادر آنرا در عمامه خود مخفی نموده که توسط سربازان یافته میشود
دریای نور پس از قتل نادر به نوه او شاهرخمیرزا(آخرین پادشاه افشار) رسید و سپس به دست امیر علم خان خزیمه و بعد به محمد حسن خان قاجار و بعد به لطفعلیخان زند و سر انجام به دست آغا محمدخان قاجار افتاد. ناصرالدین شاه معتقد بود که این جواهر یکی از گوهرهای تاج کورش بزرگ بودهاست. او برای تولیت این گوهر قیمتی منصبی مخصوص قرار داده بود.
این جواهر در زمان محمدعلی شاه و هنگام شکست وی از مشروطه خواهان به سفارت روسیه برده شد که خوشبختانه به همت مشروطه خواهان بازپس داده شد
تاج کیانی
تاج کیانی تاج مخصوص سلاطین قاجار است که به دستور فتحعلی شاه ساخته شد و مورد استفاده سلاطین بعدی از نسل وی قرار گرفت. با انقراض ساسانیان، شاهان ایران دیگر هیچگاه از تاج به این شکل استفاده ننموده بودند و طی آن دوران تاج بصورت جقه بوده است. عناصر به کار رفته در این تاج الماس، زمرد، یاقوت و مروارید میباشد.
تخت نادری
تخت نادری نام اریکه سلطنتی است که به دستور فتحعلی شاه قاجار توسط جواهر سازان و صنعتگران ایرانی ساخته شدهاست. این تخت مرصع و میناکاری شده شامل ۲۲ هزار سنگ و جواهر قیمتی است که برای اردوکشی به چمن سلطانیه زنجان در ۹ قطعه مجزا ساخته شد. تخت نادری از نظر شکل و ترکیب و تزیینات زیباتر از تخت طاووس است. پشت انداز آن با ترنج و جواهرات درشت و خوش رنگش آن را مجلل تر نشان میدهد. در دو طرف پشت انداز تخت که مانند دم طاووس چتر زده و در بالا دارای تاجی است، نقش دو اژدهای پیچ خورده یا سمندر قرار دارد که دم آنها به شکل سر عقاب یا طوطی درآمدهاست، و نظیر همین دو اژدها در دو طرف پله اول تخت نیز دیده میشود که در این جا دارای پا بود. و به سطح و دیواره پله چسبیدهاند. در دیواره عمودی پله اول تخت، نقش شیری، برجسته کاری شده که بدن آن همچون پوست پلنگ خالدار و جواهر نشان شدهاست. در دو طرف تخت نیز در داخل ترنجهای اسلیمی مشبک، نقش دو طوطی میناکاری شده مشاهده میگردد.
کره جواهرنشان
پنجاه و یکهزار و سیصد و شصت و شش قطعه جواهر نصب شده بر روی یک کره سی و چهار کیلوگرمی به قطر ۶۶ سانتیمتر از طلای ناب. این کره در سال ۱۲۹۱ خورشیدی به دستور ناصرالدین شاه توسط گروهی از جواهرسازان ایرانی به سرپرستی ابراهیم مسیحی از جواهرات پیاده ای که در خزانه موجود بود، ساخته شده است. وزن خالص طلای به کار رفته در این کره ۳۴ کیلوگرم و وزن جواهرات آن ۳۶۵۶ گرم است. تعداد کل جواهراتی که در روی کره نصب شده، بالغ بر ۵۱۳۶۶ قطعه است.
اقیانوسها و دریاها زمردنشان و آسیا مرصع به یاقوت و لعل، ایران مرصع به الماس، اروپا مرصع به یاقوت، آفریقا مرصع به یاقوت سرخ و کبود و آمریکای شمالی و جنوبی، استرالیا مرصع به یاقوت و لعل است و خط استوا به وسیله الماس نشان داده شده و دو حلقه زرین ساده که در روی آنها گلهای الماس نشان نصب شده، به طور متقاطع کره را در میان گرفته است. پیدا کردن کشورها در آن مشکل است و ظاهرا سازنده، مهارت کافی در نقشهکشی نداشته است.
بر روی کره القاب ناصرالدین شاه منبت و الماس نشان شده است. در این کره، کوه دماوند با یاقوت درشتی مشخص و شهر تهران با یاقوت معروفی به نام اورنگزیب نمایان است.
تخت طاووس
تَختِ طاووس که در آغاز «تخت خورشید» نام داشت، یکی از تختهای جواهر نشان سلطنتی ایران است که به مباشرت حاجی محمدحسینخان صدر اصفهانی(نظام الدوله)، صدر اعظم فتحعلیشاه و به فرمان فتحعلیشاه در سال ۱۲۱۶ هجری قمری توسط جواهرسازان اصفهان ساخته شد
از سال ۱۲۲۴ قمری، از نخستین شب ازدواج فتح علی شاه با طاووس تاجالدوله(که نه ساله بود) بر روی این تخت، تخت به نام وی، تخت طاووس نامیده شد.
بنابراین این تخت با تخت طاووسی که نادرشاه افشار به همراه جواهرات کوه نور و دریای نور از نبرد هندوستان با خود به ایران آورد تفاوت دارد. تخت طاووس نادر با مرگ وی توسط غارتگران تخریب و به یغما برده شد.