
«دیپلماسی ایران» متعلق به حزب ندای ایرانیان در تحلیل خود خاطرنشان کرد: این روزها روابط اروپا و آمریکا شکراب است. دونالد ترامپ، به صراحت گفته که اروپا طی چندین دهه گذشته از آمریکا بهرهکشی میکرده و اکنون آن دوران تمام شده است. او گفته که این اتحادیه تشکیل شده است تا آمریکا را تضعیف کند. او همچنین به خروج از ناتو تهدید کرده است. این مسئله سبب شده است تا روابط اروپا و آمریکا تیره شود.
روابط اقتصادی طرفین بالغ بر یک تریلیون دلار در سال است. دولت آمریکا قصد دارد تعرفههای سنگینی را بر محصولات اروپایی وارد کند، این موضوع نیز بر شدت اختلافات دو سوی آتلانتیک افزوده است. در این میان و در بحبوحه تنشهای آمریکا و اروپا، مذاکرات ایران و اروپا نیز آغاز شده و تاکنون دو طرف چهار دور مذاکره کردهاند. این موضوع سبب شده تا عدهای بگویند که ایران به جای مذاکره با آمریکا با اروپا گفتوگو کند و با آن به تفاهم برسد. حداقل نتیجه این کار این است که سه کشور اروپایی مکانیسم ماشه را فعال نخواهند کرد یا آن را به تعویق خواهند انداخت. این خوشبینی در حالی بیان میشود که طی سه ماه اخیر اروپا فشارها را علیه ایران تشدید کرده، مراکز اسلامی ایران در آلمان و سوئد با سابقه چندین دهه فعالیت، تعطیل شدهاند و پروازهای هواپیمای جمهوری اسلامی ایران به کشورهای اروپایی ممنوع شده است. حتی آلمان و فرانسه به شرکتهای هواپیمایی خصوصی ایرانی اجازه برقراری پرواز به پایتختهایشان را ندادهاند.
گفته میشود مذاکرات ایران و اروپا در ژنو چندان خوب و امیدوارکننده پیش نرفته است و اروپاییها مواضع تند خود را در مذاکرات بیان داشتهاند. اگرچه گفته میشود دور اخیر مذاکرات میان ایران و اروپا بهتر از قبل بوده اما گویا اینها بیشتر تعارفات دیپلماتیک باشد که اگر مذاکرات خوب پیش رفته بود، رئیسجمهوری فرانسه و مقامات سوئدی علیه ایران اظهارنظر نمیکردند. در وضعیت فعلی روابط ایران و اروپا واقعیتهایی وجود دارد که نمیتوان نادیده گرفت و بدون توجه به آنها به تحلیل وضعیت پرداخت.
اروپاییها در تعاملات خود با ایران به مواضع آمریکا چشم دوختهاند و قطعاً در مسیر آن حرکت میکنند. همانطور که بعد از توهینهای رئیسجمهوری آمریکا و معاونش به رئیسجمهوری اوکراین، اروپاییها در عین حمایت از اوکراین به رئیسجمهوری آن فشار میآوردند و او را قانع میکردند که با دولت ترامپ کنار بیاید، اکنون نیز قطعاً آمریکا را به ایران ترجیح میدهند و در کنار آن خواهند بود. کما اینکه در دور اول ترامپ در بسیاری از پروندهها، بهویژه پروندههای اقتصادی، تسلیم فشارهای آمریکا میشدند. بر خلاف تصور در بسیاری از موضوعات مرتبط با ایران، اروپا و آمریکا با یکدیگر همسو هستند. آنها همانند آمریکا به مهار ایران باور دارند و اگر در بسیاری پروندهها با هم اختلاف نظر داشته باشند در پرونده ایران تا اندازه زیادی همنظرند.
همچنین بعد از عملیات ۷ اکتبر، دولتهای اروپایی بر خلاف افکار عمومی خود، با دولت اسرائیل در برخورد با ایران همراه بودهاند. کما اینکه در حملات موشکی میان ایران و اسرائیل و بالعکس به اسرائیل کمکهای امنیتی کردند.
فرض کنیم که ایران و اروپا به تفاهمی هم رسیدند و تهران توانست بسیاری از سوءتفاهمهایی که برای اروپاییها به وجود آمده است را حل کند، آنگاه تازه میرسیم به مرحله قبل از تشدید تنش روابط ایران و اروپا، در دوران ترامپ و نیمه اول دوران ریاست جمهوری جو بایدن. در آن موقع اروپاییها میگفتند ما مشکلی با شما نداریم، مشکل شما با آمریکاییهاست باید با آنها مشکلتان را حل کنید. مثلاً در دوره شهید رئیسی، قبل از جنگ اوکراین، اروپاییها به طرف ایرانی گفته بودند که ما با شما به توافق رسیدیم، باید توافق نهائی را با آمریکا انجام دهید. برای اروپا هرچه آمریکا بگوید ملاک عمل است. کما اینکه دیدیم در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی، بهویژه در موضوعات اقتصادی، صرفاً وعده دادند و عمل نکردند. آنها به ایران اطمینان میدادند که از تشدید تنش خودداری کند، آنها خود خلاء آمریکا را بعد از خروجش از برجام پر خواهند کرد، در حالی که عملاً هیچ کاری نکردند وهیچ گام عملی به سود ایران ازجمله در برجام، بهویژه در زمینههای اقتصادی، بر نداشتند. بنابراین نه میتوان به وعدههای اروپاییها اعتماد کرد و نه اصولاً آنها به فکر همراهی با ایران و کاهش تنش با تهران هستند که اگر چنین بود حداقل گامها در این جهت برداشته میشد.