در سال‌های اخیر روایت‌سازی‌های عبری – غربی از تحولات غرب آسیا بر این مبنا استوار بوده‌است که «حمایت از محور مقاومت» را به نقطه نزارعی در میان افکارعمومی تبدیل کرده و با به‌کارگیری ابزارهای چندوجهی رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی، محور مقاومت را به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین دلایل مشکلات جاری در کشورهای حامی جبهه مقاومت مطرح کند.
در چنین شرایطی یکی از اساسی‌ترین محورها در جنگ شناختی علیه محور مقاومت و به‌ویژه ایران، مبتنی بر گزاره‌های جعلی بوده است که با نادیده انگاری پیش‌زمینه‌های شکل‌گیری و استقبال از مقاومت در منطقه در مواجهه با اشغالگری، حمایت از محور مقاومت را موضوعی «انتزاعی»، «آرمانی» و «ایدئولوژیک» و همچنین در تضاد با منافع ملی و امنیت ملی کشورها و ملت‌ها معرفی کند. در ادامه به بررسی برخی مصادیق چنین رویکردی می‌پردازیم.
عراق
- تاکید بر نقش محور مقاومت در چالش‌های اقتصادی عراق
- فضاسازی رسانه‌ای درباره نفوذ ایران در ساختارهای سیاسی این کشور
- تلاش برای ایجاد شکاف میان گروه‌های شیعی
- معرفی ایران به‌عنوان عامل اختلاف‌های داخلی در عراق
- تاکید مقام‌های غربی و به‌ویژه آمریکایی‌ها بر «نقش مخرب ایران در عراق»
لبنان
- معرفی «مقاومت» به‌عنوان اصلی‌ترین عامل چالش‌های اقتصادی لبنان
- دروغ‌پردازی درباره نقش ایران و حزب‌الله در ثبات دولت‌ها در بیروت
- انتشار گسترده اخبار جعلی درباره فعالیت‌های اقتصادی – نظامی ایران در لبنان
- دروغ‌پردازی درباره فعالیت‌های اقتصادی حزب‌الله لبنان
- تلاش برای کاهش محبوبیت محورمقاومت در لبنان با انتشار اخبار جعلی در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی
- استفاده از ابزارهای رسانه‌ای برای القای تصویر «دولت در دولت» بودن حزب‌الله لبنان
- معرفی ایران به‌عنوان دلیل تجاوزها و جنایات رژیم‌صهیونیستی در لبنان
سوریه
- تصویرسازی‌های جعلی قربانی نشان دادن سوریه به دلیل حضور در محورمقاومت
- دروغ‌پردازی درباره نقش‌آفرینی ایران در سوریه
- وابسته نشان دادن دولت بشار اسد به ایران
- برجسته‌سازی فعالیت‌های اقتصادی ایران در سوریه
- انتشار اخبار جعلی درباره فعالیت‌های رزمندگان مقاومت در نقاط مختلف سوریه
- تلاش برای وارونه‌نمایی از فعالیت مستشاران نظامی ایران در این کشور
یمن
- دروغ‌پردازی با هدف وابسته نشان دادن انصارالله به ایران
- معرفی حوثی‌ها، به‌عنوان عامل مشکلات داخلی یمن
- انتشار اخبار جعلی با محوریت «اقدام‌های نیابتی» حوثی‌ها در دریای سرخ
- معرفی ایران به‌عنوان عامل اصلی بی‌ثباتی در یمن
- وارونه‌نمایی نقش ایران در تحولات داخلی این کشور
درس‌های سوریه برای ایران
تحولات اخیر در سوریه و عیان بودن دست دشمن در جنگ شناختی علیه دولت و ارتش این کشور، هشدار دیگری برای مسئولان و تصمیم‌سازان داخلی به‌منظور تداوم هماوردی موثر با دشمن در میدان «جنگ شناختی» به‌حساب می‌آید.
این در حالی است که طی سال‌های گذشته و در مقاطع مختلف، از جمله حوادث سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۳۹۸، شاهد به میدان آمدن دشمنان مردم در جنگ شناختی بوده‌ایم؛ موضوعی که بی‌ثبات‌سازی و ایجاد ناامنی در کشور را در دستورکار اصلی خود دارد. در ادامه به برخی ابزارها و راهبردهای دشمن در جنگ شناختی علیه ثبات و اقتدار ایران اشاره می‌شود.
سیاسی
- تعمیق اختلاف‌ها میان جریان‌های سیاسی داخلی
- ایجاد فاصله میان مردم و حاکمیت
- وارونه‌نمایی درباره دلایل مشکلات داخلی
- ناامیدسازی مردم از تاثیر فرایندهای سیاسی، از جمله انتخابات در تحقق مطالبات
- ایجاد شکاف‌های غیرقابل ترمیم میان قوای سه‌گانه
- تلاش برای القای حاکمیت دوگانه در کشور
- تلاش برای نارکارآمد نشان دادن دستگاه‌های اجرایی و حاکمیتی
- شبهه‌آفرینی‌های گسترده درباره نقش و فعالیت‌های نیروهای مسلح
- تردیدافکنی درباره نقش دشمنان در مشکلات موجود
اقتصادی
- القای تصویر وجود فساد سیستماتیک در کشور
- تلاش برای بی‌اعتماد کردن جامعه به راهبردها و تصمیم‌سازی‌های دولت و حکومت
- ناکارآمد نشان دادن ساختارهای نظارتی با برجسته‌سازی اخبار فساد اقتصادی و اختلاس
- ارائه تصویر نادرست از دلایل چالش‌ها و مشکلات اقتصادی
- القای بن‌بست کارآمدی در ساختارهای اقتصادی
اجتماعی - فرهنگی
- گمراه‌سازی افکارعمومی با به‌کارگیری گسترده از ابزار شبکه‌های اجتماعی
- القای تصویر وجود شکاف‌های غیرقابل ترمیم میان قشرهای مختلف جامعه و حکومت
- دروغ‌پردازی با محور فاصله انداختن میان مردم و آرمان‌های انقلاب اسلامی
- کاهش سرمایه‌های اجتماعی حکومت با ابزار رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی
- تمرکز رسانه‌ای بر القای فاصله میان آرمان‌های نسل جدید و حاکمیت
- دروغ‌پردازی رسانه‌ای با هدف جا انداختن گزاره غلط «فاصله گرفتن نسل جدید از اعتقادات مذهبی»
