از عیدوک بامری به عنوان یکی از خطرناکترین اشرار بلوچ سیستان و بلوچستان در کنطقه کهنوج و ایرانشهر یاد میشود. او سرکرده گروه تروریستی در سیستان و بلوچستان میباشد.
اما مهمترین بخش زندگینامه عیدوک بامری مربوط به افشاگری فاطمه سلیمانی دختر سردار قاسم سلیمانی در برنامه مهلا است که سخنان عجیبی مطرح کرده و نام «عیدوک بامری» از اشرار مهم استان سیستان و بلوچستان را در کنار نام پدرش قرار داده و از وجود یک ارتباط عجیب میان آنها سخن گفته است. او میگوید عیدوک مدام به خانه ما میآمد و به پدرم میگفت بچهها را ببرم آهو بزنیم و …
فاطمه سلیمانی دختر شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده پیشین سپاه قدس در بخشی از برنامه مهلا به ارتباط عجیب پدرش با عیدوک بامری یکی از سرکردگان اشرار بلوچ اشاره کرده و گفته: «ما حدود دو ماه سه ماه هر روز نهار رو با عیدوک بامری میخوردیم.
پس از شهادت سردار سلیمانی مستندهای متعددی از زندگی او ساخته شد. بخشی از این مستندها به فعالیتهای وی در دهه هفتاد اشاره داشته که مربوط به مقابله قاسم سلیمانی با گروههای اشرار در جنوب شرق ایران به ویژه گروه بامری تحت عنوان طرحی به نام طرح «احرار» بود.
احمد یوسفزاده با استفاده از خاطرات سردار سلیمانی در دومین سالگرد ترور او کتاب «پیش از اذان صبح» را درباره زندگی او نوشته و در این کتاب به ماجرای حمله سردار سلیمانی به گروه اشرار به سرکردگی عیدوک بامری اشاره کرده است. در بخشی از کتاب به مبارزه سردار سلیمانی با اشرار در ابتدای دهه ۷۰ اشاره شده و آمده «عیدوک بامری و عباس نارویی رودبار و قلعهگنج را تا مرز ایرانشهر و برو تا میرجاوه ناامن کرده بودند. کاروانهای مواد مخدر به راحتی از مرزهای شرقی کشور به سمت کرمان روانه میشدند و از میان کوههای جوپار به سمت شیراز میرفتند. جوانهای مثل دستهی گل توی درگیری با اشرار پرپر میشدند.»
نویسنده کتاب گفته لشکر ثارالله به فرماندهی سردار سلیمانی در منطقه جنوب کرمان مستقر شد و بیانیه تامین به دست اشرار رسید. سلیمانی در این بیانیه نوشته بود «هر کس دست از شرارت بردارد و تفنگ خودش را زمین بگذارد، نه تنها بخشیده میشود بلکه برای ادامه معاش آب و زمین هم دریافت میکند تا به زندگی شرافتمندانه برگردد.»
به گفته نویسنده «طولی نکشید که از تلویزیون، اشرار سبیل تابدادهای دیدیم که موهایشان از زیر کلاههای پوست برهای تا کمرگاهشان میرسید و سالها یاغیگری و زندگی در کوه و بیابان چهرههایشان را وحشتناک کرده بود، جلو میآمدند، تفنگهایشان را زمین میگذاشتند، قطارهایشان را باز میکردند و روی انبوهی از فشنگ و تفنگ میانداختند» و میگفتند «ما تسلیم کاسُم سلیمانی هستیم، ما تسلیم جَمهوری اسلامی هستیم.»
پدر عیدوک بامری
پدرش نیز پیش از او سرکرده گروه اشرار بود و در واقع عیدوک راه او را ادامه میداد. حاجقاسم گذشته مخاطبش را به خوبی میداند و از او میخواهد برگردد، نگاهی به پشت سرش بیندازد و در این سیر تاریخی حاجی را همراهی کند: «تا الان هرچی بوده، وضع منطقهتان بوده، سابقهتان بوده، پدرتان همین طوری بوده، تو همراهش بودی. دیگران تو را در این کانال انداختند. هی هیزم میگذارند روی این آتش. روی بالا بردنهای بیجا، روی احترامهای بی جا… تو وقتی پدرت مُرد چند سالت بود؟ (۱۴ سال) اصلا شاید شرارت در خون تو نبوده، اینها نبوده. شاید واقعا در وجودت یک نقطه مثبتی وجود داشته که خدا بخواهد از این نقطه مثبت نجاتت بدهد.»
سوابق
عیدوک بامری بیش از ۱۰۰ نفر را به شهادت رسانده و درگیر گروگانگیری، نزاع، توزع مواد مخدر و سلاح بود. سال ۱۳۷۲-۷۳ سردار قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده قرارگاه قدس منطقه جنوب شرق تصمیم به انهدام این باند میگیرد. در همین زمان ماجرای «عملیات آورتین» اتفاق میافتد و اماننامه به عیدوک هم ماجرایی در پی این عملیات است. البته اماننامه مختص «عیدوک بامری» نبوده و معمولا حاکمیت در دورههای مختلف برای پایان دادن به درگیریهای مستمر و پرخون بریا حذف گروههای اشرار، به سرکرده این گروهها «تامین» میداده تا از این طریق به درگیری پایان دهد.
نحوه کشته شدن عیدوک بامری
عیدوک بامری سال ۱۳۹۰ در درگیری با سپاه قدس در بلوچستان کشته شد. جالب اینجاست که با وجود پادرمیانی سردار سلیمانی برای بخشش «عیدمحمد بامری» معروف به «عیدوک» او همچنان به شرارت و ارتباط با قاچاقچیان بینالمللی و انتقال محمولههای سنگین مواد مخدر به داخل کشور و توزیع اسلحه ادامه داد.
در بخشی از مستند «قاسم» گفته شده که قاسم سلیمانی بعد از هلاکت «شرور معروف جنوب شرق کشور» برای همسران و فرزندانش حقوق تعیین کرده بود. منظور از شرور معروف جنوب شرق، عیدوک بامری بوده است.