1- فتنه آمریکایی – اسرائیلی در منطقه و ایران از نفس افتاده است و جنگ نرم آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ملت ایران به سردی گراییده است. صبح دیروز رزمندگان حماس و جهاد اسلامی با آغاز عملیات «طوفانالاقصی» جنگ سختی را علیه رژیم اشغالگر قدس آغاز کردند. آنها از زمین، هوا و دریا وارد سرزمینهای اشغالی شدند.
فرود هزاران موشک در سرزمینهای اشغالی، تصرف هفت منطقه شهرکنشین ، کشته و زخمی شدن شمار زیادی از صهیونیستها و به اسارت گرفتن دهها سرباز اسرائیلی و به غنیمت گرفتن ادوات جنگی لحظهبهلحظه حرارت و گرمی این نبرد را بالا میبرد.
به نظر میرسد ابعاد این نبرد در تاریخ نبردهای اعراب و اسرائیل در 50 سال اخیر بیسابقه ، بینظیر یا حداقل کمسابقه باشد. صهیونیستها هرچه در تهران باد کاشتند الآن دارند در شهرکهای صهیونیست نشین و تلآویو طوفان درو میکنند. اکنون در اسرائیل وضعیت فوقالعاده اعلامشده است و نتانیاهو اعلام کرده است :«اکنون ما درگیر یک جنگ تمامعیار هستیم.»
آنها که خواب عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را میبینند، اگر اخبار نبرد حماسی رزمندگان فلسطینی را در نبرد اخیر پیگیری کنند میتوانند تعبیر درستی از این خواب داشته باشند.
2- از کنش سیاسی در غرب علیه ملت ایران فعلا خبری نیست . هرچه هست واکنش است. در سکوت و انفعال غرب در برابر هوشیاری مردم در جنگ ترکیبی یکدفعه صدایی درآمد و آن دادن جایزه صلح نوبل به یک محکوم امنیتی است. این صدا شبیه بازیگوشی پسربچهای است که از باب مردمآزاری زنگ خانهها را میزند و فرار میکند.
غرب 20 سال پیش از جایزه دادن به شیرین عبادی چه نتیجهای گرفت تا این جایزه برای او نفعی ایجاد کند. آلفرد نوبل، یک صنعتگر و مخترع سوئدی بود. اگر زنده بود حتما به این انتخابها اعتراض میکرد. چون دریافتکنندگان این جایزه نقش مهمی در جنگ و خونریزی ، بیخانمانی و اخراج از سرزمین و تبهکاری در روی زمین داشتهاند.
دریافتکنندگان جایزه صلح نوبل همواره از پیامآوران جنگ و از مخالفان صلح بودهاند. آنها هنری جز روغنکاری ماشین جنگافروزی و صنعت کشتارجمعی نداشتند. اوایل انقلاب نرگس محمدی و شوهرش تقی رحمانی، دو عضو گروهک تروریستی پیشتازان حکومت اسلامی وابسته به فرقان در قزوین بودند. کتابهای فرقان را در قزوین توزیع میکردند. الآن شوهرش در پاریس با حقوق پناهندگی زندگی میکند.
جایزه صلح نوبل را این سالها اوباما و جیمی کارتر از رؤسای جمهور آمریکا بردهاند. شیمون پرز، اسحاق رابین و هنری کیسینجر هم در فهرست دریافتکنندگان جایزه صلح نوبل بودند. معلوم نیست گردانندگان اتاق نوبل، نرگس محمدی را تا حد رئیسجمهور آمریکا و رؤسای رژیم اشغالگر قدس بالابردهاند یا آنها را تا سطح یک عضو گروه فرقان با عنوان جعلی فعال حقوق بشر! پایین آوردهاند؟ این سؤالی است که فقط نتانیاهو، آنهم در غوغای جنگ غزه میتواند پاسخ دهد «فقد پروژه» و «بی سوژگی» علیه ملت ایران آنها را به این وادی سخیف کشانده است.
3- یکمشت کاسب سیاسی در غرب جمع شدهاند ، پول میگیرند «پروژه» اجرا میکنند! پروژه چیست؟ پروژه بیثباتسازی سیاسی و اخلال در رزق و روزی مردم ایران... پروژههای استکبار جهانی علیه ملت ایران و ملتهای منطقه +به شکست منجر شده، بازسازی و نوسازی آن به پایان رسیده است.
لذا یک دوره مرخصی به اپوزیسیون دادهاند تا بروند فکرهایشان را بکنند، با پروژه دوباره برگردند.
تحریم طلبی، تجزیهطلبی، توهم انزوای ایران و جنگطلبی جواب نداده است. 15 پرچم از ایران را در تجمعات اعتراضآمیز در داخل و خارج بالا بردند که نتیجهای جز تزریق ویروس «خود دشمن پنداری» در میان اپوزیسیون نداشت. آنها با ترویج مسائل منافی عفت، تبلیغ برهنگی با چاشنی فریب و دروغپردازی نتوانستند جاذبهای برای «دیده شدن» پدیدآورند.
تلاش بیثمر در این حوزهها منجر به شناسایی شبکهها و سر شبکههای آشوب و افتادن در تور نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و قضائی کشور شد.
محمدکاظم انبارلویی