یکی از شاخصههایی که حکومت اسلامی را از انواع حاکمیتهای سیاسی موجود در عصر حاضر متمایز میسازد، توجه به اصل مردم سالاری دینی است.
اصلی که براساس آن در حکومت اسلامی نظر و رای مردم برخلاف جوامع غربی، نه تنها یک قرارداد عرفی نیست بلکه وظیفه و تعهد شرعی است که بر ضمه حاکمان تعیین شده است.
توجه به اصل مردمسالاری، از همان ابتدای ظهور اسلام و پایهگذاری حکومت دینی توسط پیامبر (ص) از اصول سیاسی مهم دین مبین اسلام بود و بعد از پیامبر نیز در زمان حکومت امیرالمؤمنین ادامه یافت.
رهبر انقلاب در تشریح این موضوع و توجه به رای مردم در شیوه حکومتی پیامبر (ص) و بعد از ایشان اشاره میفرمایند:
"در صدر اسلام حکومت پیغمبر و تا مدّتى بعد از رحلت پیغمبر، حکومت جامعهى اسلامى یک حکومت مردمى بود. در دوران امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة والسّلام) مردم در صحنهى حکومت به معناى واقعى دخالت داشتند، نظر میدادند، رأى میدادند، تصمیم میگرفتند و حقّ مشورت ــ که قرآن پیغمبر را به آن امر کرده است ــ متعلّق به مردم بود که: وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ؛ مردم حق دارند که با آنها مشورت بشود."
اما ممکن است بیان شود که چه تمایزی بین نگاه هزار و چندصد ساله اسلام درمورد مردمسالاری و مفهوم دموکراسی امروز وجود دارد؟
پاسخ به این سوال در 2 مورد اشاره می شود؛
1- آنچه که مردم سالاری دینی را با دموکراسی غربی متمایز میسازد، این است که برخلاف اصول دموکراسی غربی، مردم سالاری در اصول اسلامی به معنای آزادی مطلق و بی قید و بند افراد جامعه نیست؛ آزادی اسلامی ساختارمند و دارای چارچوب مشخص است. چارچوبی که در آن مصلحت فرد و جامعه در قالب اصول اسلام با هم فراهم میشود.
2- دومین تفاوت دیدگاه حکومت اسلامی با دموکراسی غربی در مورد شیوه نگاه و تعریف استبداد است؛ در اندیشه لیبرال دمکراسی، استبداد به معنی حکومت فرد یا گروهی واحد بر مردم عنوان میشود اما در اندیشه اسلامی، استبداد الزاما ربطی به تعداد حکومت کنندگان یا حکومت شوندگان ندارد. بلکه اسلام استبداد را به معنی نادیده گرفتن حق مردم در حکومت، بی توجهی به دستورات الهی و ارجحیت داشتن مصالح فرد یا افرادی خاص به جای مصلحت اسلام و جامعه اسلامی می داند.
با توجه به این تعاریف میتوان نتیجه گرفت تعریف اسلام و حکومت اسلامی از مفهوم نقش مردم در جامعه تکامل یافتهتر و حقیقی تر از شعار دموکراسی است که امروزه در جهان فریاد زده میشود.
فاطمه سیفی