تصمیم سازی برای آب کشور باید با نگاه ملی باشد

دکتر زهرا شیخی نماینده اصفهان در مجلس در نامه ای به آیت الله رییسی رییس جمهور منتخب اعلام کرد که  ایران در اثر سیاست های غلط صنعتی و کشاورزی و زیستی درگیر بحران آب، بر هم خوردن تعادل زیستی و تغییر اقلیم شده است. متاسفانه طی این سالها مسئولان مختلف،علت کم آبی و کم بارشی را به خشکسالی یا تغییر اقلیم مربوط دانسته اند ، بدون اینکه بگویند اتفاقا خشکسالی و تغییرات اقلیمی این بار «انسان زاد» است و «مسئول زاد».

متن کامل نامه دکتر زهرا شیخی به شرح ذیل می باشد:

برادر ارجمند جناب آقای حجت الاسلام و المسلمین دکتر رئیسی

رئیس جمهور منتخب جمهوری اسلامی ایران

سلام علیکم

ضمن تبریک پیروزی جنابعالی در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ، امید است که انتخاب خجسته  شما،  اتفاقات مبارک و بزرگی را در تاریخ ایران و جمهوری اسلامی رقم برند ان شاالله... لذا  بعنوان نماینده مردم شریف شهر اصفهان مایلم  یکی از بزرگترین مشکلات گریبانگیر مردم را یاداور نمایم که حل آن به انگشت عقلانیت و همت جنابتان  نیازمند است و آن مساله آب است.

تراژدی غمبار خشکی زاینده رود (بزرگترین رود مرکزی ایران)، قریب به دو دهه است که ذائقه شیرین مردم نجیب و سخاوتمند اصفهان را تلخ و شور کرده و علاوه بر محیط زیست، آب مورد نیاز کشاورزان و حتی شرب مردم را به بحران کشانده است. ریشه مشکل زاینده رود امر عجیبی نیست و طبیعتا راه حل آن هم از آسمان نمی آید . اما متاسفانه تا این لحظه سیاستگذاری های غلط سیاستمداران کم توان یا نا آگاه مانع حل بحران آب اصفهان شده اند. اولین سیاستگذاری های غلط نیز به همین نگاه استانی ، استاندارمحور و نماینده محور باز میگردد. مشکل اول همین است که مساله فقط خشکی زاینده رود و تالاب گاوخونی نیست بلکه مشکل، خشکی و کم آبی کارون و کرخه و تالاب هورالعظیم ، خشکی هامون و تالاب بختگان و تالاب انزلی مشکل خشکی دریاچه ارومیه و 12 تالاب از 14 تالاب استان فارس هم هست.  کل ایران در اثر سیاست های غلط صنعتی و کشاورزی و زیستی درگیر بحران آب، بر هم خوردن تعادل زیستی و تغییر اقلیم شده است و متاسفانه طی این سالها مسئولان مختلف، علت کم آبی و کم بارشی را به خشکسالی یا تغییر اقلیم مربوط دانسته اند ، بدون اینکه بگویند اتفاقا خشکسالی و تغییرات اقلیمی این بار «انسان زاد» و «مسئول زاد» .

خشکی زاینده رود و گاوخونی در اثر سدسازی و تونل سازی های بی رویه و طرح های متعدد انتقال آب و بی توجهی به حقابه زیستی است ، درست مثل دریاچه ارومیه و هامون، کارون و کرخه و... که روند تبدیل «ایران» به «بیابان»  در اثر همین سوء مدیریت حتی استانهای پرآب مازندران و گیلان را به سوی بیابان زایی پیش برده است. بدون اینکه مرجع یا دستگاه خاصی به عواقب هولناک اجتماعی، اقتصادی و امنیتی آن توجه کند.

 پانصد سال پیش، شیخ بهایی مرجع تقلید مشهور عصر صفویه، راه حلی برای زاینده رود ارائه کرد که تا چند دهه پیش زاینده رود را زنده نگه داشته بود و اگر اینک نیز به سنت این عالم نابغه جهان تشیع عمل میشد، نه مشکل آب شرب داشتیم، نه کشاورزان به ستوه می آمدند، نه حمله ریزگردها داشتیم و نه 90 درصد قلمرو ایران در معرض بیابان شدن بود. آن دانشمند حکیم در یک تقسیم بندی کاملا دقیق، آب زاینده رود را به 33 قسمت تقسیم کرد. حقابه هایی ثابت و ارزشمند که گاه مهریه زنان میشد.

میتوان گفت، علت اصلی خشکی رودخانه ها و دریاچه های بزرگ ایران همین رعایت نکردن حقابه هاست. حقابه شرب، حقابه کشاورزی، حقابه صنعت، حقابه محیط زیست که در اثر رعایت نکردن این حقابه ها، خصوصا حقابه محیط زیست، تعادل اکوسیستم منطقه بهم خورده است . مسئولان غیرمتخصص گمان کرده اند ، وجود آب در رودخانه یا نهرها یا ریختن به تالابها، هدر رفتن آب است. بدون اینکه بیندیشند مسیر آب ها طی هزاران سال شکل گرفته و حافظ طبیعت است . با نرسیدن آب به تالاب ها و نهرهای محلی، پوشش های گیاهی که میتوانند حافظ خاک باشند از بین رفته و نرخ جابجایی خاک و بیابان زایی و سیل زایی افزایش یافته و کاهش رویشگاههای جنگلی و دشتی، باعث افت حاصلخیزی خاک و افت سطح آب های زیرزمینی شده و نهایتا منجر به افزایش دما و گرمای اقلیم شده ، به نحوی که دمای هوای ایران طی دو دهه 2 درجه گرمتر شده است . افزایش دما سبب شده تبخیر آب بیشتری داشته باشیم  و طبیعتا بارندگی کمتر و کمتر ، خشکسالی بیشتر و پیشتر ، سیل و ریزگرد و کم آبی و بحران آب .

بر اساس مطالب پیش گفته از جنابعالی به عنوان رییس جمهور منتخب که عمری را در تحقق عدالت و پیشرفت ایران تلاش نموده اید ، میخواهم موضوع استراتژیک آب را به شیوه ای عادلانه وبا نگاهی کازشناسی نه برای کوتاه مدت بلکه برای صدها سال تدبیر کنید ، بی توجهی به وضع آب و محیط زیست کشور، تاوان سنگینی را برای نسل های بعدی ما در پی خواهد داشت و بالعکس، اقدامات سنجیده و صحیح، آینده ایران را تضمین خواهد کرد. راه حل هایی به صورت کلی وجود دارد که بایستی با تعیین بهترین و دلسوزترین و به ویژه متخصص ترین کارشناسان حوزه آب، محیط زیست، کشاورزی و صنعت و انرژی به سیاستگذاری دقیق و اجرا برسد . برخی از این راهکارها عبازتند از :

مسئله آب کشور، باید با نگاه ملی و فراملی برای تصمیم سازی شود ، نه با نگاه بخشی و استانی، این کار هم معضل آب را به صورت ریشه ای و بنیانی مرتفع میکند و هم مانع اختلافات و نزاع های قومیتی و شهری و استانی و تبعات ناگوار سیاسی و امنیتی میشود.

در مسئله آب، مسائل باید با نگاه ستادی و غیرسیاسی پیگیری شود. نه وزارتخانه ای وهمراه با لابی گری... اینک وزارتخانه های  نیرو، جهاد کشاورزی، سازمان محیط زیست و استانداری ها هر یک همچون کودکی بر سر یک طناب در حال جدل هستند تا ثابت کنند دیگری مقصر است لذا متولی آب در کشور فقط بایستی یک دستگاه ورای این دستگاهها  تا با تصمیم سازی اصولی و نظارت دقیق بوده و تمام تصمیماتش حاکم بر این دستگاهها باشد .

حقابه های شرب، محیط زیست، کشاورزی و در آخر صنعت به دقت و با رعایت همه جوانب تعیین شوند و هرگونه تخطی از آئین های آب و تعیین حقابه ها با مجازات سخت روبرو باشد.

صنایع آب بر همچون فولاد، ذوب آهن و پتروشیمی در شهرهای کم آب تعدیل ویا تعطیل گردد و به سواحل خلیج فارس منتقل شوند این بزرگترین خیانت به حیات زیستی ایران است که در دل کویر ایران (دقت کنید شهری مانند آران و بیدگل یا سیرجان)، کارخانه فولاد و پتروشیمی احداث میشود. (دقت بفرمایید تولید هر کیلو فولاد ۳۰ هزار لیتر آب مصرف می‌کند). حقابه صنعت باید آخرین حقابه باشد. نه اولین حقابه ! با طرح های عجیبی همچون انتقال آب از دریای خزر و خلیج فارس و.. مجددا اکوسیستم را بهم نزنیم .کاری که هیچ کشور پیشرفته ای در دنیا نکرده ، و بهت است به جای انتقال آب خلیج فارس، کارخانه ها را به خلیج فارس ببرند .

سیستم کشاورزی ما همچنان سنتی و هدردهنده آب است. دولت سیزدهم به یک انقلاب در حوزه آبیاری و کشاورزی ایران نیاز دارد. حذف کشاورزی و طرح های شکست خورده «نکاشت» نه تنها مشکل کمبود آب را حل نمیکند بلکه برعکس با نابودی پوشش گیاهی باعث خشکی بیشتر ایران میشود و وابستگی غذایی ایران  را رقم میزند.  پس راه حل حذف کشاورزی نیست و تغییر روشهای کشت و آبیاری است.

در دو دهه اخیر 18 میلیون اصله بلوط را در زاگرس( یعنی 30 درصد قلمرو 6.5 میلیون هکتاری آن را) از دست رفته ، دیگر نباید اجازه داد رویشگاه های طبیعی ما در هیرکانی، زاگرس، ارسباران و خلیج فارس نابود شود، و باید قلمرو 12 میلیون هکتاری جنگل های طبیعی را حفظ کنیم زیرا آنها ریه های سرزمین ما هستند و بدون آنها ایران متروکه خواهد شد . حال امید است مجازات های سنگین برای آتش سوزی یا قطع درختان جنگلی، گسترش جنگل کاری (در مناطق جنگلی که خودِ طبیعت به این سمت رفته) و کشت گونه های بومی متناسب با اکوسیستم هر منطقه، از مهمترین راهکارهای حفظ خاک و آب و طبیعت در این خصوص اعمال شود.

متاسفانه از عصر پهلوی بدین سو کاشت درختان غیرمثمر چون کاج و اکالیپتوس، مورد و چمن و.. در ایران رواج یافت و اینک فضای همه شهرها و جاده ها و حتی روستاهای ایران با این گیاهان غیربومی پر شده؛ حال آنکه کاشت این گیاهان خود یکی از بزرگترین آسیب ها به محیط زیست وارد نموده است. هر بوم و منطقه ایران، متناسب با توان اکولوژیک سرزمین، گونه های بومی و هماهنگ با طبیعت خود دارد . منطقه کم اب گونه های بومی متناسب ، اجازه ندهیم نظم طبیعت و کشاورزی ایران بیش از این مختل شود .

باید هر جه سریعتر به سمت استحصال انرژی های نو خصوصا خورشیدی و بادی باید حرکت کنیم .جناب آقای دکتر رییسی ، شما رییس جمهوری باشید که ایران را به سمت انرژی های پاک هدایت کند .حتی پیشرو تر از دیگر کشورهای جهان . نیاز نیروگاههای برق ایران را به آب و سوخت های فسیلی قطع نمایید خودروهای دیزلی ، بنزینی و دودزا را از شهرهای ایران پاک کنید و ایران را به یک کشور پاکیزه با طبیعت دل انگیز همیشگی خود مبدل سازید.

هر اقدامی که اینک انجام دهید تاثیرات چهارساله یا حتی چهل ساله نخواهد داشت تا چهارصد سال ایران را، تاریخ را ، آیندگان را تحت تاثیر قرار خواهد داد ، به امید موفقیت روزافزون و نصرت الهی بر این مرز و بوم /.

 دکتر زهـرا شیخی نماینده مردم شریف اصفهان و

سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان

2

1

3

                                                              4