اخیراً معاون سیاسی وزارت کشور و رئیس ستاد انتخابات کشور با بیان اینکه نرخ مشارکت در انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ در حدود ۴۰ درصد است؛ گفته است که باید تلاش کنیم که این نرخ مشارکت به درجه بالایی ارتقا یابد.
در همین راستا کارشناسان و مردم معتقدند رفتارهای اقتصادی و سیاسی دولت در ۸ سال گذشته یکی از عوامل اصلی بی اعتمادی به صندوق رای است. دعوت به حضور در پای صندوقهای رای از سوی دولت هر چند در ظاهر یک امر بدیهی و مهم است اما گویی خود دولت از عوامل کمرنگی مشارکت حداکثری در انتخابات است. حتی عبدالناصر همتی نامزدی که تا چند روز پیش عضو کابینه دولت روحانی بود در جریان مناظرات انتخاباتی گفت که من نماینده دولت روحانی نیستم.
بسیاری از مردم وعدههای محقق نشده حسن روحانی در دو انتخابات سالهای ۹۲ و ۹۶ را دلیل بیاعتمادی به برنامهها و طرحهای نامزدهای این دوره انتخابات ریاست جمهوری معرفی میکنند. نگاهی تاریخی به انتخابات ریاست جمهوری ایران در دهههای گذشته هم بر این اصل تاکید دارد که رفتار دولتهای پیشین نسبتی کاملا مستقیم با حضور مردم در انتخابات دارد.
به طور مثال در سال ۸۴ نیز بعد از انتقادات مردم به عملکرد دولت اصلاحات و حاشیه سازیهای رئیس جمهور وقت و ایجاد بحرانهای ساختگی کاهش حضور مردم در پای صندوقهای رای را شاهد بودیم.
در جریان آسیبشناسی علل کمرنگی حضور مردم در پای صندوقهای رای، بسیاری از نظرسنجیها عدم تحقق وعدههای انتخاباتی حسن روحانی را گواهی بر بی اعتمادی نسبت به صندوق رای در کشور میدانند. در سال ۹۲ حسن روحانی در پایان نخستین برنامه انتخاباتی تلویزیونی خود، جلوی دوربین یک کلید را در دست خود بالا گرفت و گفت: «من میخواهم بگویم همه چیز با تدبیر و امید و با کلید تدبیر حل خواهد شد. شما بدانید (با این کلید) مسئله هستهای و تحریمها هم حل خواهد شد و رونق اقتصادی هم ایجاد خواهد شد».
او در نطقهای دیگر خود نیز از عباراتی دیگر برای رای آوری استفاده کرد. بطور مثال روحانی وعده «آنچنان رونق اقتصادی» داده بود که دیگر مردم نیازمند یارانه نباشند و همینطور وعده چرخش همزمان چرخهای اقتصاد و سانتریفوژها را داده بود که بعد از ۸ سال از آن دوران نه تنها هیچکدام محقق نشده است بلکه اگر در سال ۹۲ هر ماه یارانه معادل ۱۴ دلار ارزش داشت در پایان سال آخر دولت تدبیر و امید به ۲ دلار تنزل یافته است.
* وعدههای پوچ یک دولت
در بین اطلاعات استخراجی از نظرسنجیها، مهمترین دلیل بی اعتمادی مردم به اظهارات دولتمردان، وعدههای عجیب رئیس جمهور در زمان تصویب برجام بود. حسن روحانی در آخرین روزهای مهر ۱۳۹۴ در نامهای به رهبر انقلاب از عبارات پرطمطراقی استفاده کرد.
وی در این نامه بیان داشت: «تحریمهای ظالمانه اقتصادی، تجاری و مالی بینالمللی و یا یکجانبهای که توسط شورای امنیت، اتحادیه اروپا و آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران برقرار شده بود، رفع گردیدند. ساختار تحریمها و فضای روانی جهانی که هر گونه تعامل اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران را پرهزینه و در برخی موارد غیرممکن ساخته و بار گران و طاقتفرسایی بر دوش اقتصاد کشور و معیشت مردم تحمیل کرده بود، از هم پاشید...با رفع تحریمها، اقتصاد ایران فصل جدیدی را آغاز خواهد کرد»
پس از گذشت مدتی از اجرای برجام، ولی الله سیف رئیس وقت بانک مرکزی در کمیته روابط خارجی تاکید کرد دستاورد ایران از برجام «هیچ» بوده است. این هیچ بودن در حالی است که در همان زمان حسن روحانی هر روز در اظهارات خود از برجام و محسنات آن سخن میگفت.
روحانی در دیماه ۹۴، در همایش «اجرای برجام؛ فصل نو در اقتصاد ایران»، در بیاناتی تاکید کرد: «تحریم رفت ... برخی فلسفه بافتند و تاریخ را به استناد آوردند و گفتند مگر پرهیز از رویارویی و جنگ با شیطان امکان پذیر است؟ ما راهی جز جنگ و جنگیدن و ویران کردن و ویران شدن نداریم. اما ملت ما در ۲۴ خرداد ۹۲ به تمام این افکار و سخنان مهر باطل زد و در انتخابات خرداد ۹۲ اعلام کرد ما خواهان تعامل سازنده با جهان هستیم ... برجام آغاز حرکت اقتصادی در کشور است».
رئیس جمهور در سالهای ۹۴ تا ۹۶، بیشترین وعدهها را نسبت به برجام داد اما رفته رفته مردم متوجه شدند پس از برجام تغییر مثبتی در زندگی آنها رخ نداده است. با شروع رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۶ مجددا بر وزن وعدههای روحانی افزوده شد. این روند باعث ایجاد سلسله توقعاتی از دولت شد که با واقعیت فاصله داشت. همین روند بخشی از شکاف بی اعتمادی را رقم زد.
* نقش شیوه اجرای گرانی بنزین
موضوع دیگری که در نظرسنجیها اخیر مردم از آن به عنوان دیگر عامل کمرنگی حضور پای صندوق رای عنوان میکنند رفتار دولت در افزایش قیمت بنزین در سال ۹۸ بود. طرحی که بدون اطلاع رسانی مردم به ناگاه اجرا شد و رئیس جمهور هم مدعی بود که من هم صبح روز جمعه متوجه افزایش سه برابری قیمت بنزین شدم همین مساله از دید بسیاری از نظرسنجیها کلید بی اعتمادی مردم نسبت به زمامداران دولت را در پی داشت.
اتفاقات افزایش قیمت در سال ۹۸، تنها یک نمونه از مواردی است که کارشناسان و نمایندگان مجلس و عموم مردم معتقدند رخدادهای حاصله از این تصمیم نتیجه سوء مدیریت دولت بخصوص رئیس جمهور بوده است. مدیریتی که انتهای آن منجر به قربانی شدن تنی چند از شهروندان و فرصتی برای ضد انقلاب برای آشوب در شهرهای کشور شد.
حسینعلی شهریاری نماینده مردم زاهدان در مجلس دهم درباره این تصمیم دولت اظهار داشته بود که «متاسفانه دولت در بحث گرانی قیمت و سهمیهبندی بنزین کار دقیق و حسابشدهای را انجام نداد و در این موضوع شکی نیست و اینکه مردم را از ابتدا نسبت به این موضوع اقناع نکردند کار اشتباهی بود».
*دعوت بورسی از سوی روحانی
بحث دیگری که تحت عنوان ناراحتی مردم از رفتار رئیس قوه مجریه در نظر سنجیها مطرح میشود، موضوع بورس است. حسن روحانی در سال ۹۹ تمرکز عجیبی بر تهییج بازار بورس و حضور مردم در این بازار داشت و حتی تضمین حمایت از سرمایههای مردم را هم داده بود اما مردم رفته رفته در این بازار متضرر شدند و دولت هم اهتمام جدی برای رفع این مشکل نداشت. قرمز شدن هر روزه بورس، باعث شده در ماههای گذشته شاهد تقلیل اعتماد عمومی به اظهارات رئیس دولت دوازدهم باشیم.
روحانی ۱۹ شهریور ۹۹، با بیان اینکه دولت فضای بورس را برای حضور مردم آماده کرده است، گفت: البته بورس ویژگیهای خود را داشته و از فراز و نشیب برخوردار است و هر کسی به آن وارد میشود باید نگاه بلندمدت و میان مدت داشته باشد و به مسئولین بورس تاکید میکنم که نسبت به سرمایههای مردم مراقبت کنند و نگذارند افرادی در تبلیغات شیطنت کنند.
ریزش بورس که از مردادماه سال گذشته آغاز شد باعث شده بود بخش زیادی از سرمایهگذاران که همانا مردم عادی جامعه فارغ از اطلاعات بورسی بودند را به سمت این بازار هدایت کرد به امید آنکه ارزش پولشان در اقتصاد تورمی حفظ شود اما در نهایت آنچه عاید بورسی ها و سهامداران آن شد پودر شدن سرمایههایشان در ماههای اخیر بود.
* نقش عدم تعهد به وعدهها در دولت روحانی در کمرنگی انتخابات
مساله دیگر که به عقیده بسیاری از کارشناسان دلیلی بر سردی حضور مردم پای صندوقهای رای بوده است و جمال عرف رئیس ستاد انتخابات کشور نیز به آن اذعان داشته است، موضوع عدم تعهد به وعدهها در دولت تدبیر و امید است.
در بهمن سال ۹۶، محمد باقر نوبخت سخنگوی وقت دولت در نشست خبری خود با خبرنگاران گفته بود که «ما برنامههای خودمان برای نوسازی ناوگان، ترمیم بافتهای فرسوده و آلودگی هوا ارائه کردیم و از سیاستهای خودمان عقبنشینی نمیکنیم چرا که میدانیم پاسخگویی یک امر قابل انعطاف است و باید به مردم پاسخ دهیم.» اما با گذشت نزدیک به ۴ سال از آن وعده روزنامه «دنیای اقتصاد» در گزارشی با عنوان «سونامی فرسودگی در بازار خودرو» عملا نشان میدهد این وعده نوبخت نیز اجرایی نشده است.
* ادعاهای خطای دولتمردان
در این گزارش آمده است که «بررسیها نشان میدهد طی سال ۹۹ و همچنین سال ۱۴۰۰ در مجموع حدود ۷۰۰ هزار دستگاه دیگر (بهطور متوسط سالانه حدود ۳۵۰ هزار دستگاه) خودروی فرسوده به این تعداد اضافه میشود. بنابراین جمع تعداد خودروهای فرسوده در پایان سال جاری به رقمی حول و حوش ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار دستگاه خودرو خواهد رسید.البته از سال ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۴ بر سرعت افزایش تعداد خودروهای فرسوده اضافه میشود. بررسیهایی که پیشتر مرکز پژوهشهای مجلس انجام داده نشان میدهد در بازه زمانی یاد شده تعداد خودروهای فرسوده از ۳۵۰ هزار دستگاه در سال به ۵۰۰ هزار دستگاه در سال افزایش خواهد یافت».
برجام، رفع تحریمها، بورس، افزایش قیمت بنزین، ترمیم بافتهای فرسوده، رفع آلودگی هوا، بالا بردن ارزش پول ملی، افزایش تعداد شاغلین، از شعارهایی بود که در ۸ سال گذشته بارها بر زبان حسن روحانی و اعضای کابینه وی آمد. همین وعدههای شیرین از دید نظرسنجیها هر کدام برای پائین آوردن حضور مردم پای صندوقهای رای کافی بود اما تجمیع آنها حالا اعتماد افکار عمومی به توانایی دولتها را زیر سوال برده و در نظرسنجی وزارت کشور، آمار فعلی حضور پای صندوقهای رای به عدد ۴۰ درصد رسانده است.