ترامپ گفت: اگر آمریکا از حکومتهای عرب منطقه حمایت نکند، آنها حتی دو هفته هم دوام نمیآورند. رئیس جمهور آمریکا، افزود: کاملاً بدیهی است که آنها باید هزینههای آمریکا برای حمایت از خود را بپردازند.
اگرچه حمایت قدرتهای شیطانی از رژیمهای ارتجاعی عرب تازگی ندارد ولی این برای نخستین بار است که یک مقام ارشد آمریکائی با چنین وقاحت و صراحتی از عمق وابستگی ارتجاع عرب در مقیاس جهانی پردهبرداری میکند و به وضوح نسبت به عدم ثبات، فقدان پایگاه اجتماعی و شکنندگی حاکمیت چنین رژیم هائی،اظهارنظر مینماید.
این دیدگاه ترامپ نشانگر تلاش بیوقفه واشنگتن برای حفظ حکومتهای لرزانی است که به زور سرنیزه، با توسل به سرکوب و ارعاب ملتها و صرفاً با تکیه بر حمایت آشکار و نهان بیگانگان بر مسند قدرت باقی ماندهاند و اگر حمایت خارجی قطع و یا کمرنگ شود، به اعتراف ترامپ حتی دو هفته هم دوام نخواهند آورد.
تصادفی نیست که آمریکا و سایر متحدان غربی رژیمهای ارتجاعی منطقه در برخورد با کشورهای عربی و اسلامی به «استاندارد دوگانه» متوسل شدهاند و از یکطرف تمامی جنایات، شرارتها و سیاستهای ضدانسانی رژیمهای وابسته را توجیه میکنند یا با سکوت معنیداری از کنار همه زشتیها و پلشتیها میگذرند و حتی با گستاخی از عملکرد شرورانه آنها تمجید و تجلیل میکنند ولی به طور همزمان با حکومتهای مستقل و مردمی، رفتاری طلبکارانه و شدیداً تهاجمی را در پیش گرفتهاند.
اینگونه است که سرمایهگذاری سعودیها و دیگران در تشکیل گروهکهای تروریستی مورد استقبال و حمایت آمریکا و متحدان غربی آمریکا میگیرد و همین رژیم فاسد و تبهکار به عنوان پرچمدار مبارزات ضد تروریستی در منطقه معرفی میشود، ولی ایران و محور مقاومت که توانسته پوزه تروریستها را به خاک بمالد، «حامی تروریسم»! و عامل بیثباتکننده منطقه معرفی میشود.
البته ترامپ با چنین اعتراف عجیبی، مسئولیت عملکرد رژیمهای فاسد و بیریشه در منطقه را نیز پذیرفته است و تلویحاً اعتراف میکند که عملکرد آمریکا و همین رژیمهای فاسد، جزو الزامات حفظ و بقای رژیمهای ارتجاعی عرب در منطقه است. این بدان معنی است که سیاست های غیراصولی واشنگتن در منطقه نیز دقیقاً در چارچوب همین واقعیت عینی، شکل گرفته و عملیاتی شده است. با این حال، حتی بدون اعتراف ترامپ نیز روشن بود که بقای رژیمهای فاسد و ضد مردمی در منطقه، بدون حمایت بیگانه میسر نیست و جنایت، کشتار و ارعاب، جزو اصلیترین ابزارهای رژیمهای منفور عرب محسوب میگردد و به همین دلیل نه تنها شرارتهای ارتجاع عرب مورد اعتراض آمریکا و متحدان غربی ارتجاع عرب قرار نمیگیرد بلکه با فروش اسلحه و جنگ افزارهای پیشرفتهتر، ضمن بازگرداندن درآمدهای نفتی به غرب، زمینههای تثبیت سلطه جهنمی، این رژیمهای خودکامه و بیریشه را فراهم میآورند.
اظهارات صریح ترامپ، نشان دهنده اوج بیآبروئی، بیاعتباری و رسوائی رژیمهای فاسد عرب است که زمامداران آمریکا رسماً اعتراف میکنند آنها عروسکهای خیمه شب بازی هستند و حتی بقای خود را نیز مرهون حمایت بیگانه میباشند. اما در عین حال، کم نبودهاند فرصتهائی که ملتهای مظلوم توانستهاند رژیمهای وابسته و ارتجاعی را علیرغم حمایت آشکار و نهان آمریکا و متحدان غربی رژیمهای فاسد، از اریکه قدرت به زیر بکشانند.
سقوط رژیم ستم شاهی در ایران، سقوط معنیدار حسنی مبارک جلاد جنایتکار مصر و فرار خفت بار منصور هادی از یمن جزو نمونههای بارزی است که اراده ملتهای تحت ستم برای تغییر شرایط را به وضوح نشان میدهد. فراموش نکنیم که آمریکا و مزدورانش همواره برای جبران شکستها و ناکامیهای خود، به حیلهها و ترفندهای تازهای متوسل میشوند. کودتای نظامی در مصر و جنگ فاجعه بار یمن در واقع بازتابی از تمایلات ضدانسانی آمریکا برای حفظ رژیمهای فاسد منطقه و حتی بازگرداندن اوضاع فاجعه بار گذشته، به هر قیمت ممکن است.
چنین سیاستی از دیدگاه واشنگتن تازگی ندارد ولی ترامپ تلاش میکند با استفاده ابزاری از شکنندگی و ناپایداری حکومتهای فاسد عرب، منافع نا مشروع خود و رژیم اشغالگر صهیونیستی را تامین و بلکه تضمین و هزینههای آنرا از ارتجاع عرب مطالبه کند، هزینههائی که صرفاً جنبه مالی ندارند و به رسمیت شناختن موجودیت رژیم صهیونیستی توسط بن سلمان، تازهترین مورد آن است.
این دیدگاه ترامپ نشانگر تلاش بیوقفه واشنگتن برای حفظ حکومتهای لرزانی است که به زور سرنیزه، با توسل به سرکوب و ارعاب ملتها و صرفاً با تکیه بر حمایت آشکار و نهان بیگانگان بر مسند قدرت باقی ماندهاند و اگر حمایت خارجی قطع و یا کمرنگ شود، به اعتراف ترامپ حتی دو هفته هم دوام نخواهند آورد.
تصادفی نیست که آمریکا و سایر متحدان غربی رژیمهای ارتجاعی منطقه در برخورد با کشورهای عربی و اسلامی به «استاندارد دوگانه» متوسل شدهاند و از یکطرف تمامی جنایات، شرارتها و سیاستهای ضدانسانی رژیمهای وابسته را توجیه میکنند یا با سکوت معنیداری از کنار همه زشتیها و پلشتیها میگذرند و حتی با گستاخی از عملکرد شرورانه آنها تمجید و تجلیل میکنند ولی به طور همزمان با حکومتهای مستقل و مردمی، رفتاری طلبکارانه و شدیداً تهاجمی را در پیش گرفتهاند.
اینگونه است که سرمایهگذاری سعودیها و دیگران در تشکیل گروهکهای تروریستی مورد استقبال و حمایت آمریکا و متحدان غربی آمریکا میگیرد و همین رژیم فاسد و تبهکار به عنوان پرچمدار مبارزات ضد تروریستی در منطقه معرفی میشود، ولی ایران و محور مقاومت که توانسته پوزه تروریستها را به خاک بمالد، «حامی تروریسم»! و عامل بیثباتکننده منطقه معرفی میشود.
البته ترامپ با چنین اعتراف عجیبی، مسئولیت عملکرد رژیمهای فاسد و بیریشه در منطقه را نیز پذیرفته است و تلویحاً اعتراف میکند که عملکرد آمریکا و همین رژیمهای فاسد، جزو الزامات حفظ و بقای رژیمهای ارتجاعی عرب در منطقه است. این بدان معنی است که سیاست های غیراصولی واشنگتن در منطقه نیز دقیقاً در چارچوب همین واقعیت عینی، شکل گرفته و عملیاتی شده است. با این حال، حتی بدون اعتراف ترامپ نیز روشن بود که بقای رژیمهای فاسد و ضد مردمی در منطقه، بدون حمایت بیگانه میسر نیست و جنایت، کشتار و ارعاب، جزو اصلیترین ابزارهای رژیمهای منفور عرب محسوب میگردد و به همین دلیل نه تنها شرارتهای ارتجاع عرب مورد اعتراض آمریکا و متحدان غربی ارتجاع عرب قرار نمیگیرد بلکه با فروش اسلحه و جنگ افزارهای پیشرفتهتر، ضمن بازگرداندن درآمدهای نفتی به غرب، زمینههای تثبیت سلطه جهنمی، این رژیمهای خودکامه و بیریشه را فراهم میآورند.
اظهارات صریح ترامپ، نشان دهنده اوج بیآبروئی، بیاعتباری و رسوائی رژیمهای فاسد عرب است که زمامداران آمریکا رسماً اعتراف میکنند آنها عروسکهای خیمه شب بازی هستند و حتی بقای خود را نیز مرهون حمایت بیگانه میباشند. اما در عین حال، کم نبودهاند فرصتهائی که ملتهای مظلوم توانستهاند رژیمهای وابسته و ارتجاعی را علیرغم حمایت آشکار و نهان آمریکا و متحدان غربی رژیمهای فاسد، از اریکه قدرت به زیر بکشانند.
سقوط رژیم ستم شاهی در ایران، سقوط معنیدار حسنی مبارک جلاد جنایتکار مصر و فرار خفت بار منصور هادی از یمن جزو نمونههای بارزی است که اراده ملتهای تحت ستم برای تغییر شرایط را به وضوح نشان میدهد. فراموش نکنیم که آمریکا و مزدورانش همواره برای جبران شکستها و ناکامیهای خود، به حیلهها و ترفندهای تازهای متوسل میشوند. کودتای نظامی در مصر و جنگ فاجعه بار یمن در واقع بازتابی از تمایلات ضدانسانی آمریکا برای حفظ رژیمهای فاسد منطقه و حتی بازگرداندن اوضاع فاجعه بار گذشته، به هر قیمت ممکن است.
چنین سیاستی از دیدگاه واشنگتن تازگی ندارد ولی ترامپ تلاش میکند با استفاده ابزاری از شکنندگی و ناپایداری حکومتهای فاسد عرب، منافع نا مشروع خود و رژیم اشغالگر صهیونیستی را تامین و بلکه تضمین و هزینههای آنرا از ارتجاع عرب مطالبه کند، هزینههائی که صرفاً جنبه مالی ندارند و به رسمیت شناختن موجودیت رژیم صهیونیستی توسط بن سلمان، تازهترین مورد آن است.