هلن مایر نابغه یهودیالاصل شمشیربازی آلمان در سال ۱۹۲۴ زمانیکه ۱۳ سال بیشتر نداشت موفق شد در مسابقات قهرمانی شمشیربازی آلمان مقام نخست را کسب کند و با استعداد و توانایی فوقالعاده خود همه را شگفتزده کند.
نمایش مایر در مسابقات شمشیربازی آنقدر خارقالعاده بود که همه روزنامهها و رسانههای آلمانی به تمجید از او پرداختند و در مدت کوتاهی این دختر کمسن و سال در سراسر کشور مشهور شد اما این تازه آغاز کار بود. چهار سال پس از قهرمانی مایر در آلمان او به عنوان نماینده این کشور در المپیک تابستانی آمستردام حضور پیدا کرد و مدال طلای بازیها را از آن خود کرد. در حالیکه همه در آن زمان مایر را دیگر یکی از برترین ورزشکاران زن تاریخ آلمان میدانستند او چهار سال بعد نیز برای دفاع از عنوانش راهی مسابقات المپیک ۱۹۳۲ لسآنجلس شد اما درست ساعاتی قبل از شروع دور نهایی بازیها خبر ناگواری همه چیز را به هم زد؛ نامزد مایر در یک سانحه رانندگی جان باخت و اندوه این حادثه باعث شد او نتواند مقامی بیش از پنجمی کسب کند.
مرگ نامزد مایر سبب شد وی تصمیم بگیرد آمریکا را ترک نکند و در کالج حقوق کالیفرنیا به تحصیل حقوق بینالملل بپردازد تا روزی به عنوان دیپلمات در کشورش مشغول به کار شود اما به قدرت رسیدن حزب نازی در آلمان و آغاز سیاستهای ضد یهودی هیتلر دومین ضربه را به مایر زد. او که پدری یهودی داشت، از سوی دولت نازی از حقوق شهروندی محروم و عضویتش در باشگاه شمشیربازی زادگاهش لغو شد. این به آن معنا بود که مایر دیگر نمیتواند به کشورش بازگردد و مجبور به ماندن در آمریکاست. او همان روزها در تنهایی و غربت در حالیکه آرزوی بازگشت به زادگاهش را داشت، در نامه به یکی از همتیمیهایش نوشت: «نمیدانم دوباره همدیگر را میبینیم یا نه. دوست دارم بتوانم به کشورم بازگردم اما میدانم آنجا دیگر جایی برای من نیست».
با این حال هلن ناامید نبود. او تمرینات خود را ادامه داد و همزمان در یک کالج محلی در اوکلند مشغول تدریس زبان آلمانی شد. این وضعیت تا المپیک ۱۹۳۶ برلین ادامه داشت. المپیک برلین باعث شد روزنهای برای بازگشت مایر به کشورش گشوده شود. در آن زمان بسیاری از کشورها آلمان را متهم میکردند که سیاستهای نژادپرستانه خود را بهویژه علیه ورزشکاران یهودی اعمال میکند و از سوی دیگر حزب نازی به دنبال پنهانکردن اقدامات خود بود. جنبش تحریم المپیک برلین از سوی بسیاری کشورها از جمله آمریکا به راه افتاد و ماجرا تا جایی ادامه یافت که اسپانیا برای گرفتن میزبانی المیپک از آلمان پیشقدم شد. اما جنگهای داخلی اسپانیا باعث شد پیشنهاد میزبانی بارسلونا از سوی کمیته المپیک رد شود و تحریم به نتیجه نرسد.
با شکست جنبش تحریم المپیک، آلمان نازی با تمام قوا برای استفاده تبلیغاتی از این بازیها وارد عمل شد. آنها سعی کردند تصویر دیگری از برنامههای حزب نازی و آلمان ارائه و سیاستهای نژادپرستانه و خشونتآمیز خود را پنهان کنند. برای این منظور پیش از شروع بازیها اکثر تابلوهای ضد یهودی به طور موقت برداشته شدند و روزنامهها سخنان تند خود را تعدیل کردند؛ به طوری که خیابانها با پرچمهای المپیک و صلیبهای شکسته تزیین و بهطور موقت تمامی نشانههای ضد یهودی از سطح شهر جمعآوری شد.
اقدام مهم دیگر، اجازه دولت آلمان به حضور مشهورترین ورزشکار زن این کشور یعنی هلن مایر در بازیها بود. به این ترتیب مقامات آلمانی اعلام کردند که هلن مایر نماینده این کشور در بازیهای المپیک برلین خواهد بود و باید به کشورش بازگردد. مایر نیز عازم کشورش شد و در حالیکه رسانهها و روزنامههای آلمانی سعی کردند او را نادیده بگیرند و حضورش را کمرنگ جلوه دهند، با همه وجود برای پیروزی جنگید و تنها در فینال به «لونا الک» باخت تا مدال نقره مسابقات را به گردن بیاوزید.
گرچه به هلن دستور داده شد هنگام پخش سرود ملی کشورش مانند نازیها سلام بدهد اما دولت نازی که چندی بعد سیاستهای نژادپرستانه خود را به شکل کمسابقهای علیه یهودیان دنبال کرد، پس از پایان المپیک او را وادار به مهاجرت به آمریکا کرد. هلن دلشکسته و ناامید به آمریکا بازگشت و تا سال ۱۹۵۲ یعنی چند سال پس از جنگ جهانی دوم و شکست نازیها نتوانست به کشورش بازگردد. او به زادگاهش بازگشت ولی این بازگشت نیز چندان به درازا نکشید چون درست یک سال بعد در سن ۴۲ سالگی پس از ابتلا به بیماری سرطان از دنیا رفت.