هیلاری کلینتون که نخستین زن در تاریخ آمریکا است که توانسته است به جمع یکی از دو نامزد نهایی رقیب در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا صعود کند، توانست آرای 2383 از نزدیک به 4هزار نماینده حزب دموکرات را به دست آورد و در کنار دونالد ترامپ نامزد نهایی حزب رقیب، دوگانه انتخابات ریاستجمهوری در نیمه آبان ماه را شکل دهد. نهایی شدن نامزدی کلینتون و پیروزی احتمالی او بر ترامپ جمهوریخواه میتواند حاوی پیامهایی برای ایران و توافق هستهای باشد. موضوعی که در چند ماه اخیر و با اظهارات نامزدهای ریاستجمهوری در آمریکا، موجی از بیم و نگرانی درخصوص آینده برجام را به همراه داشته است و اینک با نهایی شدن نامزدی هیلاری کلینتون که به مواضع سفت و سخت در مقابل تهران شهره است و ارتباطات عمیقی با لابی اسرائیلی آیپک دارد، بیش از پیش این نگرانی میتواند شکل واقعیت به خود بگیرد.
در مقابل، اما برخی دیگر از تحلیلگران معتقدند که کلینتون درزمانی که سکان سیاست خارجی آمریکا در دولت اول باراک اوباما را در دست داشت، درباره برنامه هستهای ایران نقش کلیدی ایفا کرد. در واقع این کلینتون بود که مشاور نزدیک خود «جک سولیوان» را برای شرکت در مذاکرات مخفیانه با نمایندگان ایران به ماموریت اعزام کرد.»
رویکرد به توافق هستهای
هیلاری کلینتون در رقابت انتخاباتی سال 2009 به نفع باراک اوباما کنار رفت تا با پیروزی اوباما بهعنوان وزیر خارجه انتخاب شود. این انتخاب باعث موضعگیریهای سفت و سخت در مقابله با هستهای شدن ایران شد. کلینتون در یک سخنرانی در کنگره آمریکا در سال ۱۳۸۸ (2009) با ادعای تلاش برای توقف برنامه هستهای صلحآمیز ایران، اتهاماتی را متوجه تهران کرد. او ادعاهای خود درباره تحریکآمیز بودن دستیابی ایران به فناوری صلح آمیز هستهای را تکرار کرد. کلینتون مدعی تلاش و اراده آمریکا برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران شد.
همچنین وزیرامورخارجه آمریکا در اکتبر ۲۰۰۹ در دیدار از چند کشور اروپایی درباره پرونده اتمی ایران اعلام کرد که جهان تا ابد به انتظار ایران نخواهد نشست و ایران باید پایبندی به تعهداتش را عملی کند. دفتر هیلاری کلینتون در سپتامبر ۲۰۱۲ در بیانیهای مواضع وزارت امور خارجه آمریکا مبنی بر مانع تراشی در مقابل هستهای شدن ایران را اعلام کرد. در همین زمینه پیتر جنکینز، دیپلمات بازنشسته وزارت خارجه انگلیس و نماینده اسبق این کشور در آژانس بین المللی انرژی اتمی مینویسد: «آیا کلینتون بهعنوان رئیسجمهوری میتواند بهطور بیطرفانه درباره ایران تصمیم بگیرد؟ آیا او قادر خواهد بود تا در مقابل درخواستهای اسرائیل مبنی بر مجازات ایران مقاومت کند؟»
اگر در رابطه با موضع هیلاری کلینتون در رابطه با ایران، بنای تحلیل را بر سخنرانی سال 2015 او در موسسه بروکینگز بگذاریم، باید نگران باشیم. جنکینز معتقد است که صحبتهای کلینتون در آن سخنرانی فقط بهخاطر خصومت وی با ایران و ایرانیها قابلتوجه نیست، بلکه فقدان آگاهی او از مناسبات گذشته جلب توجه میکند.کلینتون مدعی شده است زمانی که به وزارت خارجه رسید «ایران در حال رسیدن به قابلیت هستهای بود.» در واقع اینگونه نبوده است.
زمانی که کلینتون به وزارت خارجه آمد یعنی در ژانویه 2009، به ادعای مدیر اطلاعات ملی آمریکا حداقل پنج سال بود که ایران تحقیق درباره سلاح هستهای را رها کرده بود. اما هیلاری کلینتون پس از کنارهگیری از وزارت امور خارجه در کابینه دوم اوباما و اعلام بازنشستگی سیاسی و رسیدگی به امور شخصی که برخی آن را به نوعی آمادهشدن برای نامزدی در دوره بعدی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ میدانستند و بهویژه پس از توافق ژنو بین ایران و ١+٥ در آذر 1392 مواضع خود را نسبت به برنامه هستهای ایران تغییر داد. هیلاری کلینتون در ۱۳ بهمن ۱۳۹۲ ضمن حمایت از تلاشهای دیپلماتیک برای دستیابی به توافق دائمی هستهای با ایران خواستار متوقفشدن بحثها در کنگره درباره اعمال تحریمهای جدید علیه ایران شد.
او همچنین اعلام کرد از تلاشهای باراک اوباما برای مذاکره بهمنظور پایانبخشیدن به مساله هستهای ایران حمایت میکند و اینکه کنگره باید تحریمهای مورد بحث را تا زمان انجام این مذاکرات متوقف کند. اما تحلیلگران معتقدند که با وجود تاکید کلینتون بر حمایت از توافق هستهای، این توافق تنها در چارچوب یک استراتژی فراگیر قابل قبول است که قدرت ایران در منطقه پس از لغو تحریمها را مهار کند. او درباره توافق 3 سناریو را مطرح کرده است: 1- ایران ممکن است از توافق تخطی کند 2- ایران از سیاست صبر و انتظار استفاده کند تا حواس جهان از موضوع هستهای منحرف شود و 3- به ادامه غنیسازی با هدف ساخت سلاح هستهای بپردازد.
صدور قطعنامه 1929
آخرین و سختترین قطعنامه شورای امنیت درباره ایران در دوره تصدی هیلاری کلینتون بر وزارت خارجه آمریکا صادر شد. قطعنامه ١٩٢٩ در ژوئن ٢٠١٠ سختترین تحریمهای اقتصادی را متوجه ایران کرد. در این زمان هیلاری کلینتون بهعنوان وزیر خارجه آمریکا حمایت تمام قدی را از این قطعنامه بهعمل آورد و آن را برای تنبیه ایران ضروری دانست. در عین حال هیلاری کلینتون در زمره آن دسته از دموکراتهایی به حساب میآید که همواره از رویکرد جنگطلبانه هیات حاکمه آمریکا حمایت کرده است.
نزدیکی به لابی اسرائیل
هیلاری کلینتون جزو آن دسته ازسیاستمداران آمریکایی است که بارها بهصورت آشکار در مواضع و اظهارنظراتش، پایبندی خود به تامین امنیت رژیم صهیونیستی را نشان داده است؛ در مناظره چند ماه پیش او با سندرز که به میزبانی شبکه سیانان برگزار شد، هیلاری بارها بر مواضع همیشگی خود مبنی بر اعطای آزادی بیشتر به سران رژیم اسرائیل برای اقدامات توسعهطلبانهشان تاکید کرد. او همچنین تاکید کرده در صورت پیروزی در انتخابات از نتانیاهو برای سفر به آمریکا دعوت خواهد کرد.
همچنین برخی از مهمترین مشاوران سیاست خارجی او همچون دنیس راس از طرفداران لابی صهیونیستی آیپک هستند. راس مشاور ویژه هیلاری کلینتون در وزارت امور خارجه در امور خلیج فارس و کشورهای جنوب غربی آسیا در سال 2009 بود. در سال 2006 جان میرشایمر، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو بههمراه استفان والت استاد مدرسه کندی در کتاب لابی اسرائیل درخصوص دنیس راس نوشتند: «او یکی از اعضای لابی اسرائیل در آمریکا است.»
سیاست خارجی هیلاری
استفان والت، استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را یک افول بسیار بزرگ میداند و میگوید: ریاستجمهوری ترامپ میتواند تجربه ایتالیا در دوره موسولینی و برلوسکونی را برای مردم آمریکا تکرار کند. او تحلیل کاملی از سیاست خارجی هیلاری دارد؛ «دیدگاههای هیلاری کلینتون درباره سیاست خارجی ممکن است به فراخور موقعیت تغییر کند. او علاوه بر اینکه هشت سال بانوی اول ایالاتمتحده بوده است، سابقه یک دوره تصدیگری وزارت خارجه و دو دوره عضویت در سنای آمریکا را دارد.
تیم سیاست خارجی او متشکل از افراد تحصیلکرده و باتجربه در این زمینه است. سیاست خارجی هیلاری کلینتون در بسیاری از جنبهها به سیاست خارجی اوباما شبیه خواهد بود؛ اما ابعاد نظامیگری آن بیشتر میشود. در زمانی که جورج بوش پسر، رئیسجمهور سابق آمریکا درصدد جلب نظر اعضای کنگره این کشور برای حمله به عراق بود، هیلاری کلینتون بهعنوان یک سناتور دموکرات از حمله به عراق حمایت کرد؛ او زمانی هم که در منصب وزارت خارجه آمریکا بود، طرح حمله به لیبی و سوریه را پیش کشید که با موافقت اوباما روبهرو نشد.