«دیوید اوتاوی» نویسنده و خبرنگار واشنگتن پست کتاب خود تحت عنوان « محمد بن سلمان : آیا ایکاروس عربستان سعودی است» را منتشر کرد؛ اقدامی که محکومیتی جدید در سطح جهانی برای شخصیت «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی محسوب میشود.
ایکاروس، شخصیتی افسانهای است که به همراه پدرش تصمیم گرفت تا از زندان مینوس به کرت فرار کند. پدرش برای او بالهایی از جنس موم و پر ساخت تا با آنها فرار کند. پدر به او توصیه کرد تا از تکبر و از خود راضی بودن بپرهیزد و پس از آن از پرواز در ارتفاع خیلی پایین یا خیلی بالا دوری کند. با این وجود او به توصیه پدر گوش نکرد و به خورشید نزدیک شد، مومها آب شدند و بالها جدا گشت و به دریا افتاد.
به گزارش الاخبار، محمد بن سلمان در مسیر رسیدن به ولیعهدی در سال 2017 با موانع بسیاری رو به رو بود. امروز نیز وی برای رسیدن وی به تاج و تخت پادشاهی با چالشهای بسیاری روبه رو است که او هنوز موفق نشده بر این بحرانها و چالشها غلبه کند.
محمد بن سلمان مخالفانی زیادی دارد که قادر به حذف آنها نیست. خرید وفاداران در عربستان طی سالهای متمادی با توزیع سخاوتمندانه ثروت حفظ میشد، درحالیکه اساس حکومت بن سلمان تنها با سرکوبگری و ارعاب برای رسیدن به تاج و تخت پادشاهی است.
ولیعهد سعودی مناصب زیادی را در عربستان بر عهده گرفته است و منصبهایی که بین شاهزادگان تقسیم میشد، امروز در دستان وی متمرکز شده است و این امر یکی از دلایل مخالفت شاهزادگان آل سعود با اوست که حتی پس از رسیدن به تاج و تخت پادشاهی نیز این اختلافات از بین نخواهد رفت. شاید این اولین بار در تاریخ عربستان باشد که حضور شاهزادگان آل سعود در مناصب کلیدی اینقدر ضعیف است.
محمد بن سلمان با وجود سطح بالای سرکوبگری، هنوز نتوانسته از شر افراد با نفوذ در آل سعود خلاص شود و اینجا باید درباره جنایت وحشتناک قتل « جمال خاشقجی» روزنامه نگار منتقد سعودی صحبت کنیم که هزینه سنگینی برای ولیعهد سعودی داشت.
«برت مک گورک» هماهنگ کننده امور خاورمیانه شورای امنیت ملی آمریکا در دولت جو بایدن از سفر خود به عربستان در فوریه گذشته برای گفتگو در مورد موضوع یمن استفاده کرد و از مقامات سعودی خواست که «محمد بن نایف» ولیعهد سابق سعودی و «احمد بن عبدالعزیز» عمویش را آزاد کنند. به همین ترتیب، برخی از فرزندان ملک «عبدالله» پادشاه سابق عربستان ، علیه ولیعهد سعودی و در راستای منافع محمد بن نایف اقداماتی را شروع کردند.
اکنون احمد عبدالعزیز آزادی رفت و آمد دارد، ثروتی در اختیار دارد که میتواند از آن استفاده کند و در میان مخالفان بیرونی از همه برای ارتباط با شاهزادگان داخل، تواناتر است. علاوه بر اینها، کسانی هستند که از زندان «ریتز کارلتون» بیرون آمدهاند و همچنان ممنوع السفر هستند. آنها در حال تشکیل ائتلافی علیه محمد بن سلمان هستند و این درحالی است که محمد بن سلمان بخش اعظمی از ثروت آنها را گرفته است.
در دوره ولیعهدی محمد بن سلمان مخالفان زیادی در خارج از خاندان سعودی وجود دارد. فعالان حقوق بشری و منتقدان ولیعهد سعودی در خارج افزایش یافتهاند و توان آنها روز به روز در حال تقویت شدن است و این درحالی است که برخی از آنها از حمایت خارجیها به ویژه کشورهای غربی برخورداند.در این میان مبلغان دینی و فرزندان آنها بیشترین فعالیتها را برای نشان دادن استبداد ولیعهد سعودی انجام میدهند که بسیاری از آنها در زندان به سر میبرند یا ممنوع الخروج هستند.
از برجسته ترین مخالفان ولیعهد سعودی میتوان « سعدالجبری» افسر سابق اطلاعاتی سعودی و دست راست محمد بن نایف نام برد که سعد الجبری ولیعهد سعودی را متهم به تلاش برای مسمومیت «عبدالله بن عبدالعزیز» پادشاه فقید سعودی کردو همچنین بخشی از اسرار آل سعود را فاش کرد.علاوه بر این سعد الجبری درگیر نبرد چند جانبه حقوقی علیه ولیعهد سعودی در دادگاههای آمریکا و کاناداست ؛ چرا که وی ولیعهد عربستان را متهم کرده که اعضای جوخه ببرها را برای ترورش به کانادا آن هم درست چند هفته پس از قتل «جمال خاشقجی» فرستاده اما ترور این مقام ارشد سعودی به دلیل آنکه این افراد نتوانستند از کنترل مرزی عبور کنند، ناکام ماند.همچنین سعدالجبری به دلیل گرون گیری دو فرزندش یعنی ساره و عمر از ولیعهد سعودی شکایت کرده است.
کمپین بازداشت شاهزادگان و تاجران در هتل ریتز کارلتون در روزهای اول ولیعهدی محمد بن سلمان، تا حدودی صدای مخالفان را خاموش کرد؛ چراکه وی از حمایت «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق آمریکا و « جرد کوشنر» داماد و مشاور وی برخوردار بود. بر اساس گزارشهای مطبوعاتی کوشنر روند برکناری محمد بن نایف را سازماندهی کرد و در مقابل امروز توانست سرمایهگذاری دو میلیارد دلاری صندوق سرمایهگذاری عربستان سعودی در شرکت خصوصیاش را به دست آورد.
اما در روزهای اخیر یعنی با گذشت چند سال از ولیعهدی محمد بن سلمان، وی اقدام به تغییر هویت جامعه از خلال برگزاری جشنهای مختلط و پایکوبی، کلوپهای شبانه کرد. ولیعهد سعودی باهدف ایجاد کشور سکولار سعودی برخی از فعالیتهای دینی و عقیدتی را در این کشور تا حد امکان محدود کرد. اقدامات بنسلمان تا امروز که شامل کاهش حوزه عمل پلیس مذهبی، محدود کردن نقش روحانیون در دولت، دستگیری مفسدان اقتصادی، برگزاری کنسرتهای موسیقی مختلط و ارائه آزادیهای اجتماعی به زنان و حق انتخاب پوشش میشود، گویای یک انقلاب در عربستان سعودی است. اما با توجه به مخالفتهای زیادی که از سوی روحانیون و قشر سنتی- مذهبی این کشور بروز یافته نمیتوان گفت انقلاب مذکور دورنمای روشنی دارد.
محمد بن سلمان در راس دستگاه امنیتی قرار دارد که بیرحمانه هر مخالفی را سرکوب میکند و سرکوب گری ابزار اصلی او برای خاموش کردن صدای مخالفان است. آخرین کمپین بن سلمان، برکناری تعدادی از قضات به اتهام خیانت بزرگ بود که بیشتر آنها از قضات شناخته شده سعودی هستند. یکی از قضات بازداشت شده، «خالد اللحیدان» است. این فرد، « لجین الهذلول» فعال سعودی را به اتهام تروریستی بازداشت کرده بود. «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا نیز با ذکر نام الهذلول، خواستار آزادی وی شده بودهمچنین «عبد العزیز بن مداوی الجابر» دومین قاضی است که بازداشت شد. وی مسئول اعدام دسته جمعی 81 نفر در ماه گذشته است. این اعدام شامل شمار زیادی از شیعیان در عربستان بود و باعث شد که انتقادهای بسیاری از ریاض صورت بگیرد. بن سلمان، اللحیدان و الجابر را به همراه سایر قضات دستگیر کرد تا آنها را به خاطر حکمهایی که صادر کردهاند، مجازات کند.
«سعود القحطانی» مشاور محمد بن سلمان معتقد بود که تحقق رویای عربستان بزرگ مبتنی بر نه گفتن به آمریکاست که ما این مسئله را در زمینه تنش نفتی ریاض و واشنگتن مشاهده کردیم. همچنین مشاهده میکنیم که محمد بن سلمان به دنبال همگرایی بیشتر با چین و روسیه است که در واقع دشمن ورقیب اصلی آمریکا هستند.
از سوی دیگر جاه طلبیهای اقتصادی اغراق آمیز محمد بن سلمان از جمله چشمانداز 2030 حتی با وجود افزایش قیمت نفت تاکنون محقق نشده است و این درحالی است که شهروندان سعودی از مالیاتهای بالا و بیکاری رنج میبرند و این نشان میدهد که رویای محمد بن سلمان مبنی بر «عربستان بزرگ» با شکست مواجه شده و وی در تمامی جنگهای نظامی و سیاسی خود ناکام مانده است.