اقتصاد جهانی در سال 2019 میلادی شرایطی خوب و مناسب خواهد داشت. از این نظر، سال آینده شباهت زیادی به 2018 و 2017 میلادی دارد و انتظار میرود این روند عملکرد مثبت اقتصادی تا سالهای 2020 و 2021 نیز ادامه یابد. توسعه و رشد اقتصادی در بسیاری از کشورها قدرتمند خواهد ماند، بهویژه کشورهایی که توسعه تاثیر مثبتی بر روند زندگی مردم خواهد داشت. در حالی که کشورهای ثروتمند اندکی از دستیابی به اهداف خود عقب میمانند، افراد فقیر در مجموع دستاوردهای بیشتری از رشد و شکوفایی اقتصادی خواهند داشت و نسبتا به رفاه مادی میرسند.
بهگزارش رویترز، بانک جهانی در اشاره به فقر مفرط بین افرادی که اقلام و خدمات مصرفی آنها روزانه به 1.90دلار میرسد و دیگران یک خط کشیده است. برآوردهای پایگاه اینترنتی «جهان ما به بیان دادهها» وابسته به دانشگاه آکسفورد حاکی از آن است که در سال1950 حدود 72درصد از جمعیت جهان زیر این خط قرار میگرفتند. برآورد اولیه بانک جهانی از آمارهای فقر مفرط در سال 2018 برابر با 8.6 جمعیت جهان بوده که 10درصد از آمارهای سال 2015 کمتر است. کاهش شمار فقرا به این معناست که افراد بیشتری از زندگی بهتر لذت خواهند برد. این در حالی است نسبت افرادی که به برق دسترسی ندارند به جمعیت جهانی، سالانه حدود 0.3درصد کاهش مییابد. تعداد کودکانی که نمیتوانند از خدمات آموزش و پرورش بهرمند شوند نیز سالانه حدود 5 میلیون کاهش مییابد. تقریبا همه شاخصهای رفاه از یک روند مشابه حکایت دارند.
سرانه تولید ناخالص داخلی عمدتا به عنوان شاخصی برای ارزیابی استانداردهای سطح زندگی مردم در یک کشور مورد استفاده قرار میگیرد چراکه بازتابی از میانگین ثروت افراد ساکن در آن کشور به شمار میرود. پایگاه اینترنتی «فوکس اکونومیکز» با بررسی سرانه تولید ناخالص داخلی 127 کشور از سال 2019 تا 2023 پیشبینی کرده که جمهوری دموکراتیک کنگو، موزامبیک، اوگاندا، تاجیکستان، یمن، هاییتی، اتیوپی، تانزانیا، قرقیزستان و ازبکستان به ترتیب رتبه 1 تا 10 فقیرترین کشورهای جهان را به خود اختصاص دهند. بسیاری از فقیرترین کشورها در جهان از جمله این 10 کشور، با مشکلاتی همچون نظامهای استبدادی، آشفتگی سیاسی، نهادهای ضعیف مالی، زیرساختهای نامناسب، فساد و کمبود سرمایهگذاری خارجی دستوپنجه نرم میکنند و این در حالی است که بسیاری از این کشورها از نظر منابع طبیعی و انسانی غنی هستند. نبود دسترسی 4 کشور اول این فهرست به تجارت دریایی و درگیری یمن با جنگ داخلی از جمله دلایل اصلی فقر در این کشورهاست.
اما خبر خوب این است که این روند بهبود شاخصهای رفاه تا اندازه زیادی جهانی است. حتی آفریقا که از دیگر قارهها عقبتر است، شروع به پیشرفت کرده. سهم کودکان آفریقایی که پیش از پنج سالگی میمیرند از 21درصد در سال 1975 به 8درصد در سال 2015 کاهش یافته است. بهبود بهداشت و سلامت از و با ثروت بیشتر میآید. درآمد واقعی فردی در کشورهای جنوب صحرای آفریقا در یک دهه گذشته 40درصد افزایش یافته است. اما همه خبرها هم خوب نیستند. به دلیل جنگ و درگیریهای داخلی، سهم افرادی که از گرسنگی مفرط رنج میبرند از جمعیت جهانی در دو سال گذشته 0.2درصد افزایش یافته و به 11.9درصد رسیده است؛ با این حال، این آمار همچنان 2.2درصد از یک دهه پیش کمتر است.
پیشبینی درباره دستاوردها و منافع جهانی در سال 2019 تااندازه زیادی قطعی است. دلایل زیادی برای باور به این مساله وجود دارد که سال 2029 نیز شرایط عمومی جهان خوب خواهد بود. رشد اقتصادی در کشورهای بسیار فقیر وارد یک چرخه شکوفایی شده است: دسترسی بیشتر به خدمات آموزشی و بهداشتی به وجود کارگران بهتری منجر میشود که از نهادهای قدرتمندتر حمایت میکنند و نهادها هم به نوبه خود سرمایهگذاریهای بزرگتر و سودآورتری انجام میدهند که منابع مالی لازم برای پرداخت هزینه آموزش و بهداشت بهتر را فراهم میآورد. این الگو دستکم در دو دهه گذشته در کشورها یکی پس از دیگری تحقق یافته است. دولتهایی که عملکرد خوبی نداشتند، پیشرفت کندتری را شاهد بودهاند، اما این الگو تنها در کشورهایی معکوس بوده که صحنه جنگ و درگیری بودهاند یا همانند ونزوئلا، دولت بهکلی متحمل شکست شده است.
عقبنشینی تقریبا بیبازگشت جهان از بدبختی و فقر را میتوان بهترین اخبار در تاریخ اقتصادی دانست. اما در تاریخ سیاسی، الگوها به این واضحی نیستند. به نظر میرسد در باور قدیمی مبنی بر آنکه ثروت بیشتر طبیعتا جامعهای بازتر را در پی خواهد داشت، شکوتردیدهای زیادی به وجود آمده است. مردمان بسیاری از کشورها، چه ثروتمند و چه فقیر، از فعالیت دولتهای خودکامه یا دولتهای ملیگرای افراطی خشنود و راضی به نظر میرسند. چین یکی از نمونههای بارز این شرایط است. حزب کمونیست که بسیاری از اعضای آن به فساد متهم شدهاند، کشوری را اداره میکند که شاهد رونق سریع و گسترده اقتصادی است. این مساله از بسیاری جهات نگرانکننده است. یکی از نگرانیها این است که احتمالا جنگ تنها نیرویی خواهد بود که توانایی تحت تاثیر قرار دادن اخبار خوب اقتصادی جهانی را خواهد داشت. اما مساله مهمتر این است که چه در سال 2019 و چه 10سال پس از آن یعنی در سال 2020 از این شرایط خوب اقتصادی برای تامین تسلیحات مهلکتر استفاده خواهد شد یا خیر. اگر پاسخ مثبت باشد، چرخه شکوفایی در اقتصاد جهانی میتواند به چرخه بدبختی تبدیل شود.