در مورد شرایط فعلی کشور که باعث برخی نگرانیها در بین مرد ایران شده است ، از مسألهای که نمیتوان از آن به راحتی عبور کرد نقش خود مردم در این وضعیت است که سوای توطئههای دشمنان انقلاب اسلامی، کمکاریها و خیانتهای برخی از مسئولان جای تأمل دارد. برای عبور از وضعیت فعلی همه به نوبه خود مسئولیت دارند. یک مشکل فرهنگی که در کشورمان وجود دارد این است که یک شایعه می تواند باعث آشفتگی بازار شود چرا که بر خلاف بسیاری از کشورها که وقتی جنس گران میشود کالا نمیخرند تا ارزان شود اما مردم ما کالا را میخرند تا کمیاب و گران شود.
در این زمینه داستانی وجود دارد که حکایت امروز برخی از مردمان است؛ «سرخ پوستان از رئیس جدید پرسیدند: آیا زمستان سختی در پیش است؟ رئیس جوان قبیله که نمی دانست چه جوابی بدهد گفت: برای احتیاط بروید هیزم تهیه کنید. سپس به سازمان هواشناسی زنگ زد:آقا امسال زمستان سردی در پیش است؟ و پاسخ شنید: اینطور به نظر می آید. پس رئیس دستور داد که بیشتر هیزم جمع کنند، و بعد یک بار دیگر به سازمان هواشناسی زنگ زد:شما نظر قبلی تان را تأیید می کنید؟ و پاسخ شنید: صد در صد. رئیس دستور داد که همه سرخپوستان، تمام توانشان را برای جمع آوری هیزم بیشتر بکار ببرند. سپس دوباره به سازمان هواشناسی زنگ زد: آقا شما مطمئنید که امسال زمستان سردی در پیش است؟ و پاسخ شنید: بگذار اینطور بگویم؛ سردترین زمستان در تاریخ معاصر.رئیس پرسید: از کجا می دانید؟
و پاسخ شنید: چون سرخ پوستها دارند دیوانه وار هیزم جمع میکنند!»
مردم در شهرهای مختلف مغازه به مغازه هجوم میبرند و خرید میکنند. یک روز به برنج فروشیها هجوم میبرند و برنجها را گونی، گونی در خانهها احتکار میکنند و یک روز روغن، یک روز دستمال کاغذی و روز دیگر گوجه فرنگی.
مشخص نیست که قرار است چه اتفاقی در این کشور رخ دهد؟ گویا دیگر بنیآدم اعضای یکدیگر نیستند و اگر دردی به فردی وارد شود دیگران میگویند : چه خوب که ما نبودیم!
ما با دیگر کشورها خیلی خیلی متفاوتیم. آنها نمیخرند تا ارزان شود اما ما میخریم تا کمیاب و گرانتر شود.
میگویند 23 سال پیش اولین تحریم گرانفروشی توسط مردم آلمان انجام شد. مردم آلمان به شدت مصرف شیر و لبنیات را برای سلامتی خود ضروری میدانند و حتماً در روز دو تا سه لیوان شیر مصرف میکنند اما پس از اینکه صنایع خصوصی و دولتی لبنیات کشور آلمان تصمیم به افزایش قیمت گرفتند مردم آلمان به طور کاملاً خودجوش و مردمی به مدت 14 ماه لبنیات و مخصوصاً شیر را از سفرههای خود حذف کردند تا اینکه صنایع لبنیاتی با برگشت قیمت شیر به 14 ماه پیش از آن موافقت کردند.
این مسئله در دیگر کشورهای دنیا هم شکل گرفت: آمریکاییها تنها سه ماه تلفن همراه موتورولا را نخریدند تا قیمت به عقب بازگشت. گرانفروشی بلیت فوتبال در اسپانیا و تحریم فوتبال توسط مردم تنها دو ماه رخ داد و پس از آن قیمتها برگشت. گرانفروشی شیر در برزیل تنها 9 ماه به طول انجامید و پس از آن قیمتها شکست.
اما در کشور ما در یک دقیقه، شش میلیون نفر خواهان خرید خودرو از شرکت سایپا بودند. اگر هر نفر 25 میلیون تومان بخواهد در این شرکت هزینه کند، میشود 150000 میلیارد تومان. با این مبلغ میشد در یک سرمایهگذاری بسیار سودآور سهام بسیاری از شرکت های بزرگ جهان را خرید. به راستی ایراد از اقتصاد به تنهایی است یا فرهنگمان هم ایراد دارد؟
در این زمینه یکی از کارشناسان اقتصادی در واکنش به پرسش متداول امروز که بسیاری میپرسند: در شرایط فعلی برای ارزش حفظ پولمان چه بخریم؟ گفت: شما حق دارید که برای حفظ ارزش پولتان تلاش کنید اما بدانید بخش زیادی از تورم کنونی نتیجه خریدهای غیر لازم بسیاری از مردم است که خریدشان صرفا برای این بوده است که در آینده ضرر نکنند.