۴۴۵ هزار فارغ التحصیل دانشگاهی دیگر هم تصمیم گرفته اند به جای تلاش برای انجام فعالیت اقتصادی و حضور در عرصه کار و تولید درمنازل خود بمانند و به جمعیت ۴۰ میلیون نفری غیرفعالان کشور بپیوندند و معلوم نیست اگر در چنین اندیشه ای بودند، چرا چند سال از عمرشان را در کلاس های درس دانشگاه سپری کرده اند.
تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی غیرفعال کشور در سال ۹۰ به میزان ۵ میلیون و ۳۶۸ هزار نفر بوده که این آمار با افزایش در هر سال به ۵ میلیون و ۸۱۳ هزارنفر در سال ۹۳ رسیده است. به بیان دیگر به صورت متوسط سالیانه ۱۴۸ هزارنفر به جمعیت فارغ التحصیلان غیرفعال کشور اضافه شده است که هیچگونه جستجویی برای کار نداشته و اساسا در گروه بیکاران هم قرار نمی گیرند.
براساس آمارهای موجود، تاکنون ۱۱ میلیون و ۳۹۲ هزار نفر از جمعیت کشور بخشی از عمر و دوره تحصیلی خود را در دانشگاه ها گذرانده اند و به اصطلاح فارغ التحصیل دانشگاهی شناخته می شوند. با وجود اینکه تصور عمومی جامعه بر این است که افراد درس خوانده خود را برای فعالیت اجتماعی و اقتصادی آماده می کنند، اما با کمال تعجب بیش از ۵ میلیون و ۸۱۳ هزارنفر از این تعداد، ترجیح داده اند خانه نشینی کنند و اصلا اثری از آنها در جریان فعالیت های اقتصادی کشور نباشد!
سئوال این است که اشکال کار کجاست؟ آیا عده ای از جمعیت کشور که در واقع میلیونی است فقط برای ژست و به اصطلاح کلاس گذاشتن درس خوانده اند؟ آیا نیمی از جمعیت فارغ التحصیل و دانشگاهی کشور هدفی در زندگی ندارند و دچار سرگشتگی هستند؟ دستکم آمارها اینگونه نشان می دهند.
چرا درس میخوانیم؟
در دوره ای نه چندان دور، برخی آمارها از سوی دولتها منتشر و ارائه می شد که نشان می داد نرخ بیکاری جوانان دستکم بر روی کاغذ کم شده و اشتغال به بیکاران لبخند می زند اما حالا آمارهای نگران کننده ای از بیکاری جوانان ارائه می شود که نشان می دهد دولت در مهار بیکاری تحصیل کرده ها موفق نبوده، با وجود اینکه یکی از مهم ترین وعده های دکتر روحانی در زمان انتخابات ریاست جمهوری بوده است.
شاید بتوان گفت بخشی از جمعیت ۵ میلیون و ۸۳۱ هزارنفری فارغ التحصیلان دانشگاهی تصمیم داشته باشند با یک وقفه ای وارد بازار کار شده و یا جویای شغل شوند ولی نمی توان انتظار داشت که درصد قابل توجهی از این جمعیت میلیونی اینگونه می اندیشند و مسئله اصلی که همانا غیرفعالی میلیون ها تحصیل کرده کشور است، در جای خود باقی می ماند.
از غیرفعالی که بگذریم، اوضاع بیکاری و وضعیت جستجوی کار متقاضیان کار فارغ التحصیل دانشگاهی که طبق آخرین آمارها یک میلیون و ۳۴ هزارنفر اعلام شده، شرایط چندان مناسبی نیست و وضعیت جویندگان کار در استان های مختلف کشور در رشته های تحصیلی یکسان متفاوت بوده و افراد شرایط متفاوتی برای ورود به بازار کار دارند.
می توان بخشی از اختلاف نرخ بیکاری و یا تفاوت شرایط ورود به بازار کار در استانهای مختلف کشور به دلیل شرایط خاص هر استان، مزیتهای منطقه ای و پتانسیلهای کار هر استان کشور را پذیرفت و آن را طبیعی دانست ولی وقتی بدانیم اختلاف نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی در استان های مختلف کشور ۳ برابر است، به این نکته می رسیم که زیرساختها و زمینه های مناسب کار اساسا برای درس خوانده ها وجود ندارد و از این بابت جوانان فارغ التحصیل دانشگاهی در تنگنا و مذیقه قرار دارند.
اوضاع بیکاری و غیرفعالی جوانان در استانها
با وجود اینکه متوسط نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی کشور ۱۸.۵ درصد بوده که نسبت به نرخ عمومی بیکاری کشور که در پایان سال گذشته ۱۰.۶ بوده، ۷.۹ درصد بیشتر است. در این میان، نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی کشور در استان لرستان ۳۲.۵ درصد است و از این بابت، جوانان لرستانی نسبت به سایر مناطق کشور شرایط نامناسب تری برای جستجوی شغل دستکم در استان خود دارند.
جوانان درس خوانده ساکن در استان خراسان جنوبی در حال حاضر بهترین شرایط را برای یافتن شغل دارند و آنچه که آمارها بر روی کاغذ نشان می دهد نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی در این بخش از کشور معادل ۱۱.۷ درصد است که نشان دهنده اختلاف ۲.۷ برابری آن با اوضاع بیکاری جوانان لرستانی است. به بیان دیگر، نرخ بیکاری فارغ التحصیلان ساکن در لرستان بیش از ۱۷۰ درصد بالاتر از نرخ بیکاری جوانان درس خوانده ساکن در خراسان جنوبی است.
براساس آمارهای موجود که وضعیت تا پایان سال ۹۳ را نشان می دهد، نرخ بیکاری جوانان فارغ التحصیل دانشگاهی کشور در تمامی استانها دورقمی بوده و در ۱۴ استان بیکاری فارغ التحصیلان بالای ۲۰ درصد بوده است. بالاترین تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی کشور نیز در استانهای آذربایجان غربی با ۲۴۸ هزار نفر، اصفهان با ۴۲۷ هزارنفر، البرز ۲۱۴ هزارنفر، تهران یک میلیون و ۳۰۷ هزارنفر، خراسان رضوی ۳۶۶ هزارنفر، خوزستان ۳۰۴ هزارنفر، فارس ۳۴۴ هزارنفر و مازندران با ۲۸۸ هزارنفر سکونت دارند.
در بین جمعیت غیرفعالان اقتصادی کشور که دارای مدارک دانشگاهی بوده و یا در حال تحصیل هستند نیز استانهای اصفهان با ۴۰۱ هزارنفر، تهران با یک میلیون و ۴۸۰ هزارنفر، خراسان رضوی ۳۵۹ هزارنفر، خوزستان ۲۹۷ هزارنفر، فارس ۳۸۷ هزارنفر و مازندران با ۲۶۵ هزارنفر؛ بالاترین آمار افراد غیرفعال اقتصادی را در خود جای داده اند.