افسانه‌های نیرو‌های خارق العاده و استثنائی همیشه گوشه‌ای از ذهن ما را به خود مشغول می‌کنند. شاید این نیرو‌های خارق العاده افسانه نباشند، بلکه اسرار و رموزی از قدرت‌های پنهانی در زوایای وجودی انسان را برملا کنند؛ اسراری که ما درباره آن‌ها بی اطلاعیم و یا کامل از آن‌ها آگاهی نداریم.
یکی از نیرو‌های که رمان نویس مشهور «استیون کینگ» در رمان خود «فایراستارتر» به آن پرداخته، قدرتی به نام Pyrokinesis است؛ یعنی قدرت برافروختن آتش و کنترل آن با استفاده از ذهن که جزئی از نیرو‌های تحرک ذهنی است.
پایروکینیسیس را می‌توان چنین تعریف کرد: توانایی تسریع ارتعاشات طبیعی در اتم‌های ماده برای تغییر درجه حرارت. شاید با قدرت فکر و اراده بتوان اشیای قابل احتراق را به مرز شعله ور شدن رساند. این قدرت ذهنی و پژوهش در رابطه با آن در ۱۰۰_۱۵۰ سال پیش توسط دانشمندان صورت گرفت.
در سال ۱۸۸۲ میلادی یک پزشک ناشناس در یکی از روزنامه‌ها درباره جوانی ۲۷ ساله نوشت که دانشجوی او بود. این جوان که «ویلیام اندوورد» نام داشت، با تولید آتش به وسیله تنفّس به شهرت رسیده بود. او قدرت خود را در طول بازی با دستانش و سپس گرفتن یک دستمال از حضّار و نزدیک کردن آن به دهانش به نمایش می‌گذاشت. او دستمال را در هنگام تنفس مچاله می‌کرد و با این کار آتش از دهان او می‌جهید و دستمال را آتش می‌زد. طبیعتاً عده‌ای بر این باور بودند که اندروود آتش را با نیروی خارق العاده‌ای نیفروخته است، بلکه او تکه‌ای فسفر را در دهانش مخفی و پس از آنکه روی دستمال آب دهان می‌انداخت و از گرمای تنفس و حرارت ناشی از مچاله کردن دستمال، برای مشتعل کردن آن بهره می‌برد، تا جایی که آتش افروخته می‌گردید.
البته این فرضیه ضعیف است چرا که فسفر ماده‌ای به شدت سمّی است و حتی اگر سم آن نیز کم باشد، رطوبت دهان مانع از اشتعال آن می‌شود؛ بنابراین عده‌ای او را دارای قدرت پایروکینیسیس می‌دانستند.
در همین زمینه هم، دختری فقیر فیلیپینی به نام «إما» سه ساله از شهر إیلویلو فیلیپین می‌توانست تنها با تلفّظ کلمه آتش، آتش افروزی کند. در سال ۲۰۱۱ ماجرای «اما» به طور گسترده‌ای در رسانه‌های جمعی منتشر شد، وقتی «اما» کلمه آتش را بر زبان می‌راند و در عین حال به رادیو، بالش، یا پتو اشاره می‌کرد، این اشیا شعله ور می‌شدند حتی لباس‌های درون کمد از آتش او در امان نبودند. پلیس نیز ماجرای دخترک فیلیپینی را به شدّت مورد مراقبت قرار داده بود و کشیش‌ها نیز درباره نیروی آتش افروزی «اما»، آن را مرتبط به شیطانی می‌دانستند که درون جسم او حلول کرده است. پس از تحقیقات گسترده کسی نتوانست دلیل قانع کننده و قابل قبولی برای نیروی خارق العاده دختر فیلیپینی ارائه دهد.
در پایان باید گفت که چنین نیرو‌هایی هیچ گاه کامل و کافی مورد پژوهش قرار نگرفتند، شاید نیرویی نهفته در انسان باشند که هیچ گاه از بالقوه به بالفعل نرسیده اند.
شما چه فکر می‌کنید آیا چنین نیرو‌هایی می‌تواند در انسان باشد و یا هر از چندگاهی انتشار خبر‌هایی درباره آن، بازار گرمی رسانه‌ای است؟!
