سید محسن پور سید آقایی در یادداشتی نوشت :
خبر لایحه پیشنهادی شهرداری برای تعیین نرخ بهای خدمات معابر خاص که در دو روز اخیر با عنوان ناصحیح «عوارض تونلها» در فضای رسانهای منتشر شد، واکنشهای مثبت و منفی زیادی را به دنبال داشت. این فرصت ناخواسته را مغتنم میشمارم تا چند جملهای در اینباره با شهروندان عزیز تهران گفتگو کنم. اما قبل از اینکه به اصل موضوع بپردازم، چند نکته را بهطور گذرا اشاره میکنم.
۱. آنچه یکی از خبرگزاریها در این باره منتشر کرده و منبع بقیه رسانهها قرار گرفته، حاوی حداقل سه دروغ است. مهمترین دروغ، پیشنهاد رقم «حداقل سه هزار تومان» است، در حالی که در پیشنویس لایحه پیشنهادی، رقم ۴۰۰ تومان برای تونل رسالت و ۸۰۰ تومان برای تونلهای نیایش، توحید، شهدای غزه و طبقه دوم بزرگراه صدر پیشنهاد شده است که در صورت نداشتن معاینه فنی برتر (و داشتن معاینه فنی عادی) به ترتیب به ۵۰۰ و ۱۰۰۰ تومان افزایش مییابد؛ بنابراین «حداقل ۳۰۰۰ تومان» دروغ است و واقعیت «حداکثر ۱۰۰۰ تومان» است.
۲. برخلاف آنچه رسانههای سیاسی مخالف شورا و شهرداری القا کردهاند، این پیشنهاد اساسا مربوط به این دوره نیست. دقیقا چهار سال قبل در همین ایام، جناب آقای قالیباف شهردار محترم وقت تهران در نامه شماره ۱۱۵۳۳۹۷ مورخ ۲۴/۱۰/۹۳ لایحهای را با عنوان «مجوز اخذ عوارض تردد از معابر خاص شهری» به شورای شهر ارائه کردند که در آن برای همین معابر پیشنهاد اخذ عوارض مطرح شده است. لایحه اصلاحی آن نیز در تاریخ ۱۶/۴/۹۴ به شماره ۴۵۵۶۸۳ تقدیم شورای وقت شده، هرچند نهایتا به صحن شورا نرسیده است.
۳. عزیزانی که به غلط گفتهاند این طرح مربوط به این دوره شورا و شهرداری بوده، بهتر است به برنامه پنج ساله دوم شهرداری (مصوب شورای شهر) مراجعه کنند و ماده ۱۵۸ آن را بخوانند. در این ماده، شهرداری تهران موظف شده که لایحهای را برای اخذ هزینههای استفاده از زیرساختهای شهری همچون پلها و تونلها به شورا ارائه کند. این مصوبه شورای اسلامی شهر تهران هنوز تغییر نکرده و به جای خود باقی است، و اگر ایرادی به آن وارد است تصویبکنندگان آن باید پاسخ بدهند.
۴. آن عضو محترم شورا که ارائه این موضوع را به بنده نسبت دادهاند، کافی است به مصاحبههای دیگر اعضای محترم شورا در یک سال اخیر در این باره مراجعه کنند تا مشخص شود که موضوع عوارض معابر خاص، اساسا نه توسط اینجانب، بلکه بارها توسط دیگر اعضای شورای پنجم و حتی اعضای شورای چهارم مطرح شده است. عجیب است که تا این حد شاهد تغییر موضع بدون تغییر موضوع هستیم و حال آنکه در زمانه امروز، حافظه رسانهها و شبکههای اجتماعی به ما اجازه فراموشکاری و تغییر موضع ناگهانی نمیدهند. در هرحال به نظر میرسد که اصل این بحث مورد اجماع اکثر تصمیمگیران قبلی و فعلی مدیریت شهری بوده، اما کسی حاضر به پرداخت هزینه سیاسی و اجتماعی پیگیری آن نبوده است.
۵. اصل لایحهای که در خبر تحریفشده به آن اشاره شده، ابتدائا توسط معاونت حمل و نقل تهیه نشده است. این لایحه پس از پیگیریهای صورت گرفته از سمت شورا، در نامه شماره ۳۹۶۹۷۵ مورخ ۲۴/۴/۹۷ از معاونت مالی و اقتصاد شهری (با امضای جناب آقای حسینی مکارم، معاون مالی وقت شهرداری تهران) برای اینجانب ارسال شد و ما اصلاحات ضروری را در آن اعمال کردیم تا برای معاونت برنامهریزی شهرداری ارسال شود.
۶. مهمترین اصلاحی که معاونت حمل و نقل و ترافیک در این لایحه اعمال کرد، تغییر ماهوی آن از «عوارض» به منظور کسب درآمد، به «بهای خدمات» به منظور تأمین هزینههای نگهداری بود و تاکید بر اینکه مبالغ دریافتی صرفا باید برای نگهداری همین تونلها و توسعه حمل و نقل عمومی هزینه شود. مبالغ پیشنهادی نیز بر همین مبنا تغییر یافت و برخلاف ارقام کذبی که منتشر شده، همه ارقام پیشنهادی کمتر از ۱۰۰۰ تومان است.
و، اما سخنی با کارشناسان، رسانهها و عموم شهروندان محترم تهران.
آیا وقت آن نرسیده است که از خود بپرسیم پس از اینهمه ساخت مترو و پل و اتوبان، چرا وضعیت ترافیک شهر تهران بهتر نشده و بلکه روز به روز بدتر میشود؟ آیا کسی پاسخی برای این سوال دارد که پس از دو دهه گسترش مترو در تهران، چرا میزان استفاده از خودروی شخصی در شهر کمتر نشده که هیچ؛ بیشتر هم شده؟ از همه صاحبنظران و کارشناسان دعوت میکنم که بگویند و بنویسند اگر مثلا ما همه خیابانهای شهر را به دو برابر تعریض کنیم و ۱۰ بزرگراه دیگر هم در اقصانقاط شهر بسازیم، آیا فکر میکنند مشکل ترافیک تهران حل میشود و دیگر همه خودروها به آسانی تردد میکنند؟
مردم خوب تهران؛ همشهریان عزیز!
ما در شهرداری تهران میراثدار شهری هستیم که علاوه بر غولهای تجاری و برجهایی که آسمان شهر را خراش میدهد، پر شده از پلها و بزرگراههایی که شهر را جولانگاه خودروها کردهاند. نه برای تولید، نه برای شمارهگذاری و نه برای مصرف خودروها، هیچ مانع موثری ایجاد نشده است. اکنون شهری داریم که با پول فروش تراکم، در آن انواع سازههای خودرومحور ساختهاند و خیابانهای آن تا کوچه و پسکوچهها پر از خودروی شخصی شده است. زمین شهر پر از خودرو و هوای شهر پر از دود. در این شهر، جای انسان کجاست تا قدمی بزند و نفسی بکشد؟
بنده را به عنوان خدمتگزار خود در حوزه حمل و نقل شهر، مواخذه کنید که چرا حمل و نقل عمومی کافی نیست و باید بخش مالی شهرداری منابع کافی جذب کند و ما بیشتر و بهتر تلاش و مدیریت کنیم تا وضع اتوبوسرانی و ظرفیت مترو افزایش یابد. اما از ما نخواهید که همچنان برای خودروها و خودروسواران فرش قرمز پهن کنیم. من شرمندهام که با آنچه به ارث بردهایم و کمکهایی که از دولت نگرفتهایم، هنوز نتوانستهایم اتوبوسهای شهر را نو کنیم. اما افتخار میکنم که تا جایی که خداوند یاری کند اجازه نخواهم داد خودروهای دودزا هوای شهر را کثیف کنند.
اینجانب با اتکا به تجربههای وطنی و جهانی معتقدم که ما باید تا میتوانیم عرصه را بر خودروهای شخصی، محدود و درمقابل بر حمل و نقل عمومی و پاک، باز کنیم. این اصلیترین راه حل مسائل اساسی تهران همچون آلودگی هوا و ترافیک است. ما در برنامههایی همچون طرح ترافیک جدید، طرح کاهش آلودگی هوا و کنترل فراگیر معاینه فنی به دنبال همین رهیافت بودیم. هرچند ممکن است ظاهرا برخی سیاستها با سختگیری به بخشی از جامعه همراه باشد، اما واقعیت این است که رسیدن به شهری که پاک، زیستپذیر، انسانی و برای همه باشد، چارهای جز این سختگیریها ندارد. ضمن اینکه هزینههای حل مسائلی همچون ترافیک و آلودگی هوا باید به جای همه شهروندان، بیشتر به عهده خودروسوارانی باشد که چنین هزینههایی را برای عموم شهروندان ایجاد میکنند.
درباره اخذ بهای خدمات نگهداری معابر، برخی گفتهاند مگر این تونلها تازه ساخته شدهاند. بنده میپرسم مگر آن زمانی که ساخته شدند، با پول مردم همین شهر ساخته نشدند و اکنون مگر هزینه نگهداری آنها از جیب مردم همین شهر تأمین نمیشود؟ در همین سال ۹۷ بودجه مصوب شورا برای نگهداری تونل نیایش و پل طبقاتی صدر بالغ بر ۱۴۰ میلیارد ریال بوده است. این رقم را چه کسی و از چه منبعی تأمین کرده؟ آیا جز این است که این پول از عوارضی که همهی مردم شهر میپردازند، پرداخت میشود؟ مردمی که خودرو ندارند و خودروسوار نیستند، چرا باید هزینهی خودروسواری دیگران را بدهند؟ با این توضیح، آیا عادلانهتر نیست که هزینه نگهداری تونلها را فقط کسانی بپردازند که از آنها استفاده میکنند؟
سوال را صریحتر میپرسم؛ مردمی که در جنوب شهر زندگی میکنند و به عمرشان پل صدر را ندیدهاند و نام تونل شهدای غزه را نشنیدهاند، چرا باید هزینهی نگهداری آنها را پرداخت کنند؟ از هزینهی ساخت آنها صحبت نمیکنم که سر به فلک میکشد. هزاران میلیارد تومان از جیب عموم مردم تهران صرف ساخت پل طبقاتی صدر شد که هیچ توجیه علمی نداشت و ترافیک را هم بدتر کرد. واقعا با چه توجیه کارشناسی و حتی چه توجیه شرعی میتوانیم از جیب عموم شهروندان و ازجمله ساکنان جنوب شهر برای تسهیل تردد ساکنان شمال شهر هزینه کنیم؟ در مورد تونلها هم همینطور؛ تقریبا همه تونلها به قصد بهبود عبور و مرور کسانی که میخواهند به شمال شهر دسترسی پیدا کنند، احداث شده است. بگذریم که برای اتوبان امام علی (ع) و تونل نیایش وامهای کلان ارزی گرفته شد که در همان دوره تسویه نشد تا به مدیریت جدید شهری به ارث برسد و اکنون با نرخ فزاینده ارز موجب بدهی هزاران میلیارد تومانی شهرداری شده است. اگر پول ساخت آنها از جیب همهی مردم، اما به کام یک عدهی خاص تأمین شد، آیا حق و عدالت حکم نمیکند که لااقل هزینهی نگهداری آنها به جای همه، فقط از سوی خودروهایی که از آنها عبور میکنند، تأمین شود؟ شهرفروشی کدام است؛ آن یا این؟
واضح است که آنچه بنده عرض میکنم، در نقطهای فراتر از عوامزدگیهای مرسوم و متداول قابل بحث است. به اعتقاد من، اینکه هزاران میلیارد تومان از جیب عموم مردم شهر تهران به نفع ساکنان برخی مناطق شهر هزینه کنیم و بعد شعار عدالت بدهیم، عوامفریبی است. البته میتوانیم اخذ هزینه نگهداری تونلها از خودروهای عبوری را «پولی شدن تونلها» بنامیم و نگوییم که همین حالا این هزینه از همه حتی اتوبوسسواران و متروسواران گرفته میشود. اما با این طرز فکر، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که شهری عادلانهتر و همگانیتر داشته باشیم. شهر برای همه، آنجایی میتواند تجلی عینی یابد که جرات جراحی ترافیک شهر را داشته باشیم. این تجربهای است که همهی شهرهای بزرگ و کشورهای توسعهیافته یا در حال توسعه دنیا، از سر گذراندهاند. بدون جراحیهایی که البته درد موقت هم دارد، تهران عزیز ما از رنج ترافیک و آلودگی و بیعدالتی خلاص نخواهد شد.