موضوع زباله ها یا همان طلای کثیف به معضلی جدی برای کشورمان مبدل شده،اگرچه به آن عنوان طلای کثیف اطلاق می شود،اما همواره برای رهایی از آن،دفن را چاره کار می پنداریم و این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته از دل زباله ها به تامین انرژی برق،سوخت و...می پردازند و در واقع امر زباله هایی که در ایران به دغدغه ای سرسام آور مبدل شده،در کشورها و جوامع توسعه یافته از آن به عنوان یک فرصت و ثروتی ویژه یاد می شود.
در کشوری همچون سوئد،با توجه به سود و در آمدزایی قابل توجهی که از زباله ها به دست می آید،دولت این کشور به واردات زباله از کشورهای همسایه مبادرت می ورزد.
در میان کشورهای جهان،آلمان با 90 هزار تن تولید زباله،بیشترین میزان تولید زباله را از آن خود کرده است اما با وجود این حجم انبوه،80 درصد از میزان مذکور را بازیافت می کند و این در حالی است که طبق آمار منتشر شده ایران تنها 5 درصد از 40 هزار تن زباله تولیدی،را بازیافت می کند و این میزان اندک به خوبی نشان دهنده علت وجود کوهی از زباله در برخی از نقاط کشور است.
طبق اظهارات برخی از فعالان زیست محیطی،در کشورهای توسعه یافته،بخشی از درآمد ناخالص ملی شان را به مدیریت ضایعات شهری اختصاص می دهند،تخصیص 5 درصد از بودجه شهرداری به این امر در کشوری همچون ژاپن و یا رقم 70 درصدی در مالزی،86 درصدی در هند و 90 درصدی در اندونزی موید میزان توجه کشورهای پیشرفته دنیا به این حوزه خطیر و حساس است،عرصه ای در کشور ایران نه یک فرصت ویژه،بلکه یک تهدید بالقوه محسوب می شود.
در ذیل با نگاهی گذرا و اجمالی می اندازیم به بخشی از زباله های تولید شده در نقاط متعدد کشور،واقعیت های پیدا و پنهانی از این پدیده به ذهن متبادر می شود.
* وقتی دامنه زاگرس قلمروی حاکمیت زباله می شود
استان فارس یکی از مناطقی به شمار می رود که به عقیده نماینده شبکه زیست محیطی اش با این چالش جدی دست به گریبان است.
تولید 80 هزار تن پسماند در سال صرفا توسط کلانشهر فارس،موید عمق فاجعه مورد اشاره در این استان است.
سیاووش عابدی،در گفتگویی با رسانه ها عنوان می کند:مدیریت زباله ها در فارس،جایگاه چندانی ندارد و دفن غیر اصولی و خارج از قاعده زباله ها که خود خطری زیست محیطی برای منابع زیر زمینی آب محسوب می شود،حاکی از دغدغه مورد اشاره ومخاطرات زیست محیطی ناشی از مدیریت غیر اصولی زباله ها است.
با چنین وضعیتی اغراق نیست که بگوییم دامنه های زاگرس به قلمروی حاکمیت زباله ها تبدیل شده که تهدیدات زیست محیطی بالقوه ای را در دل خود پنهان کرده است.
*اصفهان،تولید 5 هزار تن پسماند خانگی و ساختمانی در 24 ساعت
طبق ارزیابی های انجام شده،در طی 24 ساعت،قریب به یک هزار تن پسماند خانگی و 4 هزار تن پسماند ساختمانی در این منطقه تولید می شود که به نوعی می توان گفت سرانه تولید زباله های هر شهروند اصفهانی به 500 گرم می رسد. طبق آمار منتشر شده در رسانه ها از هر یک هزار تن پسماند خانگی،معادل 30 تن آن به انواع کاغذ،مقواها و مواد پلیمری معطوف می شود.
اگرچه اصفهانی ها مدعی هستند که پسماند را به نحو مطلوبی مدیریت کند اما هنوز نیز در طول روز 140 تن پسماند قابل بازیافت وارد سطل های زباله تَر می شود.
بررسی ها نشان می دهد از هر یک هزار تن پسماند تولید شده،روزانه 650 تن آن مشمول مواد آلی می شود که قابلیت تبدیل شدن به کود کمپوست را دارد و 20 درصد آن نیز به پسماند نایلون ها،نایلکس ها و...منتهی می شود که تجزیه آن در طبیعت حداقل بین 300 تا 400 سال زمان نیاز دارد.
*جنوب کشور،سردرگم یافتن مکانی برای دفن زباله ها
خطه جنوبی کشور از نقاط و محدوده هایی به شمار می رود که برای یافتن منطقه ای برای دفن زباله با مشکلات و محدودیت های جدی مواجه است.
طبق اظهارات برخی از فعالان حوزه محیط زیست بوشهر،نزدیکی و همجواری با دریا،باعث شده تا بستر و زمینه مناسبی برای یافتن محلی برای مدفون ساختن زباله ها یافت نشود.
روستاییان زباله های خود را به خارج از روستا منتقل می کنند و برخی از شهرنشینان نیز با سوزاندن زباله ها در صدد رهایی از آن هستند،راهکاری غیر اصولی که به عقیده برخی از کارشناسان ذیربط،علاوه بر نابودی ثروت ملی به آلایندگی زیست محیطی نیز منتهی می شود.
*انباشت روزانه 6 هزار تن زباله در جنگل های شمال کشور
معضل زباله ها به جنوب کشور خلاصه نمی شود،بلکه شمال کشور و طبیعت زیبای این خطه نیز از مخاطرات این معضل مصون نمانده است،در هر دو استان گیلان و مازندران این معضل به دغدغه ای جدی برای دوستداران محیط زیست بدل شده است.
از یکسو مخدوش شدن سیمای طبیعی این خطه و از سوی دیگر آلودگی مناطق پایین دست از وجود نامیمون شیرابه زباله ها،حیات درختان جنگل های شمالی کشور و خاک غنی آن را تهدید می کند.
طبق آمار رسمی،در حال حاضر 42 واحد بزرگ دفن زباله به وسعت 300 هکتار در جنگل های شمال وجود دارد که روزانه بصورت متوسط میزبان انباشت 6 هزار تن زباله است.
با اوصاف فوق به نظر می رسد،معضل زباله همچون دیگر مخاطرات زیست محیطی،عرصه را برای حیات محیط زیست تنگ ساخته،موضوعی که باید راهکاری سازنده برای آن اندیشیده شود،در غیر اینصورت دیری نخواهد پایید که در کنار دیگر تهدیدات زیست محیطی،زباله ها نیز نفس های حیات را در اقصی نقاط کشور به شمارش خواهد انداخت.
طبق آمار منتشر شده در رسانه ها،تنها 10 درصد از زباله های کشور در مبدا تفکیک می شوند و فقدان مدیریت اصولی پسماند،مسیری پر خطر را در پیش روی حیات و بقای طبیعت قرار داده که باید برای آن چاره اندیشی کرد.
زمان به سرعت در حالا سپری شدن است و سلامت زیست محیطی نیز به همان میزان در حال افول تدریجی،قبل از آنکه خیلی زود دیر شود باید کاری کرد.